داستان جالبی بود با شخصیت پردازی حرفهای و چیزی شبیه داستانهای هرکول پوارو
بهتره خودتون بخونید ولی این را هم در نظر داشته باشید داستانها همیشه نمایی از واقعیتهاست و میشه ازشون درس گرفت. در مورد این داستان نمیگم به همه بدبین باشیم ولی برای راحت بودن در زندگی درست نیست همه اختیارات و مسئولیتها را به دیگران هر چه قدر هم که امین باشند واگذار کنیم. برای داشتن روحیه قوی و مدیریت بحران در زندگی همچنان باید قدرت و اراده تصمیمگیری را حفظ کنیم و همراه با دیگر اعضای خانواده در همه چیز برنامهریزی کنیم و تا حد امکان به روز باشیم. حتی وابستگی زیاد به فرزندان و دیگر اعضای خانواده با فرض اطمینان محض به آنها باعث ایجاد وابستگی در آنها و احساس گناه برایشان میشود از اینکه روزی بتوانند به دنبال سرنوشت خودشان بروند.
هر کس باید بتواند در حالی که با خانوادهاش صمیمی است مستقل باشد و اختیار زندگی خودش را داشته باشد.
سپاس🙏🙏🙏⚘⚘⚘
بهتره خودتون بخونید ولی این را هم در نظر داشته باشید داستانها همیشه نمایی از واقعیتهاست و میشه ازشون درس گرفت. در مورد این داستان نمیگم به همه بدبین باشیم ولی برای راحت بودن در زندگی درست نیست همه اختیارات و مسئولیتها را به دیگران هر چه قدر هم که امین باشند واگذار کنیم. برای داشتن روحیه قوی و مدیریت بحران در زندگی همچنان باید قدرت و اراده تصمیمگیری را حفظ کنیم و همراه با دیگر اعضای خانواده در همه چیز برنامهریزی کنیم و تا حد امکان به روز باشیم. حتی وابستگی زیاد به فرزندان و دیگر اعضای خانواده با فرض اطمینان محض به آنها باعث ایجاد وابستگی در آنها و احساس گناه برایشان میشود از اینکه روزی بتوانند به دنبال سرنوشت خودشان بروند.
هر کس باید بتواند در حالی که با خانوادهاش صمیمی است مستقل باشد و اختیار زندگی خودش را داشته باشد.
سپاس🙏🙏🙏⚘⚘⚘