نمیدونم چرا اما من حس میکنم نویسنده خواست با این کار ذهن ما رو به قضاوت بکشونه و بگه راحت نمیشه قضاوت کرد.
اول از وضع زندگی و حال مرد گفت که هیچ کس فکرشو نمیکرد همچین آدمی باشه!
بعد که اون زن رو دید، شروع کرد راجبش گفتن، با خودمون گفتم این دزده، قاتله فلانه بهمانه چیه"-
و بعد هم رفتاری داشت که انگار چیزی نشده، مطمئنا اگه هر کدوم صبح اون روز با یه همچین آدمی مواجه بشیم عمرا بفهمیم چه غلطی کرده!
یه سکانس قشنگ توی سریال پایتخت دو بود که ثابت کرد پول، شعور و فرهنگ نمیاره (حدیث امام علی جانمون هم هست که میگه فقر فرهنگ از فقر ثروت بدتره)
اول از وضع زندگی و حال مرد گفت که هیچ کس فکرشو نمیکرد همچین آدمی باشه!
بعد که اون زن رو دید، شروع کرد راجبش گفتن، با خودمون گفتم این دزده، قاتله فلانه بهمانه چیه"-
و بعد هم رفتاری داشت که انگار چیزی نشده، مطمئنا اگه هر کدوم صبح اون روز با یه همچین آدمی مواجه بشیم عمرا بفهمیم چه غلطی کرده!
یه سکانس قشنگ توی سریال پایتخت دو بود که ثابت کرد پول، شعور و فرهنگ نمیاره (حدیث امام علی جانمون هم هست که میگه فقر فرهنگ از فقر ثروت بدتره)