نظر سیدمحمد برای کتاب زندان‌الرشید: خاطرات رئیس ستاد سپاه ششم نیروی زمینی سپاه (سردار علی اصغر گرجی زاده)

زندان‌الرشید: خاطرات رئیس ستاد سپاه ششم نیروی زمینی سپاه (سردار علی اصغر گرجی زاده)
محمدمهدی بهداروند
۷۶ رای
سیدمحمد
۱۴۰۱/۰۵/۲۹
سلام بسیارزیبا ودردناک من تقریبا یک ماه قبل از سقوط جزیره اونجا بودم وبعد یگان دریایی جای ما رو گرفت از اول همه میدونستند که عراق به جزیره حمله میکنه واقداماتی هم ازجمله بریدن بعضی جاده‌های مواصلاتی شد که درصورت موفقیت دشمن حرکت اونها کند بشه ولی دشمن خیلی فراتر از اون عمل کرد ومتاسفانه بعضی سیاسیون که پشتیبانی جنگ رابه عهده داشتند کلا میخواستندجنگ را تموم کنند خدارا شکر که اونزمان نبودم که اسیر بشم، واقعا اسارت غیر قابل تحمل است وایمان بسیار قوی میخواست. دوستانی که نظر میدن باید اینو بدونند که سردار تنها نبوده که بتونه حرف دروغ بزنه اگر اینطور بود حتما دیگر اسرا حرفهای اونو تکذیب میکردند ضمنا جایگاه نظامی ایشون رو فقط یک فرد نظامی میدونه چقدر بالا است ولاف نزده ومنم منم نکرده، من دست تک تک اسرا رو میبوسم وبه اونها افتخار میکنم، اسرا در دل کشور دشمن برای ایران و ایرانی عزت وافتخار آفریدند و مایه سربلندی همه ما شدند
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟