🍁 کتاب بسیار زیبا و پرهیجانی بود. موضوع داستان بسیار تک و مهیج بود. تصور کنید اگر هر کدوم از ما جای ادموند بودیم، و کنت حریرهی مونته کریستو میشدیم، با اون همه ثروت چه میکردیم؟ انتقام؟ کمک به فقرا؟ ساختن آینده؟ یا هر چیز ممکن و دست نیافتنی دیگه ای…! اگر دوستان کتاب رو کوتاه دیدند و داستان براشون خیلی تکه تکه بود، پیشنهاد میکنم فیلمی رو با همین نام به کارگردانی دیوید گرین ببینند که بسیار زیباست و تنامی زوایای بسته و خلاصهی کتاب رو برامون روشن میکنه.
بپردازیم نکتهای که راجع به این کتاب میتونم بگم، امید به رهایی و یادگیری ادموند توی اون ۱۳ سال زندانی شدنش توی سیاه چال بود. قوی موند، قوی تر شد، و با انگیزه به زندگی باز گشت، با انتقام از افرادی که عشقش و پدرش رو ازش گرفتن خودش رو از نفرت رها ساخت و سعی کرد زیباییهای زندگی رو با دلی پاک و خالی از نفرت ببینه. بهترین بخش کتاب توی بندر مارسی رسیدن ۲ عشق قدیمی به هم بعد از ۱۵ سال بود. درسته مرسدس به خاطر پسرش ادموند رو ترک میکنه، ولی این عشق باز هم بعدها اونها رو به هم خواهد رسوند! ممنون دوست عزیزم کتابراه…☘️
بپردازیم نکتهای که راجع به این کتاب میتونم بگم، امید به رهایی و یادگیری ادموند توی اون ۱۳ سال زندانی شدنش توی سیاه چال بود. قوی موند، قوی تر شد، و با انگیزه به زندگی باز گشت، با انتقام از افرادی که عشقش و پدرش رو ازش گرفتن خودش رو از نفرت رها ساخت و سعی کرد زیباییهای زندگی رو با دلی پاک و خالی از نفرت ببینه. بهترین بخش کتاب توی بندر مارسی رسیدن ۲ عشق قدیمی به هم بعد از ۱۵ سال بود. درسته مرسدس به خاطر پسرش ادموند رو ترک میکنه، ولی این عشق باز هم بعدها اونها رو به هم خواهد رسوند! ممنون دوست عزیزم کتابراه…☘️