🍁 بعد از کتاب انسان شادکام، این دومین کتاب از قلم ایننویسندهی فرانسوی هست که خوندم.
در کل کتاب کوتاه وجالبی بود. کلا کتابهای بوبن رو باید خوب فهمید. من ۲ بار و خیلی با دقت گوش کردم کتاب رو. بوبن در کل، حرفهاش خیلی ملموس و تکراری نیست، و اگر هم ساده حرف بزنه باید به ربط بین جملاتاش توجه کرد.
به نظر من بوبن یه بعد عرفانی هم داره همیشه تویکتابهاش. منظورم این هست که یه جاهایی از اعتقاداتاش نشانههایی میزاده توی کتاب که با فرانسوی بودنش برای من جالبه. از طرفی من از کتابهاش یه حس آرامش خوبی رو میگیرم!
کتاب اینجوری شروع میشه؛ به قدری نجس است که حتی پاکیزگیاش نیز پر از پلیدی و پلشتی است!!! و با همین جمله بوبن تو رو هوک میکنه (توی قلاب مینداره و ترغیب میکنه که حتما پیگیری کنی و بینی منظورش چیه، و جی رو اینقدر پلید خطاب میکنه؟!)
بوبن به پستها و نقشهایی اشاره میکند که کسی نمیتواند آنها را بدون تباهی به فرجام رساند. در ادامه میگه تلویزیون سقوط جهان در درون خودش و قطعهای قابل درک از اخبار است! اون برای خبرنگارها و تجاری بودنشون متاسف میشه و داره با این حرف درمورد سانسور مدیا و اخبار میگه. و اینکه همه هر جوری که دوست دارن خبرها رو میشنون و اعلام میکن! حس تضاد در بی حرکتی مرد مرده و دویدن فوتبالیست رو هم به زیبایی بیان میکنه.
فقدان بزرگ منشی در اخبار موضوع مهمی نیست. نبوغ پول در پنجرهای تاریک ولجن مال همیشه در خبر وجود دارد. ممنون دوست عزیزم کتابراه …☘️
در کل کتاب کوتاه وجالبی بود. کلا کتابهای بوبن رو باید خوب فهمید. من ۲ بار و خیلی با دقت گوش کردم کتاب رو. بوبن در کل، حرفهاش خیلی ملموس و تکراری نیست، و اگر هم ساده حرف بزنه باید به ربط بین جملاتاش توجه کرد.
به نظر من بوبن یه بعد عرفانی هم داره همیشه تویکتابهاش. منظورم این هست که یه جاهایی از اعتقاداتاش نشانههایی میزاده توی کتاب که با فرانسوی بودنش برای من جالبه. از طرفی من از کتابهاش یه حس آرامش خوبی رو میگیرم!
کتاب اینجوری شروع میشه؛ به قدری نجس است که حتی پاکیزگیاش نیز پر از پلیدی و پلشتی است!!! و با همین جمله بوبن تو رو هوک میکنه (توی قلاب مینداره و ترغیب میکنه که حتما پیگیری کنی و بینی منظورش چیه، و جی رو اینقدر پلید خطاب میکنه؟!)
بوبن به پستها و نقشهایی اشاره میکند که کسی نمیتواند آنها را بدون تباهی به فرجام رساند. در ادامه میگه تلویزیون سقوط جهان در درون خودش و قطعهای قابل درک از اخبار است! اون برای خبرنگارها و تجاری بودنشون متاسف میشه و داره با این حرف درمورد سانسور مدیا و اخبار میگه. و اینکه همه هر جوری که دوست دارن خبرها رو میشنون و اعلام میکن! حس تضاد در بی حرکتی مرد مرده و دویدن فوتبالیست رو هم به زیبایی بیان میکنه.
فقدان بزرگ منشی در اخبار موضوع مهمی نیست. نبوغ پول در پنجرهای تاریک ولجن مال همیشه در خبر وجود دارد. ممنون دوست عزیزم کتابراه …☘️