زمانی که این کتاب رو شروع کردم، هیچ چیزی دربارش نمیدونستم ولی از ابتدا، من رو میخکوب کرد. 😐
فصلهای اولش دردناک و آزاردهنده بود ولی از شروع و نقطه عطف عداستان، دیگه نتونستم چشم از متن بردارم.
داستان درباره یه سگ ولگرده که یک دانشمند عجیب به نام «پروفسور فیلیپ فیلیپوویچ پری آبراژنسکی»، اون رو به خونهاش میاره مداوا میکنه و غذا میده و ازش مراقبت میکنه. بعد از چندماه که سگ (شاریک) انرژیش رو به دست میاره، توی یک آزمایش جراحی خاص، دکتر مغز یک انسان تازه فوت شده رو برای بررسی چند فرضیه، به مغز سگ پیوند میزنه و درحالی که انتظار نمیرفت سگ چندساعت بیشتر بعد از آزمایش زنده بمونه، کم کم تغییراتی توش به وجود میاد و شباهت زیادی به انسان پیدا میکنه.
فصلهای اولش دردناک و آزاردهنده بود ولی از شروع و نقطه عطف عداستان، دیگه نتونستم چشم از متن بردارم.
داستان درباره یه سگ ولگرده که یک دانشمند عجیب به نام «پروفسور فیلیپ فیلیپوویچ پری آبراژنسکی»، اون رو به خونهاش میاره مداوا میکنه و غذا میده و ازش مراقبت میکنه. بعد از چندماه که سگ (شاریک) انرژیش رو به دست میاره، توی یک آزمایش جراحی خاص، دکتر مغز یک انسان تازه فوت شده رو برای بررسی چند فرضیه، به مغز سگ پیوند میزنه و درحالی که انتظار نمیرفت سگ چندساعت بیشتر بعد از آزمایش زنده بمونه، کم کم تغییراتی توش به وجود میاد و شباهت زیادی به انسان پیدا میکنه.