کتاب که در نشر برج منتشر شد دستم گرفتم و شروع کردم. اما وسطهای کار ماند. جایی که داشت روایت مجزای اروپای غربی و شرقی از کشتار یهودیان را میداد. خطوط بین روایتها برایم جذابتر بود و انگار بیشتر دوست داشتم تحلیلهای کتاب را بخوانم.
اما دو هفته طول کشید کتاب را شنیدم. انگار جزئیاتی که در روایتها بود، عملکرد شورای یهودیان، کلیسا و تلاش آرنت برای نقدش نسبت به دادگاه را بیشتر میفهمیدم. و انگار آن اخرین عبارت «ابتذال شر» بیشتر در خاطر و در وجودم نشست. کتاب هم راوی خوبی دارد، هم خواندنیست.
شاید همان اتفاق تکرار نشده باشد، اما زمان خواندن کتاب هزار و یک مثال و تشابه جلوی چشم میآید. اما اوج کار واکاوی وجدان و چرایی نداشتن عذاب وجدان در کشتارها و تصمیمگیریهاست. بخشهای مربوط به این فصل قطعا شنیدنیست.
به قدری درباره این کتاب نوشته شده که توضیح بیشتر مفید نیست. اما به نظرم حتی اگر به کتاب صوتی باوری نیست. حتی اگر خواندن را بیش از شنیدن دوست میداریم. برخی کتابها باید شنیده شوند که بر جان نشینند. این کتاب، کارهای ارول، کوستلر و... از این جنسند. حس شنیدنشان و خواندنشان دوتاست.
اما دو هفته طول کشید کتاب را شنیدم. انگار جزئیاتی که در روایتها بود، عملکرد شورای یهودیان، کلیسا و تلاش آرنت برای نقدش نسبت به دادگاه را بیشتر میفهمیدم. و انگار آن اخرین عبارت «ابتذال شر» بیشتر در خاطر و در وجودم نشست. کتاب هم راوی خوبی دارد، هم خواندنیست.
شاید همان اتفاق تکرار نشده باشد، اما زمان خواندن کتاب هزار و یک مثال و تشابه جلوی چشم میآید. اما اوج کار واکاوی وجدان و چرایی نداشتن عذاب وجدان در کشتارها و تصمیمگیریهاست. بخشهای مربوط به این فصل قطعا شنیدنیست.
به قدری درباره این کتاب نوشته شده که توضیح بیشتر مفید نیست. اما به نظرم حتی اگر به کتاب صوتی باوری نیست. حتی اگر خواندن را بیش از شنیدن دوست میداریم. برخی کتابها باید شنیده شوند که بر جان نشینند. این کتاب، کارهای ارول، کوستلر و... از این جنسند. حس شنیدنشان و خواندنشان دوتاست.