نظر محمدرضا برای کتاب مزرعه حیوانات

مزرعه حیوانات
محمدرضا
۱۴۰۱/۰۵/۰۳
10
کتاب مزرعه حیوانات اثر نویسنده معروف جورج اورول است که کتابهای زیادی دارد ولی این کتاب که با نام قلعه حیوانات هم شناخته میشود معروفترین کتاب این نویسنده است. در ابتدا این کتاب با تعریف یک خواب شروع میشود که پیرترین خوک مزرعه آن را برای دیگران تعریف میکند و به آنها میگوید که ما باید این مزرعه را از دست نسل بشر آزاد کنیم. در همان شب حیوانات دست به شورش میزنند و صاحب مزرعه و همسرش را از مزرعه بیرون میکنند. خوک پیر که رهبری حیوانات را بر عهده دارد چند روز بعد میمیرد و دو خوک جوان مدیریت مزرعه را به عهده میگیرند. در ابتدا قوانینی وضع میکنند و همه بایستی به آنها عمل کنند و احترام بگذارند. روزی میان این دو خوک اختلاف میافتد و ناپلئون خوکی که قوی تر است اسنوبال را از مزرعه بیرون میاندازد. از همان روز هر کس که خطایی هر چند کوچک از او سر میزد او را اعدام میکردند. تنها حیوانی که این اتفاقات را میدید و وفقط سری تکان میداد و هیچ نمیگفت الاغی میان سال بود. او با اسب مزرعه دوستی نزدیکی داشت. در این چند وقت مزرعه خیلی پیشرفت کرده بود و حیوانات سواد یاد گرفته بودند ناپلئون هم جوجه مرغ کوچکی را هر وقت که به درون مزرعه میآمد جلوی خودش راه میانداخت. سر انجام همان رییس مزرعه یواش یواش تمام قوانین را زیر پا میگذاشت و مهمترین آنها این بود که: چهار پا خوب دو پا بد. ولی بعداً شعار را به این شرح تغییر دادند: چهار پا خوب دو پا خوب تر! به کلی نظم مزرعه به هم ریخته بود و اگر کسی هم سکوت اختیار میکرد از ترس جانش بود. ناپلئون پایش را از این هم فراتر گذاشت و با انسانها وارد معامله شد. داستان پایان جالبی دارد که برای درک مفهوم آن باید کل داستان را مطالعه کنید.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.