سلام خیلی ممنونم از نویسندهی خوب این رمان خوب
اول اینکه من چندتا غلط دیدم توی رمان خب نویسنده این رمانی اقا بودن پسی جورایی درمورد حسها زنانه یکم کم گفته. وقتی به پرستو تجاوز میشه پرستو باید ناراحت عصبی و حتی افسرده میشد توی این جامعه خیلیها رو دیدم که ازی مرد ضربه خوردن و بهشون تجاوز شده و اونا حالشون واقعا بد بوده مرگ پریا هم که تقصیر پرستو نبود تقصیر سعید بود این جارو یکم زیادی پرستو فکر میکرد 😐 و بعد قبل از اینکه اون شب پدر سعید و سیما بیان دم خونشون پرستو گفته بود از سعید متنفره پس چطوری وقتی سیما ازش پرسید هنوز دوستش داری اون ته دلش دوسش داشته 😐 اصن کمی نیاز به ویرایش داره
اول اینکه من چندتا غلط دیدم توی رمان خب نویسنده این رمانی اقا بودن پسی جورایی درمورد حسها زنانه یکم کم گفته. وقتی به پرستو تجاوز میشه پرستو باید ناراحت عصبی و حتی افسرده میشد توی این جامعه خیلیها رو دیدم که ازی مرد ضربه خوردن و بهشون تجاوز شده و اونا حالشون واقعا بد بوده مرگ پریا هم که تقصیر پرستو نبود تقصیر سعید بود این جارو یکم زیادی پرستو فکر میکرد 😐 و بعد قبل از اینکه اون شب پدر سعید و سیما بیان دم خونشون پرستو گفته بود از سعید متنفره پس چطوری وقتی سیما ازش پرسید هنوز دوستش داری اون ته دلش دوسش داشته 😐 اصن کمی نیاز به ویرایش داره