نظر مهران فانی برای کتاب صوتی جاده

جاده
کورمک مک کارتی، حسین نوش آذر
۷۸ رای
مهران فانی
۱۴۰۱/۰۴/۳۰
به نظرم این رمان، سرشار از عناصر فلسفه اگزیستانسیالیسم بود، عناصری مثل: مرگ، ترس، دلهره و پوچی.
زندگی پوچ است و شما قرار نیست به جای خاصی برسید. حال شما در برابر این حقیقت پوچ، دو راه دارید: ١. خودکشی: کاری که مادر پسرک انجام داد. از نظر کامو، این کار، یعنی تسلیم در برابر پوچی و به همین دلیل خودکشی را صحیح نمی‌داند. ٢. راه حل دوم این است که حقیقت پوچ را بپذیریم و بعد بکوشیم تا خودمان برای زندگیمان هدف و معنایی بسازیم. سپس تا آخرین نفس در برابر پوچی، بجنگیم و مدام، در جاده هدفمان، گام برداریم: این کاری بود که پدر پسرک انجام داد. هدف او: مراقبت و نجات زندگی پسرش بود.
و اما پسرک: او هنوز نتوانسته مانند والدینش حقیقت پوچ جهان را بپذیرد. برای همین همیشه دچار دلهره و ترس است.
جهانهای پوچ کافکا، سارتر و کامو، جهانهایی درونی هستند. ولی مک کارتی این پوچی را به جهان بیرون هم تسری داده: جهانی خاکستری، فاقد حیات و زندگی، پوچ و بدون هیچ چشم اندازی.
حالا موضع گیری انسانها در برابر این حقیقت پوچ چیست؟ مسئله این است.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟