این اولین کتابی که از تولستوی دارم میخوانم. داستان سادهای داره از آن دسته داستانهای پیچیده نیست. در اوایل داستان یک رومان عاشقانه به نظر میرسید اما هر چه جلو تر رفت این روند عوض شد و رنگ اعتراضی به خود گرفت و از مشکلاتی که مردم کشور روسیه از آن رنج میبردند صحبت شد که نشان میدهد که تولستوی در آن زمان فرد روشن فکری بوده. جزئیات بسیار ریز و کوچک و فضا سازیها و بیان نحوه بیان و حرف زدن کاراکترها واقعا برایم جذاب بود ولی گاه کمی در بعضی از قسمتها شاهد پرگوییهایی بودم که کمی از حوصله خارج بود به این شکل که داستان در جایی توقف میکرد و در آن دست و پا میزد مثل ماشینی که تویه گل گیر کرده باشد. در مورد گوینده هم باید گفت صدای دلنشین و مهارتهای بیان واقعا فوق العاده است ایشان تا جایی میتوانستند صدای خود را به کاراکترها نزدیک میکردند و این تلاش ایشان نتیجه بخش بوده و مانع از این شده داستان ریتمی یکنواخت و حوصله سر بر داشته باشه
با این کار انواعی را برای گوش مخاطب ایجاد کرده.
با این کار انواعی را برای گوش مخاطب ایجاد کرده.