داستانکتاب کشش داشت ولی شخصیت دختر و اصلی داستان به نظر من آدم ضعیفی بود. در کل داستان قشنگی بود گوشهای از واقعیتهای یک زندگی و مبارزهی یک زن شرقی رو نشون میداد که تصمیم گرفته بود به هر قیمتی حتی تنهایی برای زندگیش بجنگه و روی خیلی از مسائل اساسی چشم هاش رو ببنده. ک نشون دهنده تجربه کم، حمایت نکردن خانواده و ازدواج ناآگاهانه و چشم و گوش بسته است. اگر انتخاب هامون با آگاهی و تامل و مشورت اصولی صورت بگیره اگر محیط خانواده یک بستر امن و دارای اعتماد بین والدین و فرزندان و آموزشهای لازم در سن مناسب باشه هیچ وقت این دسته از مشکلات درست نمیشن و دخترها احساس ناامنی نمیکنن و انتخاب هاشون آگاهانه صورت میگیره و با ازدواج درست و اصولی بنیان خانواده محکم گذاشته میشه و آرامش عاطفی به وجود میاد.
نثر کتاب رو دوست داشتم ساده و روان بود مخاطب رو جذب میکرد. ممنون از کتابراه
نثر کتاب رو دوست داشتم ساده و روان بود مخاطب رو جذب میکرد. ممنون از کتابراه