نظر سمیرا ابراهیم پور برای کتاب صوتی نظم

نظم
سمیرا ابراهیم پور
۱۴۰۱/۰۴/۱۳
40
داستان نظم داستان افسر جوانی که در حال اعدام است و دقایق اخر اعدام اورا با ذکر جزئیات و احوالات بیان میکند. اسم داستان به خوبی با محتوای داستان در ارتباط هست نظم حاکم در حیاط زندان و بین افراد رو بیان میکند نظمی که بر تمام جسم و فکر انسانها غلبه کرده. داستان کوتاه و بسیار پر محتوا بود و هرکس میتونه برداشتهای مختلفی داشته باشه بنظر من نویسنده اینجا در قالب این داستان خواسته به مسئله شرطی شدن برخی مسائل تو زندگی ما اشاره کنه اینکه ما زندگیمون رو بر اساس نظمی که بهمون اموزش داده شده و خودمون ارادهای درش نداریم پیش میبریم. همه ما یاد گرفتیم درس بخونیم صاحب شغلی بشیم ازدواج کنیم و حتما بچه دار بشیم انگار بازیگران نمایشی هستیم که باید بر اساس انچه که به ما یاد داده شده پیش بریم. و این مارو از خودمون دور میکنه و به ما مجال و فرصت شناخت خودمون رو نمیده مارو از خواستهها و علایق واقعیمون دور میکنه و ما هر روز بفکر ساختن ایندهای هستیم که در اون چیزی از خود واقعی ما و خواستهها و علایق ما وجود نداره و ما اون رو فقط بر پایه نظمی که اموزش دیدیم پیش میبریم و حتی به ندای درونمون گوش نمیدیم بنظر من نظم حاکم در حیاط زندان استعاره از همین اموزه هاست افسری که تیر باران شد علایق و خواستهها و استعدادهای درونی ماست صدایی که گفت ایست ندای درون ماست. ایراد داستان صدای کسالت بار و بی احساس گویندست که لذت شنیدن داستان رو از بین میبره.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.