نظر Mahi Yellow برای کتاب هر دو در نهایت می‌میرند

هر دو در نهایت می‌میرند
آدام سیلورا، الهه مرادی
۳۵۴ رای
Mahi Yellow
۱۴۰۱/۰۴/۱۲
سلام به همگی. کتاب هر دو در نهایت میمیرند...
کتابی که احساسات مختلفی رو در خواننده ایجاد میکنه. میگه نترس، شجاع باش. از تجربه کردن چیز‌های جدید هراس نداشته باش. به خاطر دیگران و حرف‌هایی که ممکنه پشت سرت بزنن خوشی هاتو خراب نکن. از تغییر کردن نترس، از مخفی گاهت بیا بیرون،
برای شروع روابط جدید منفی بافی نکن و از همه مهمتر قدر لحظه هاتو بدون، و به معنای واقعی زندگی کن!
اما به نظرم تکان دهنده‌ترین بخش داستان پایانِ متیو بود. از زمانی که قاصد مرگ با متیو تماس گرفت متیو از بیرون رفتن وحشت داشت که مبادا از مخفی گاهِ امن خود بیرون برود و خیلی زود برایش اتفاقی بیفتد. و فکر میکرد اگر در خانه بماند شاید معجزه‌ای رخ دهد؛ اما چه شد؟ پایانش در چه مکانی بود؟:)
امّا میخوام یه نکته‌ای بگم. من فکر میکنم اکثر نویسنده‌هایی که چنین داستان‌هایی و با اینگونه موضوعات مینویسن، یک مسئله رو در نظر نمیگیرن نمیدونم شایدم در نظر بگیرن. این مسئله که تمام این حرف ها (شجاعت، تجربه‌های جدید، روابط،
ساختن مسیر زندگی آنطور که میخواهی و...) یک چیز میطلبد و آن "آزادی" است. اگر کمی بیشتر توجه کنیم میبینیم که همه چنین آزادی عملی ندارند.
البته تفکرات یک نویسنده ممکن است با محیطی که در آن زندگی میکند تطبیق بیشتری داشته باشد.
(با تشکر از تیم خوب کتابراه♡_♡)
هستی
۱۴۰۳/۰۸/۰۳
چقدر نوشتی دستت درد نگرفت؟