نظر سمیرا ابراهیم پور برای کتاب صوتی مرگ

مرگ
سمیرا ابراهیم پور
۱۴۰۱/۰۴/۱۱
01
داستان عجیبی بود دختری به اسم سارا شخصیت اصلی داستان بود که پدرش مرگ بود و هویت سارا نامشخصه و معلوم نیست که انسانه یا فرشته! داستان با خودکشی دختری بنام بیرینژیت شروع میشه که روحش با سارا صحبت میکنه دختر بخاطر شکست عشقی و احساس اینکه کسی دوسش نداشته خودکشی کرده بوده اما بعد مرگش متوجه میشه کسی که بخاطرش خودکشی کرده اونو دوست داشته و از کرده خودش پشیمون میشه ولی دیگه دیر بوده و زمان رو از دست داده بوده. در ادانه سارا به سراغ پیرزنی نیره که قرار بود تا پنج دقیقه دیگه بمیره از پیرزن در مورد خوشحالی و رضایتش از زندگی و اینکه پشیمون بوده از چیزی سوال میکنه پیرزن میگه نمیتونسه تو زندگیش بیش از این خوشحال باشه و بابت چیزی تو زندگیش پشیمون نیست و بخاطر همین دوست داره که بتونه بیشتر زندگی کنه. داستان کوتاه و پرمفهوم که به ما میگه باید شاد باشیم و قدر لحظههای زندگیمون رو بدونیم و خودمون رو با سرزنش کردن و پشیمونی نرنجونیم چون فرصت ما برای زندگی کردن محدوده و فرصت بازگشتی نیست. فضا سازی داستان و هنر نویسنده برای رسوندن منظورش عالی بود. اسم داستان هم که کاملا مرتبط با روایت داستان هست
هیچ پاسخی ثبت نشده است.