کتاب ارزشمندی است از این نظر که حاصل تلاش و خودآگاهی و هدفمندی واقعی نویسنده برای کمک به خودش بوده اما به نظر من برخی ایدهها و راههای پیشنهادیاش برای کسب رضایت باطنی از زندگی با فرهنگ دینی ما، دستورات کاربردی کتاب آسمانی یا آنچه از مسلمات اخلاق مسلمانی است همسو نیست.
بطور مثال حس کفایت و اینکه همینکه هستم کافی و خوب است یا حسن نیت صرف به خود داشتن با اینکه نفس آدمی بازیهای بسیار دارد و بدون آگاهی از شگردهای مقابله با آن فرد ممکن است یک عمر با رضایت خاطری سر کند که منجر به سعادت نخواهد بود. (آیه 103 سوره مبارکه کهف)
بطور مثال حس کفایت و اینکه همینکه هستم کافی و خوب است یا حسن نیت صرف به خود داشتن با اینکه نفس آدمی بازیهای بسیار دارد و بدون آگاهی از شگردهای مقابله با آن فرد ممکن است یک عمر با رضایت خاطری سر کند که منجر به سعادت نخواهد بود. (آیه 103 سوره مبارکه کهف)