نظر سمیرا ابراهیم پور برای نمایش صوتی دانه انار

دانه انار داستان بسیار کوتاهی که یا پیشینه داستان فال سفارشی است یا در ادامه ان البته بنظرم در ادامه ان است چون در داستان فال سفلرشی هنوز افرا که عاشق پسر یکی از اقوام بنام امیر شده به عنوان رشوه به دایی خود میگوید اگر غزل انتخابی اورا بخواند انار هارا دون میکند. در داستان دانه انارهم به بخشی دیگر از ماجرای عشق افرا پرداخته که در مورد عشقش به امیر با مادرش حرف میزند. از سخنان افرا مشخص میشود که افرا در خانواده‌ای متولد شده که هنه اهل ادبیات بوده و به عشق اعتقاد دارند. دایی افرا سالهاست که شعرهای عاشقانه میگوید و شبهای یلدا فال حافظ میخواند مادر افرا ادبیات خوانده و عاشق پدر افرا شده و با عشق ازدواج کرده و همین باعث شده تا فضا به گونه‌ای باشد که افرا راحت و بی پروا بتواند در مورد عشق و علاقه خود به امیر صحبت کند. اما در حین داستان نیز به این اشاره میکند که در سایر کشورها عشق را ستایش میکنند و اما در کشورما به نکوهش ان میپردازند که بیانگر بخشی از فرهنگ ماست. اسم داستان دانه انار است چون صحبت‌ها در حین دون کردن انار شکل میگیرد و افرا و به تقلید از ان مادرش با دانه‌ی انار فال میگیرند. صدا گذاری‌ها خیلی خوب و عالی است بخصوص فضاسازی داستان که حتی صدای ضربه زدن با پشت قاشق به پوست انار به گوش میرسد. داستان کوتاه اما قشنگی بود پیشنهاد میکنم که قبل گوش دادن به این داستان به داستان فال سفارشی هم گوش بدین تا فضا براتون اشنا باشه