اگر قرار باشد درمورد این کتاب حرف بزنم باید درمورد زمان حرف زد، کل کتاب محور زمان را دارد
زمان در کتاب نه فقط بخاطر درهم شکستگیهای فصل و ترکیب و گذشته و حال نیست که مهم است. بلکه وجود و اهمیت زمان در جملات کتاب است
زمان زمانی پر رنگ میشود که کوئنتین کامپسون از زمان قرار گذاشته خویش (به دلیل اسپویل نمیگم چه موضوعی) در فرار است و حتی وقتی موری یا همان بنجی زمان جز اکنون برایش مفهومی ندارد.
می توان نام کتاب را زمان در خشم و هیاهو هم نامید
جالبی داستان در این است که فاکنر زمان را در جملات به نمایش میگذارد نه فقط فصول همچنین تلمیحهای کتاب بسیار هنرمندانه است و از نبوغ فاکنر سرچشمه میگیرد... من کتاب با ترجمه صالح حسینی و ترجمه بهمن شعله ور خواندم. راستش نمیتونم بگم کدوم بهتر است چون نیازمند این است که انگلیسی کتاب هم خوانده شود اما از دید من با توجه به سختی کتاب ترجمه شعله ور روان تر است اما صالح حسینی به نظر مییاد به متن وفادار تر است و تحلیل افعال در زمان بهتر میتوان پرداخت اما به طور کلی دشوار تر هم است
کلا کتاب خشم و هیاهو به دلیل شکستگیهای زمان دشوار است پس با دقت بخوانید مثل صدسال تنهایی
البته به نظر من خشم و هیاهو سخت تر از صدسال تنهایی است بخاطر بی ثباتی زمان
جالبی کتاب به این است که با همهی سردرگمی زمان باز هم به گونهای است که به اکنون فلش زمانی دارد و در طی سی سال سه روز تعیین کننده خانواده کامپسون میشود گویی که خودشان آن را نفرین مینامند.
مورد آخر، هر ترجمه را که خواندید ۷۰ صفحه آخر کتاب صالح حسینی تحلیل زمان و تشبیهات است به هیچ عنوان از دست ندینش چون در درک مطالب بسیار موثر است
زمان در کتاب نه فقط بخاطر درهم شکستگیهای فصل و ترکیب و گذشته و حال نیست که مهم است. بلکه وجود و اهمیت زمان در جملات کتاب است
زمان زمانی پر رنگ میشود که کوئنتین کامپسون از زمان قرار گذاشته خویش (به دلیل اسپویل نمیگم چه موضوعی) در فرار است و حتی وقتی موری یا همان بنجی زمان جز اکنون برایش مفهومی ندارد.
می توان نام کتاب را زمان در خشم و هیاهو هم نامید
جالبی داستان در این است که فاکنر زمان را در جملات به نمایش میگذارد نه فقط فصول همچنین تلمیحهای کتاب بسیار هنرمندانه است و از نبوغ فاکنر سرچشمه میگیرد... من کتاب با ترجمه صالح حسینی و ترجمه بهمن شعله ور خواندم. راستش نمیتونم بگم کدوم بهتر است چون نیازمند این است که انگلیسی کتاب هم خوانده شود اما از دید من با توجه به سختی کتاب ترجمه شعله ور روان تر است اما صالح حسینی به نظر مییاد به متن وفادار تر است و تحلیل افعال در زمان بهتر میتوان پرداخت اما به طور کلی دشوار تر هم است
کلا کتاب خشم و هیاهو به دلیل شکستگیهای زمان دشوار است پس با دقت بخوانید مثل صدسال تنهایی
البته به نظر من خشم و هیاهو سخت تر از صدسال تنهایی است بخاطر بی ثباتی زمان
جالبی کتاب به این است که با همهی سردرگمی زمان باز هم به گونهای است که به اکنون فلش زمانی دارد و در طی سی سال سه روز تعیین کننده خانواده کامپسون میشود گویی که خودشان آن را نفرین مینامند.
مورد آخر، هر ترجمه را که خواندید ۷۰ صفحه آخر کتاب صالح حسینی تحلیل زمان و تشبیهات است به هیچ عنوان از دست ندینش چون در درک مطالب بسیار موثر است