نظر سمیرا ابراهیم پور برای کتاب صوتی سنگ، سین آخر

سنگ، سین آخر
کیوان ارزاقی، کیوان ارزاقی
۳۴ رای
سمیرا ابراهیم پور
۱۴۰۱/۰۳/۳۱
داستان پسری که ساکن تهران بوده ولی اصالتشان برای روستایی به نام نهنوب در اطراف تهران است. عموی پسر بنام جهان که ساکن انگلیس بود در یک شرط بندی سرش در زیر قطار متلاشی شده و جنازه بدون سرش بنا به وصیت خود به ایران منتقل شده تا در روستای محل تولدش و در قبر پدرش که سی سال از مرگش میگذرد به خاک سپرده شود. پسر برای انجام وصیت عمویش به سراغ گورکنی بنام یحیی میرود و شب اخر سال را با او تا صبح در قبرستان سپری میکند. یحیی به بهانه کبیسه بودن سال رازهای مگوی خود را برای پسر بازگو میکند و در اخر خاطراتش به واقعه کربلا و امام حسین اشاره میکند. همان طور که پیکر امام حسین بی سر بود جنازه عموی پسر نیز بدون سر است و در اخر داستان این دو را به هم ربط داده است. اسم کتاب سنگ سین اخر است که اشاره به سنگ قبر دارد که اخرین سین زندگی انسانی است که میمیرد و این سین سنگ را با سین هفت سین عید و خاکسپاری او در اولین روز سال نو و موضوعات داستان بهم مرتبط ساخته است. فضا سازی داستان موضوع داستان و صدای گوینده و بیانش خوب است اما اشاره بیش از حد به جزئیات و مکس‌های بین گفت و گوها و توضیحات ذهنی پسر که راوی داستان است کمی کسالت بار است. در کل کتاب خوبی بود و شنیدنش رو توصیه میکنم
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟