فقط یک ستاره!
نویسندهی محترم، شما قلم باصفا و روانی دارید اما نتیجه برای من جالب نبود. فکر کنم رومان، عجولانه و بدون بازنویسی چاپ شده. چرا این نام را برای رومان انتخاب کردید؟ نامی که هیچ ارتباطی با موضوع ندارد! پروانه نماد رشد، بلوغ، عشق، از خود گذشتگی و ایثار است. این رومان تهی از تمام این هاست. در ضمن، به جای ۴۶۰ صفحه به راحتی میتوانستید در ۱۰۰ صفحه جان کلام را بیان کنید. حاشیه رویهای بسیار خسته کننده خواننده را زده میکند. که چی؟ هر شب رستوران و کافی شاپ که چی؟؟؟؟
نکتهی بارز دیگه این که شما با اصول ثروت سازی کاملا بیگانه اید. یک انسان که از خود و دیگران و دنیا و مهم تر از همه از خدا متنفر است، هرگز هرگز، هرگز ثروتمند نخواهد شد! این مرگبارترین اشتباه شما در نگارش بود. اگر میگفتید که ثروت موروثی بوده و مال پدر، قابل قبول بود اما بدون ایمان به خدا ثروتمند شدن امکان ندارد! شما هم چندین بار تاکید کردید که ماهان به خدا اعتقاد ندارد. ضمنا کتاب از نظر شخصیت پردازی بسیار ضعیف است. چرا؟ چون تمام شخصیتها بی ثباتترین حالت ممکن را دارند. آن همه عشق، بعدش خیانت؟ بعد از یک عشق شکسپیری این تغییر غیر منطقی است! شما نام اشتباه را بر آن نهادید اما این اشتباه نیست، ضعف در شخصیت پردازی شماست. یک نفر با باید عاشق قاطع باشه یا هوسباز و دودل! هر دوش با هم امکان نداره! کتاب، پره از سست عنصریهای غیر منطقی، تصمیماتی که در زندگی عادی وجود ندارد! شما با تغییر اساسی یک شخصیت و خرد کردن تمام اصول و باورهای او مخاطب را زده میکنید. مخاطب حس میکنه ازش دزدی شده و سر کار رفته. چرا باید کاراکترها ۱۸۰ درجه تغییر موضع دهند؟؟؟ قابل باور نیست! کاش روی شخصیت پردازی بیشتر کار میکردید.
نویسندهی محترم، شما قلم باصفا و روانی دارید اما نتیجه برای من جالب نبود. فکر کنم رومان، عجولانه و بدون بازنویسی چاپ شده. چرا این نام را برای رومان انتخاب کردید؟ نامی که هیچ ارتباطی با موضوع ندارد! پروانه نماد رشد، بلوغ، عشق، از خود گذشتگی و ایثار است. این رومان تهی از تمام این هاست. در ضمن، به جای ۴۶۰ صفحه به راحتی میتوانستید در ۱۰۰ صفحه جان کلام را بیان کنید. حاشیه رویهای بسیار خسته کننده خواننده را زده میکند. که چی؟ هر شب رستوران و کافی شاپ که چی؟؟؟؟
نکتهی بارز دیگه این که شما با اصول ثروت سازی کاملا بیگانه اید. یک انسان که از خود و دیگران و دنیا و مهم تر از همه از خدا متنفر است، هرگز هرگز، هرگز ثروتمند نخواهد شد! این مرگبارترین اشتباه شما در نگارش بود. اگر میگفتید که ثروت موروثی بوده و مال پدر، قابل قبول بود اما بدون ایمان به خدا ثروتمند شدن امکان ندارد! شما هم چندین بار تاکید کردید که ماهان به خدا اعتقاد ندارد. ضمنا کتاب از نظر شخصیت پردازی بسیار ضعیف است. چرا؟ چون تمام شخصیتها بی ثباتترین حالت ممکن را دارند. آن همه عشق، بعدش خیانت؟ بعد از یک عشق شکسپیری این تغییر غیر منطقی است! شما نام اشتباه را بر آن نهادید اما این اشتباه نیست، ضعف در شخصیت پردازی شماست. یک نفر با باید عاشق قاطع باشه یا هوسباز و دودل! هر دوش با هم امکان نداره! کتاب، پره از سست عنصریهای غیر منطقی، تصمیماتی که در زندگی عادی وجود ندارد! شما با تغییر اساسی یک شخصیت و خرد کردن تمام اصول و باورهای او مخاطب را زده میکنید. مخاطب حس میکنه ازش دزدی شده و سر کار رفته. چرا باید کاراکترها ۱۸۰ درجه تغییر موضع دهند؟؟؟ قابل باور نیست! کاش روی شخصیت پردازی بیشتر کار میکردید.