نوشتهای متفاوت با آنچه از اسم کتاب در ذهن متصور میشه. دوستان گفته بودند چرا سه دختر در حالیکه بیشتر به شرح حال یک دختر میپردازه؟
من شخصاً فکر کردم شاید نویسنده اصلاً منظورش شرححال سه دختر دانشجو نبوده. میتونیم این طور برداشت کنیم که حوا استعارهای هست از پیدایش زن و سه دختر حوا در مورد سه نسل از زنان در طول پیدایش و تقابل این سه نسل با رویدادهای زمانی و مکانی هست که در آن زندگی میکنند.
پری به عنوان نسل میانی که زندگی کاملا متفاوت با مادر و دخترش داره.
مادر در زمان خودش ازدواجی داره تماماً سنتی و با اختلاف روشی کاملا متفاوت با همسر. ثمره این ازدواج ۴ فرزنده که یکیش دچار حادثه میشه و دوپسر و یک دختر باقیمانده در رویارویی با تضادهای والدین هر کدام دیدگاههای خودشون را دارند بدون هیچ درک و تفاهمی در مورد بقیه اعضا خانواده.
پری که نسل میانی است بین مدرنیته و سنت دچار تناقض شده و با پشتکار و مطالعه و همراهی پدر وارد دانشگاه آکسفورد میشه و مطالعات آکادمیک گیجترش میکنه و دنیز دخترش که از همان کودکی آزادتر در انتخاب مسیر هست
چیزی که برایم جالب بود نزدیکی فرهنگ و زندگی در ترکیه و ایران بود که اگر نام نویسنده نبود حتم داشتی که این اتفاقها در ایران رویداده.
پیشنهاد پروفسور آزور برای همزیستی دو یا چند طیف فکری متفاوت و مخالف در کنار هم برای تاثیر پذیریشان از یکدیگر نیز جالب بود
و در نهایت برای کشف حقیقت لازمه که بدون هیچ تعصب و پیشداوری ایدئولوژیهای مختلف را بررسی کرد و اطاعت کور کورانه آرامش لازم و کافی و امنیت فکری به همراه نداره و زندگی را که حق مطلب هست و بایدبا خوشی و همدلی با دیگران طی بشود محدود میکند و راه را برای انتقاد و سوء نگرش فرصتطلبان باز میگذارد. 🙏🙏🙏
من شخصاً فکر کردم شاید نویسنده اصلاً منظورش شرححال سه دختر دانشجو نبوده. میتونیم این طور برداشت کنیم که حوا استعارهای هست از پیدایش زن و سه دختر حوا در مورد سه نسل از زنان در طول پیدایش و تقابل این سه نسل با رویدادهای زمانی و مکانی هست که در آن زندگی میکنند.
پری به عنوان نسل میانی که زندگی کاملا متفاوت با مادر و دخترش داره.
مادر در زمان خودش ازدواجی داره تماماً سنتی و با اختلاف روشی کاملا متفاوت با همسر. ثمره این ازدواج ۴ فرزنده که یکیش دچار حادثه میشه و دوپسر و یک دختر باقیمانده در رویارویی با تضادهای والدین هر کدام دیدگاههای خودشون را دارند بدون هیچ درک و تفاهمی در مورد بقیه اعضا خانواده.
پری که نسل میانی است بین مدرنیته و سنت دچار تناقض شده و با پشتکار و مطالعه و همراهی پدر وارد دانشگاه آکسفورد میشه و مطالعات آکادمیک گیجترش میکنه و دنیز دخترش که از همان کودکی آزادتر در انتخاب مسیر هست
چیزی که برایم جالب بود نزدیکی فرهنگ و زندگی در ترکیه و ایران بود که اگر نام نویسنده نبود حتم داشتی که این اتفاقها در ایران رویداده.
پیشنهاد پروفسور آزور برای همزیستی دو یا چند طیف فکری متفاوت و مخالف در کنار هم برای تاثیر پذیریشان از یکدیگر نیز جالب بود
و در نهایت برای کشف حقیقت لازمه که بدون هیچ تعصب و پیشداوری ایدئولوژیهای مختلف را بررسی کرد و اطاعت کور کورانه آرامش لازم و کافی و امنیت فکری به همراه نداره و زندگی را که حق مطلب هست و بایدبا خوشی و همدلی با دیگران طی بشود محدود میکند و راه را برای انتقاد و سوء نگرش فرصتطلبان باز میگذارد. 🙏🙏🙏