نظر Hadis Gholipour برای کتاب هفت مرگ اولین هاردکسل

درود، چهار چوب داستان برای من تازگی داشت، اوایل داستان طوری بود که انگار به وسط داستان پرت شدیم و شاهد یک قتلیم، در ابتدا همه چی گنگ و نامفهوم بود اما اتفاقات و افراد گنگ بعداً در اواسط داستان بیان می‌شدند و آن جا می‌توانستیم منظور نویسنده را درک کنیم. داستان با این که طولانی بود اما ریتم تندی داشت و در هر صفحه خواننده را با اتفاق جدید و شوکه آمیزی مواجه می‌کرد. ریتم تند داستان و زیاد بودن اتفاقات در کنار ضعف بعضی از ترجمه‌ها باعث می‌شد که اتفاقات در یاد نماند و در آخر هم نقطه‌های گنگی به جا بگذارد که به همین دلیل ستاره‌ای کم کردم. اما داستان طوری بود که نمی‌شد لحظه‌ای آن را زمین گذاشت. هیجان اواسط داستان بسیار بالا بود و اصلا ریتم جذابیت آن پایین نمی‌آمد. پیچیدگی اتفاقات و سرنخ‌های گنگ و پراکنده باعث می‌شد خواننده ترغیب به خواندن شود که بفهمد در آخر داستان چه می‌شود. در آخر نیز اتفاقی افتاد که بسیار دور از انتظار بود و به طور کلی قاعده بازی را عوض کرد و هر آنچه را تا به حال مطمئنم بودیم در حاله‌ای از ابهام فرو برد، گوناگونی شخصیت‌ها و اخلاق و رفتار هر کدام هر چند باعث گیجی می‌شد اما داستان را لذت بخش تر می‌کرد. در کل داستانی بود هیجان انگیز با اتفاقات متمایز و جذاب که هوش نویسنده را به خوبی نمایش میداد. بسیار لذت برم، سپاس.