نظر سعیده برای کتاب ملت عشق (شریعت عشق)

ملت عشق (شریعت عشق)
الیف شافاک، نازنین جباریان صابر
۲۳۳ رای
سعیده
۱۴۰۱/۰۲/۲۹
به نام خدا. شمس چون پیله‌ای بود که مولانا درون آن بالیدن آغاز کرد. با تکامل بیشتر مولانا، شمس از او جدا شد تا او بتواند بالهای خود را باز کرده و کم کم خود را از این پیله رها کرده و باور کند که خود می‌تواند با عشقی که از شمس آموخته پرواز کند و مراحل والاتر عشق و عرفان راطی نماید. «ملت عشق» حکایت وصال و فراق دو نیمه است. دو نیمه که ملاقاتشان موجب پیدایش آرامش و شعر و شعور در مولاناشد. چنانچه می‌فرماید: «گر بر فلک روانم ور لوح غیب خوانم
ای تو صلاح جانم بی تو چه در فسادم
ای پرده برفکنده تا مرده گشته زنده
وز نور رویت آمد عهد الست یادم» و سال‌ها بعد در طرف دیگر کره زمین، در امریکا زنی که ویراستار یک انتشاراتی بود با خواندن رمانی در مورد آشنایی شمس و مولانا، «شمس» خود را در وجود نویسنده رمان می‌بیند و بقیه ماجرا...
باسپاس بسیار از مترجم عزیز، خانم نازنین جباریان به دلیل نثر شیوایشان.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟