نظر somayyeh sabouhi برای کتاب شنای شبانه

شنای شبانه
مگان گلدین، مریم فتحی
۱۴ رای
somayyeh sabouhi
۱۴۰۱/۰۲/۲۳
ریچل مجری معروف پادکست‌هایی با موضوع داستان‌های جنایی واقعی هست؛ برای فصل جدید پاکست‌هایش به شهر نیاپولیس میرود تا در دادگاه یک تجاوز شرکت کند. همزمان با ورود به شهر، ریچل نامه‌های مرموزی دریافت میکند. شخصی از ریچل میخواهد تا کشف کند بیست و پنج سال پیش در این شهر برای خواهرش چه اتفاقی افتاده است...
وقتی این کتاب را میخوانید میتوانید تصور کنید که حال و هوای محاکمه یک پرونده تجاوز به چه صورت است، از این لحاظ میتوانم بگویم با کتاب دردناکی روبرو هستیم. قضاوت‌های مردم، فشار روانی که روی خانواده شاکی هست و تلاش خانواده متهم برای اثبات بی گناهی را به بهترین نحو نشان میدهد.
همزمان با روند دادگاه ما با گذشته شهر هم آشنا میشویم و این باعث جذابیت بیشتر کتاب میشه. نامه‌هایی که ریچل از اون شخص دریافت میکند و کم کم اتفاقی که برای خواهرش افتاده را توضیح میدهد، اتفاقی که همه نادیده گرفتنش و خیلی راحت این خانواده را قضاوت کردن...
ریچل توی یکی از قسمت‌های اول پادکستش میگوید اگه بچه مدرسه‌ای به طور اتفاقی مورد اصابت گلوله قرار بگیره هیچکس نمیگوید که قربانی اون روز نباید میرفت مدرسه، اصلا هیچکس قربانی رو سرزنش نمیکند. اما چرا همیشه انگشت اتهام سمت خود قربانی‌های تجاوز هست؟ «اگه تنها نمیرفت خونه» «اگه از وسط پارک میانبر نزده بود» و...
خوندن این کتاب شاید دردناک باشد ولی من خوندنش را پیشنهاد میدهم. کتابی هست که وقتی شروع کنید به خوندنش، دیگه کنار نمیشه گذاشت.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟