نظر sima salarvand برای کتاب رمان چه کسی از دیوانه ها نمی ترسد؟

رمان چه کسی از دیوانه ها نمی ترسد؟
مهدی رضایی
۷۵۰ رای
sima salarvand
۱۴۰۱/۰۲/۲۰
سلام واحترام تقدیم حضور آقای رضایی عزیز
بنده از خوندن کتاب لذت بردم در حین سادگی پیچیدگیهای واقعی رو هم با خودش داشت
تخیل آدم رو قلقلک میداد مثلا من در خیال خودم شاهی رو یک فرد سیاسی ودانه درشت
دیدم که باقضاوت اشتباه در مورد همسرش باعث مرگ همسرش شد فکر میکرد همسرش
بهش خیانت کرده واحیانا همسرش دق کرد یا خودکشی کردوشاهی کسی رو که باعث این بد بینی شده بود بعداز سالها به خونه ش کشوند واز بین بردش انتقام همسرش رو گرفت واون مزاحم تلفنی هم کسی جز نسترن نبود
وحتی عشقی کهنه که یادش مدام آرمان رو آزارمیداد خیلی طبیعی بود چون عشق هرگز نمیمیره وفراموش کردنی نیست وبر خلاف دوستان عزیزی که میگفتن باعث آزارشون بوده به نظر من آرمان هرگز به همسرش خیانت نکرد ومدام هم در ناخودآگاهش با نسترن میجنگید واز یادآوری عشق قدیمیش احساس گناه هم میکرد
واما ببو هم طفلکی اینقدر بهش ظلم شد که یه روز طغیان کرد وصبرش سر اومد ولابلای این داستان در جای خودش ماجرای قابل تأملی بود در کل تمام اشخاص به نظرم حقیقی بودن حتی
دختر نامه نگار هم به قول آرمان با کمی رد گم کنی وجود داشت
در پایان از نویسنده وکتابراه ممنونم
واز بابت خیال پردازیهایی هم که خیلی سعی کردم کوتاه براتون بگم وطولانی شد عذر میخوام
🌹
هیچ پاسخی ثبت نشده است.