نظر نگین وکیلی نیا برای کتاب تحصیلکرده
تحصیلکرده
نگین وکیلی نیا
۱۴۰۱/۰۲/۱۶
81
من با خوندن این کتاب یاد گرفتم که خوبه درباره روان شناسی یه حداقلهایی رو بدونم و مثل مادر تارا بیماری دو قطبی شوهرم را به اینکه مثل آفتاب گردون میمونه و با آفتاب اوکی میشه اشتباه نکنم چون مسئله خیلی جدی تر از این حرف هاست و من اگه حق قضاوت داشته باشم به نظرم پدر بزرگ و مادر بزرگهای تارا مقصر اصلی هستن که دو تا بچه بیمار که پدر مادر تارا باشن رو تحویل جامعه دادن؛ مامان بزرگ پدری تارا بچهاش رو پیش شوهر زود جوش و عصبانی میذاشته میرفته سرکار و مامان بزرگ مادری تارا انقدر وسواس به خرج میداده تو ظاهر مادر تارا و انقدر اضطراب به بچه میداده که مادر تارا همش از بچگی یاد گرفته راضی نگه داره همه رو و چون آزادی نداشته فرار میکنه به کوهستان که دور از مردم باشه و اینکه واقعا برام باعث ناراحتیه که چطور بعضیها که خودشون در زندگی اوضاع مناسب و استقلال مالی و سلامت روانی ندارن به صورت خواسته اقدام به فرزند آوری میکنن اونم نه یکی بلکه چند تا مثلا مثل لوک برادر تارا و اینکه این کتاب حاوی جملاتی ناب بود ولی من عاشق آخرین پاراگرافی شدم که مضمونش این بود که شما میتونین اسم این فردیت رو هر چیزی بذارین ولی من اسمشو تحصیلات میذارم و اینکه این کتاب برام تلنگری بود که قدرت اراده انسان رو بار دیگه بهم یادآوری کرد و اینکه چه خارق العاده است که انتخاب کنیم تلاش کنیم و یاد بگیریم و با اینکه میدونیم کیا تو زندگی مون در حق مون ستم کردن به جای اینکه فقط بشینیم غصه اونو بخوریم گامی برای پیشرفت خودمون برداریم و در آخر اینکه هرچی درس بخونیم کتاب بخونیم کمه چون دانش لایتناهی است و مرهم و شفایی است برای جهل و نادانیهای ما فرزندان آدم
هیچ پاسخی ثبت نشده است.