توی جلد دوم باز بعضی چیزها نسبت به جلد یک بهتر شده ولی توضیحات راجع ب اماکن و... خیلی طولانی هست
چند تا مسئله گنگ هم داشت مثلا چرا به این ها نباید تو سرزمین باستان اعتماد کرد؟
سرنوشت افلاک چی شد؟
چرا آدم اول که این همه طرفدار آدم بود یک دفعه نا امید شد و...
صحبتها توی سرزمین سرچشمه جوری بود که کم فهمیده میشد
مبارزه با فرشتهها همه قدرت و دفاع توسط شمشیر آدم بود از مهارت افراد دیگه سخن خاصی نگفته بود
تو گردنبند آدم چی بود دقیقا اون نیرو و وجودی که دختر داستان حس میکرد چی بود؟
آیا دختر واقعا از یک نژاد دیگه غیر از آدمیزاد بود که برگزیده شده بود؟ و نقاط مبهم دیگه .
به نظرم خیلی کار داره تا یک داستان عالی بشه
ولی باز هم ازتون ممنونم موفق باشید
چند تا مسئله گنگ هم داشت مثلا چرا به این ها نباید تو سرزمین باستان اعتماد کرد؟
سرنوشت افلاک چی شد؟
چرا آدم اول که این همه طرفدار آدم بود یک دفعه نا امید شد و...
صحبتها توی سرزمین سرچشمه جوری بود که کم فهمیده میشد
مبارزه با فرشتهها همه قدرت و دفاع توسط شمشیر آدم بود از مهارت افراد دیگه سخن خاصی نگفته بود
تو گردنبند آدم چی بود دقیقا اون نیرو و وجودی که دختر داستان حس میکرد چی بود؟
آیا دختر واقعا از یک نژاد دیگه غیر از آدمیزاد بود که برگزیده شده بود؟ و نقاط مبهم دیگه .
به نظرم خیلی کار داره تا یک داستان عالی بشه
ولی باز هم ازتون ممنونم موفق باشید