نقد کتاب شرط بندی
داستان با طرح پرسش «مجازات اعدام بهتر است یا حبس ابد» در یک مهمانی آغاز میشود. مرد بانکدار که میزبان مجلس است اعتقاد دارد که اعدام بهتر از حبس ابد است چرا که اگر انسان در یک لحظه به زندگیاش پایان دهد بهتر از این است که در حبس ذره ذره زجرکش شود. اما وکیل جوانی با این حرف میزبان مخالفت میکند و میگوید که حبس ابد بهتر از اعدام است چون زیستن به هر شکلی بهتر از مرگ است. به این ترتیب بین مرد بانکدار ووکیل جوان شرطی بسته میشود که اگر وکیل بتواند به مدت 15 سال در یکی از اتاقهای نزدیک خانهی بانکدار حبس انفرادی را تحمل کند، دو میلیون روبل از بانکدار دریافت کند. وکیل جوان حق خروج از این اتاق و ارتباط با دنیای بیرون را ندارد. او تنها مجاز به خواندن کتاب، نوشتن و خوردن و خوابیدن است اما بعد از 15 سال پایانی غافلگیرکننده برای هر دو شخصیت اتفاق میافتد
داستان با طرح پرسش «مجازات اعدام بهتر است یا حبس ابد» در یک مهمانی آغاز میشود. مرد بانکدار که میزبان مجلس است اعتقاد دارد که اعدام بهتر از حبس ابد است چرا که اگر انسان در یک لحظه به زندگیاش پایان دهد بهتر از این است که در حبس ذره ذره زجرکش شود. اما وکیل جوانی با این حرف میزبان مخالفت میکند و میگوید که حبس ابد بهتر از اعدام است چون زیستن به هر شکلی بهتر از مرگ است. به این ترتیب بین مرد بانکدار ووکیل جوان شرطی بسته میشود که اگر وکیل بتواند به مدت 15 سال در یکی از اتاقهای نزدیک خانهی بانکدار حبس انفرادی را تحمل کند، دو میلیون روبل از بانکدار دریافت کند. وکیل جوان حق خروج از این اتاق و ارتباط با دنیای بیرون را ندارد. او تنها مجاز به خواندن کتاب، نوشتن و خوردن و خوابیدن است اما بعد از 15 سال پایانی غافلگیرکننده برای هر دو شخصیت اتفاق میافتد