تعداد شخصیتهای داستان بسیار زیاد بود و این امر تمرکز خواننده را از بین میبرد.
معمول است ابتدا اسم کامل شخص را بیان میکنند و در باقی داستان تنها قسمتی از اسم را به عنوان اسم مستعار استفاده میکنند. در حالی که نویسنده برای یک شخصیت گاهی اسم کوچک و گاهی شهرت شخص را به کار میبرد. با توجه به عدم آشنایی اینجانب با اسامی روسی این امر هم باعث عدم تمرکز میشد
صد صفحه اول واقعا خسته کننده بود. اواسط داستان وضع بهتر شد ولی مطلوب نبود. اما اواخر آن جذاب شد. این روند در همه رمانها معمول است ولی قسمت اول و دوم در این رمان خیلی خیلی طولانی شد.
توصیف صحنهها بسیار زیبا بود.
روحیات و خلقیات افراد و نیز تغییر روحیاتشان با شرایط زمان و مکان جالب بود.
بیان اهداف و اصول فراماسونری نیز برایم جالب بود. با چیزهایی که شنیده بودم متفاوت بود.
معمول است ابتدا اسم کامل شخص را بیان میکنند و در باقی داستان تنها قسمتی از اسم را به عنوان اسم مستعار استفاده میکنند. در حالی که نویسنده برای یک شخصیت گاهی اسم کوچک و گاهی شهرت شخص را به کار میبرد. با توجه به عدم آشنایی اینجانب با اسامی روسی این امر هم باعث عدم تمرکز میشد
صد صفحه اول واقعا خسته کننده بود. اواسط داستان وضع بهتر شد ولی مطلوب نبود. اما اواخر آن جذاب شد. این روند در همه رمانها معمول است ولی قسمت اول و دوم در این رمان خیلی خیلی طولانی شد.
توصیف صحنهها بسیار زیبا بود.
روحیات و خلقیات افراد و نیز تغییر روحیاتشان با شرایط زمان و مکان جالب بود.
بیان اهداف و اصول فراماسونری نیز برایم جالب بود. با چیزهایی که شنیده بودم متفاوت بود.