نظر امید صباغ رنجبر برای کتاب صوتی دال دوست داشتن

دال دوست داشتن
حسین وحدانی، رضا عمرانی
۳۹۶ رای
امید صباغ رنجبر
۱۴۰۰/۱۲/۰۶
واقعا عالی بود خلاصه چند بخش و قرار میدم.
میان ماندن و رفتن....
من مطمئن نبودم که کاری که انجام داده‌ام درست است یا نه؟! هیچ آدمیزادی هیچ وقت مطمئن نیست.
آن جا که امیدها رنگ می‌بازند باید ورق‌ها را بریزیم یا باید ادامه بدهیم..
تکه تکه شدن، راز نیک بختی بود...
پازل زندگی را که بازی می‌کنی باید از کشف هر قطعه لذت ببری مثلاً وقتی قطعه ۷۸ در دستت باشد باید تمام زندگیت بشود با تمام تیرگی هایش همچنان که روشنی هایش.
عادت می‌کنیم....
عادت با حضورش تو را غافل گیر می‌کند هیچ نمی‌فهمیم که سر کله‌اش از کجا پیدا شده و چه جوری سر از زندگی ما در آورده است. عادتی که مثل انبوهی از وسایل به درد بخوراما در واقع بی مصرف، در جای جای خانه خودش را باقی می‌گذارد و انبار می‌کند انباری از زباله، که خانه را به تصرف خود در آورده است.
خرده جنایت‌های آینده نگری....
هر چیز که به خار آید یک روز به کار آید
اما من از یک جای به بعد سعی کردم یاد بگیرم که به فکر روز مبادا نباشم لنگه کفش‌ها را به دور بیاندازم و پیاده راه رفتن در بیابان را تمرین کنم سعی کردم بیاموزم بجای ماندن برای رفتن آماده باشم.
دال دوست داشتن....
کلمات سرچشمه سوءتفاهم هستند نبودند شدند
در ستایش غم......
مثل چیزی که انگار نیست اما هست ما می‌دانیم که هست و این ما را همیشه اندکی غمگین می‌کند اندکی اما همیشه و ما می‌دانیم که هرگز و هیچ وقت به تمامی شاد نخواهیم بود.
کاش شادی را در نیاندازیم با غم شادی عدم غم نیست شادی کنار آمدن با غم است.
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد
موجودی حساب شما کافی نمی‌باشد....
کاسب خوب کسی نیست که به عالمی بدهکار باشد و از عالم دیگر طلب کار، که به دنبال طلب هایش نرود کاسب خوب کسی است که حسابش
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟