نظر Njst Rafael برای کتاب صداهایی از چرنوبیل؛ تاریخ شفاهی یک فاجعهی اتمی

صداهایی از چرنوبیل؛ تاریخ شفاهی یک فاجعهی اتمی
Njst Rafael
۱۴۰۰/۱۱/۱۶
60
ما تاریخ میخونیم... صدها و هزاران جلد کتاب که ما رو آشنا میکنن با سرنوشت دولتها، احزاب، ارتشها و... درباره سربازان و فرماندهان و جنگها و فجایع میخونیم. اما در لابه لای صفحات تاریخ این مردم هستن که مثل بازیگران سیاهیلشکر در حاشیه قرار میگیرن و صداشون به گوش ما نمیرسه. این ضعف تاریخه و اینجاست که ادبیات میتونه (و باید که) وارد بشه. در دفاع از شایستگی خانم الکسیویچ برای دریافت نوبل ادبیات این سوال مطرحه که ادبیات باید چه باشد؟ قراره وقت تلف کردن باشه؟ قراره سراسر غوطهور در دنیای هری پاترها و رومئو و ژولیتها باشه؟ من در مورد عظمت این آثار شک نمیکنم اما ادبیات تنها محدود به این آثار نیست و اتفاقا ارزش خودش رو در ورود به زندگی واقعی عامه مردم و بازتاب رنجها و آرزوهای مردم پیدا میکنه. ادبیات روسیه یک مثال قابل توجه و ارزشمنده. در این بخش از ادبیات هست که صدای مردم شنیده میشه و تجربیات، احساسات و تفکراتشون اهمیت پیدا میکنه و به قول بلینسکی منتقد ادبی روس «نشانههای زندگی و حرکت» در اون دیده میشه. سوتلانا الکسیویچ به عنوان یک خبرنگار (یک ناداستان نویس!) تونسته صدای بخشی از این مردم باشه. برای من جای تردیدی نیست که این کتاب به اندازه ارزشش مورد توجه و تقدیر بوده و نه بیشتر و معتقدم اگه فقط چند کتاب باشه که باید تا پیش از مرگ خوند حتما این کتاب فوق العاده یکی از آثاریه که باید در این لیست قرار بدید.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.