کتاب جالبی بود که داستان نسبتاً ساده اما دلپذیری داشت. ابعاد مثبت آن جملات روان و کوتاه آن بود که مخاطب را گیج و سردرگم نمیکرد. داستان با وجود کوتاه بودن پندهای اخلاقی زیبایی داشت که خواننده را به فکر وادار میکرد. پندهایی چون کمک به افراد سالمند و ناتوان، بی توجه نبودن به وقایع و آدمهای اطرافمان و محبت بی منت به دیگران و...
نقطهی اوج داستان هم که مرگ پیرزن بود شوک بزرگی از غم را به مخاطب داستان منتقل میکرد و پایان خوش آن که تخیلات زن از مرگش بود این شوک را خنثی کرده و مخاطب را مجدداً خوشحال میکرد که من این مراتب را بسیار دوست داشتم.
ابعاد منفی داستان هم شخصیت پردازیهای ناقص بود. داستان در قسمتهایی رئال بودن خود را نقض میکرد برای مثال آن جا که همه بی تفاوت بودند غیر واقعی بود چرا که محال است در میان دهها نفر همه بی تفاوت و بی احساس بگذرند.
اما به طور کلی داستان خوب است و ارزش جوش کردن دارد. من از گویندگی کتاب هم نسبتاً راضی بودم. خسته نباشید میگویم به عوامل کتابراه و کانون فرهنگی چوک
🌹💐❤️🧡
نقطهی اوج داستان هم که مرگ پیرزن بود شوک بزرگی از غم را به مخاطب داستان منتقل میکرد و پایان خوش آن که تخیلات زن از مرگش بود این شوک را خنثی کرده و مخاطب را مجدداً خوشحال میکرد که من این مراتب را بسیار دوست داشتم.
ابعاد منفی داستان هم شخصیت پردازیهای ناقص بود. داستان در قسمتهایی رئال بودن خود را نقض میکرد برای مثال آن جا که همه بی تفاوت بودند غیر واقعی بود چرا که محال است در میان دهها نفر همه بی تفاوت و بی احساس بگذرند.
اما به طور کلی داستان خوب است و ارزش جوش کردن دارد. من از گویندگی کتاب هم نسبتاً راضی بودم. خسته نباشید میگویم به عوامل کتابراه و کانون فرهنگی چوک
🌹💐❤️🧡