نقد، بررسی و نظرات کتاب دخترعموی من راشل - دافنه دوموریه
مرتبسازی: پیشفرض
Mahsa
۱۴۰۴/۰۱/۱۲
00
یکی از چیزایی که خیلی توجهم رو جلب کرد، فضاسازی قوی دوموریهست یه جورایی انگار انگلستان قرن نوزدهم با اون عمارتهای سنگین و سایههای پررمز و راز، یه شخصیت مستقل توی داستانه توصیفات نویسنده هم از طبیعت و محیط، خیلی خوب این حس رازآلود رو منتقل میکنه اما یه چیزی که یه کم اذیتم کرد، گاهی کند شدن ریتم داستانه. بعضی جاها انگار بیش از حد روی احساسات فیلیپ متمرکز میشه، در حالی که انتظار داری اتفاقات سریعتر پیش برن. با این حال، این کندی باعث میشه حس شک و دودلی که یکی از محورهای اصلی کتابه بیشتر توی ذهن خواننده نفوذ کنه راستش هنوز به اون نقطهای نرسیدم که بفهمم راشل واقعاً چه نقشی داره آیا واقعا یه زن معصومه که توی یه موقعیت بد گیر افتاده یا یه فرد حسابگر که داره از موقعیتش استفاده میکنه؟ ولی همین نامشخص بودن، قدرت کتابه. تا اینجای کار، جذاب و پرکشش بوده، و مطمئنم که پایانش هم قراره ذهنمو درگیر کنه.
رمان بسیار جالبی بود. تاثیر منفی ثروت روی بعضی از انسانها متاسفانه غیر قابل انکاره و اینکه چه نقشهها و فزیبهایی میتونه پشت یک داستانه ظاهرا عاشقانه وجود داشته باشه آدم رو ب فکر فرو میبره!
*نکتهی منفی: قسمتی از داستان در صفحات میانی (شب عید نوئل ک راشل گردنبند مرواریدی رو به گردنش بسته بود) حذف شده و پرش داشت. اگر امکانش هست اصلاح بفرمایید.
با تشکر از کتابراه عزیز 🙏
*نکتهی منفی: قسمتی از داستان در صفحات میانی (شب عید نوئل ک راشل گردنبند مرواریدی رو به گردنش بسته بود) حذف شده و پرش داشت. اگر امکانش هست اصلاح بفرمایید.
با تشکر از کتابراه عزیز 🙏
داستان جالبی بود من اکثر کتابهای دوموریه رو مطالعه کرده بودم این یکی را الان خوندم ومتعجل هستم از ذات انسانها که به واسطه قدرت یا پول چطور میتونه عوض بشه ترجمه هم خوب بود فقط یه اشکال بود اون قسمتی که گردنبند مروارید به راشل هدیه شد واون شب در جشن اونو به گردن انداخت در کتاب حذف شده بود وپرشی به بعد انجام شده بود باتشکر از کتابراه