نقد، بررسی و نظرات کتاب هفت روز با یک روح - پیام بخشعلی

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
حسین علی اف
۱۴۰۳/۰۹/۲۸
درحال خواندن این کتاب بودم، داشتم فکرمی کردم واقعأچه قدرکتاب‌های نویسنده گان ایرانی زیباتر از کتاب‌های خارجی است، فقط باید انتخاب ازروی سلیقه شخص باشه وخارجی به گردپای نویسنده ایرانی نمیرسه، من فیلم‌های خارجی روترجیح میدم به ایرانی وآنهارابیشتردوست دارم وگاهی می‌شنوم ومی خوانم که بسیاری از شخصیت‌ها، داستان‌های فیلم‌های خارجی و خیلی چیزهای دیگرآنهاازکتاب‌های نویسندگان ایرانی الگوبرداری شده. البته بازداشتن مفاخربزرگی مانندفردوسی، سعدی، حافظ، مولانا، وبسیاریی ازنویسندگان بزرگ شناخته شده یاگمنام مثل صاحب کلیه ودمنه بایدهم الگوی آنان مفاخربزرگی ایرانی باشند. نویسندگان خوبی واقعاداریم واکثرنوشته‌های آنان حقیقتأارزشمنداست. اما این کتاب که روایت رخدادی برای مردی که دنیایش درکتاب می‌گذرد دختری زیبایی وارد این دنیامی گرددوروزهایی راباهم می‌گذرندودرپایان ازهمه جدامی شوند، که البته کتاب اثری زیباست وپیشنهادمی کنم حتمأدانلودوبخوانیدولذت هم خواهیدبردبدون هیچ شکی ومن درکتاب داستان عالی چهار ستاره بیشتر نمیدهم مگر اینکه کتاب داستانی بسیاراعلاباشه واین کتاب پنج ستاره میدهم. باتمام زیبایی نویسنده اگرچندتانکته کوچک رابیشتربیان می‌داشت کتاب برایم زیباتربودوداستانی جاودان درذهنم می‌ماند، اول علت شوخی قاتل که علت و شناخت اوبرای چه بودبامقتول که همیشه گم ماند، وضعیت پدر شخصیت کتابفروش ورابطه‌اش با خانواده خود، مشکل مال یعنی بدهی‌اش چه شدبخاطرادعای به اجرا گذاشتن چک، پولی که دخترسرقت نمودوبدون خرج کردن یاخرج نموده ولی دقایقی بعد کشته میشه. آنطورکه بایدباجن‌های کتابفروشی روح‌های سرگردان شهرنپرداخت که دیگرآنهارامیدیدیاچه شد، لحضات آخرداستان هیچ سخن درست وبیانی از سوی دخترکه رفت وچه برسرش خواهدآمدنشد، حتمأبخوانید!
م.ح
۱۴۰۳/۰۹/۲۶
سلام. دراین کتاب که رویارویی یک روح بایک انسان رابه تصویر می‌کشد، توجه به چندنکته، حائز اهمیت است. نکته اول، دررابطه بامرگ مفاجات (مرگ‌های ناگهانی، مرگ درسنین جوانی) است که روح این افراد، مدت‌های مدیدی درجهان زمینی می‌ماند وتمایلی به رفتن به بعدهاوجهان‌های دیگر، ندارد وارواح راهنما نیز، به اوفرصت می‌دهند تاهروقت که خودش آمادگی رفتن داشت، به او کمک کنند. روح این داستان نیز، همین گونه است وهرچند که داستان به زبان طنز نوشته شده است، ولی درواقع، روح مورد نظر تازمانی که علت مرگش رانداند، حاضر به ترک این جهان نیست. این واقعیتی بسیار تلخ واندوهناک، دررابطه بامرگ مفاجات است که درکتابهای دینی مراجع بزرگ هم، دررابطه باآن، می توانید بیشتر بخوانید. نکته دوم که دراین داستان، توجهم راجلب کرد، بازهم تاکید به صله رحم وحفظ ارتباط بااقوام وخویشاوندان است که باعث می‌شود آدم‌ها ازپیله تنهایی وانزوای خود، دربیایند. هرچند که این نکته، درلابلای این داستان پنهان است وازمکالمات شخصیت اصلی داستان دررابطه بابیماری پدرش ودوری وی ازخانواده وعزیزانش که باعث تنهایی شدید وانزواومیل به خودکشی‌اش می‌شود، این مطلب رادر می‌یابید. به همین دلیل است که درروایات اسلامی، به اهمیت دیدوبازدید خویشاوندان وصله رحم، تاکید بسیار شده است. هرچندکه باتوجه به فضای مجازی این روزها وزندگی‌های این دوره، واینکه آدم هاتمایل پیداکرده اندکه زندگی شان دورازدسترس دیگران باشدوبنده خودم هم ازاین قاعده، مستثنی نیستم که درعین حال که دلم برای دورهمی‌های خانواده واقوام تنگ می‌شود، ولی بازهم دوست دارم حریم زندگی وخانه ام، فقط دراختیار خودم باشد. نکته دیگر این داستان، این است که بحث ارتباط باارواح ازطریق انرژی (دادن خیرات وفرستادن فاتحه وکارنیک کردن به یادآنها) راکاملا جدی بگی
مانا کیان
۱۴۰۳/۱۰/۲۴
داستان ضعیفه، ایده اولیه جذابه، اما اصلا خوب پرداخته نشده، می‌تونست تبدیل بشه به یه داستان معمایی، یا یه سفر قهرمانی که یه فرد دچار استحاله بشه (مثلا یه آدم انزوا طلب کمی اجتماعی تر بشه یا قدر عزیزانش رو بیشتر بدونه)، در صورتی تبدیل شده به یه داستان مکالمه محور اون هم از نوع مکالمه پیش پا افتاده مثل کل کل دو نوجوون و عشقی سطحی. نویسنده هیچ جایی به جزییات نمیپردازه بجز در مکالمه‌ها و تاحدی محیط، نویسنده بی خود کشش داده، فقط می‌خواسته از زمین و زمان بد بگه، شخصیت دختر به جای اینکه از اعمالش توصیف بشه با. کلمات به خواننده شناسانده میشه که باور پذیری شخصیت رو از بین برده و هیچی از گذشته دختر گفته نمیشه. علت قتل هم. چیز مسخره‌ای در اومده. غلط املایی هم داشت آنهم در چیزهای ساده (جسه، تصفیه، یخه) در کل، کتابی نیست که ارزش خوندن داشته باشه، بیشتر وقت تلف کردنه
Anisurahman Sharif
۱۴۰۳/۱۱/۲۵
کتاب «هفت روز با یک روح» نوشتهٔ پیام بخشعلی داستانی عاشقانه و تأمل برانگیز است که به رابطهٔ میان یک مرد کتاب فروش و روح دختری جوان می پردازد. این رمان با زبانی ساده و روان نوشته شده و به خاطر احساسات خالص نویسنده، خواننده را از زندگی روزمره دور کرده و به تفکر وامی دارد. نقاط قوت کتاب: 1. روایت جذاب و متفاوت: داستان با ترکیب عناصر عاشقانه و ماوراءالطبیعه، تجربه ای جدید را برای خوانندگان فراهم می کند. 2. زبان ساده و روان: نثر کتاب به گونه ای است که خواننده به راحتی با آن ارتباط برقرار می کند و مفاهیم را درک می نماید. 3. برانگیختن احساسات و تفکر: نویسنده با بیان احساسات خالص، مخاطب را به تفکر دربارهٔ زندگی و مرگ وامی دارد. نقدها و نقاط ضعف: 1. سطحی بودن برخی مفاهیم: برخی از خوانندگان معتقدند که داستان در برخی بخش ها عمق کافی ندارد و می توانست به صورت عمیق تری به موضوعات بپردازد. 2. وجود اشتباهات املایی: برخی از مخاطبان به وجود چند اشتباه املایی کوچک در متن اشاره کرده اند که ممکن است تجربهٔ خواندن را تحت تأثیر قرار دهد. جمع بندی: «هفت روز با یک روح» برای علاقه مندان به داستان های عاشقانه با تم ماوراءالطبیعه مناسب است. اگر به دنبال روایتی متفاوت هستید که شما را به تفکر وادارد، این کتاب می تواند انتخاب خوبی باشد. بااین حال، اگر به دنبال داستانی با عمق بیشتر و پرداخت دقیق تری هستید، ممکن است این کتاب تمام انتظارات شما را برآورده نکند.
Mahnaz teimoury
۱۴۰۳/۱۱/۰۲
باید بگم رمان یکی از راه های انتقال احساسات است. نویسنده برای بیان حقیقت احساسات و عواطفش به زبانی نیاز دارد که او را از سردی مکالمه روزمره دور کند و بتواند با آن خیالش را معنا کند و داستان و رمان همین زبان است. با داستان از زندگی ماشینی و شلوغ روزمره فاصله می گیرید و گمشده وجودتان را پیدا می کنید. این احساس گمشده عشق، دلتنگی، دوری و تنهایی و چیزهای دیگری است که سال ها نویسندگان در داستانشان بازگو کرده اند. داستان معاصر در بند چیزی نیست و زبان انسان معاصر است. انسان معاصری که احساساتش را فراموش کرده است و به زمانی برای استراحت روحش نیاز دارد. نویسنده در کتاب هفت روز با یک روح با احساسات خالصش شما را از زندگی روزمره دور می کند و کمک می کند خودتان را بهتر بشناسید. این کتاب زبانی روان و ساده دارد و آیینه ای از طبیعتی است که شاید بشر امروز فرصت نداشته باشد با آن خلوت کند. نویسنده به زبان فارسی مسلط است و از این توانایی برای درک حس مشترک انسانی استفاده کرده است.
محمدرضا
۱۴۰۳/۱۰/۲۷
کتاب هفت روز با یک روح نوشته‌ی پیام بخشعلی روایتی جذاب و تأمل برانگیز درباره‌ی عشق میان یک مرد و روح یک دختر جوان است. در این کتاب مردی کتاب فروش به طور اتفاقی یک شب به یک دختر پناه میدهد و روز بعد دخترک به طرز عجیبی کشته میشود. حالا او مانده با روح دخترک و هفت روزی که میتواند سرنوشت ساز باشد. در این کتاب که رویارویی یک روح با یک انسان را به تصویر میکشد توجه به چند نکته حائز اهمیت است. نکته اول در رابطه با مرگ مفاجات مرگهای ناگهانی مرگ درسنین جوانی است که روح این افراد مدتهای مدیدی در جهان زمینی میماند و تمایلی به رفتن به بعدها و جهان‌های دیگر ندارد و ارواح راهنما نیز به او فرصت میدهند تا هر وقت که خودش آمادگی رفتن داشت به او کمک کنند. روح این داستان نیز همین گونه است و هرچند که داستان به زبان طنز نوشته شده است ولی در واقع روح مورد نظر تازمانی که علت مرگش رانداند حاضر به ترک این جهان نیست.
حنا
۱۴۰۳/۱۱/۱۵
ایده کتاب ایده خیلی خوبی بود و می تونست خیلی جذاب تر و پر محتوا تر نوشته بشه و هیجان انگیز تر بشه. طرز حرف زدن مرجان با سعید به طور خودمانی برای شروع خوب نبود. ماجرای به دنبال قاتل گشتن ضعیف بود و بی هدف. می شد بیشتر به توصیف عشق سعید و مرجان پرداخته بشه تا احساسات رو تحریک کنه. کار های بیشتری می تونست از روح بر بیاد و می شد سوالات بیشتری رو از روح پرسید که همیشه در ذهن آدمه. مثلا اینکه لحظه مردن چه حسی داشتی و اینا... به هر حال ممنون از آقای نویسنده که سعی کردن برای مردم سرگرمی بسازن. ایده واقعا عالیه و فکر می کنم می تونین با ویرایش داستان رمان فوق العاده ای رو بنویسین.
لاله فرحی
۱۴۰۳/۱۱/۰۴
ایده جالبی داشت اما اصلا خوب بسط داده نشده بود... طی هفت روز پسر داستان جوری اغراق آمیز در خصوص ویژگی‌های دختر داستان صحبت میکرد که انگار مثلا چه معجزه‌ای کرده... درسته که جملات جالبی داشت و یادداشتشون کردم ولی خود کتاب چیزی جدید برای گفتن نداشت و از شاخه‌ای به شاخه دیگر پریده بود و هیچ هدفی از داستان نداشت. متاسفانه چند غلط املایی غیرقابل گذشت وجود داشت که از ارزش کتاب خیلی کم می‌کنه و نباید کسی که ادعای نویسندگی داره چنین اشتباهات املایی داشته باشه که مثلا به جای ذ از ض استفاده کنه و... در کل برای سرگرمی بد نبود اما گیرا و عالی هم نبود
ممد احمدی
۱۴۰۳/۱۰/۰۲
عجیب به نظر میرسه که خودتو توی یه داستان ببینی. نه اینکه همش برات اتفاق بیفته ولی خلق و خوی من توی داستان بود. یه وقت‌هایی از خودم گله میکنم یه وقتایی هم پشت خودمم که این نوع رفتار و خلق و خو رو دارم. کتاب زیبایی بود که در این شبای سرد بیشتر به ذاعقه من آمد. به قول نویسنده شاید اگه توی تابستون بود اینجوری خمارت نمی‌کرد. سلیس و روان کوتاه و مختصر ادبی طنز درام روانشناختی. به امید پیشرفت روز افزون این نویسنده چیره دست. (کتاب پیشنهادی اگه امکانش هست زیر این نظر ریپلای کنید. ممنون)
باران بهاری
۱۴۰۳/۱۱/۱۵
سلام بعد حدود دو سال مطالعه کتاب دوباره به کتابراه برگشتم و اولین کتابی بود که خواندم میتونم بگم قلم روان و سلیس ادبیات امروزیش باعث شده بود حس ارتباط بهتری با کتاب برقرار کنم به نظرم جا داشت روزها طولانی تر باشند خود من وقتی به روز هفتم رسیدم حقیقتش ناراحت شدم اما خوب نویسنده پایان داستان رو خوب جمع کرد چیزی که من حس کردم اینکه تا روز ششم قلم بسیار قوی تری داشت و روز هفتم را حس میکنم خیلی سخت تونست داستان را جمع کنه اما خوب خدا رو شکر داستان خوب تموم شد و با مرگ راوی همراه نبود.
زری بانو
۱۴۰۳/۱۲/۰۴
داستان آنقدر جذاب بود که خواندنش را یک روزه تمام کردم. البته، قصه موضوعات مختلفی را باز کرد ولی تقریبا همه را بدون توضیح و سرانجام کافی، ناتمام، رها کرد که با توضیح جا داشت که به آن‌ها پرداخته شود. مثل؛ نسبت و رابطه‌ی قاتل با دختر و در انتها چگونگی برگشتن کتابفروش به زندگی عادی.
موضوع قصه جدید بود و تازگی داشت. آرزو می‌کنم جناب پیام بخشعلی با افکار بکرشان در آینده داستان و موضوعات جذابتری را برای خواندگان به ارمغان بیاورند.
با سپاس بی کران از اپلیکیشن کتابراه.
ستایش الماسی
۱۴۰۳/۱۱/۲۸
با درود مستقیم برم سر اصل مطلب باید بگم که غلط املایی زیاد داشت، داستان خیلی فانتزی و دور از منطق و باور بود از نظرمادبیات املایی رعایت نشده بود مثل فیس تو فیس، خب میشد گفت به حاس رخ تو رخ مثلا، بهتر بود ادبی تر بودداستان بدی نبود ولی اگه جزئیات بیشتر بود و عمیقتر بود و داستان نمیرفت تو بحث روح و جن و فانتزی و اینا بهتر میشد از نظرم. انتظار داشتم یکم توصیفات داشته باشه ولی موضوع اصلا چیز دیگه‌ای بود از اول. خلاصه داستان سطحی بود.
نازنین بخش پور
۱۴۰۳/۱۱/۰۶
اولین کتابی بود که میخوندم و زندگیم واقعا عوض شد و به نظرم ۵تا ستاره کمه باید تمام ستاره های دنیا روبرای این کتاب در نظر گرفت اینکه بتونی با درس عاشقی چیزی رو بفهمی خیلی حس قشنگی مخصوصا زمانی که یه همچین حسی رو تو رفاقت ببینی قشنگ تر هم میشه و خودت در همون لحضه از زندگی تجربه اش رو هم بکنیاز نویسنده بسیار مچکرم چون جون منو نجات داد اگه بشه یه روزی باهاتون ملاقات کنم ازتون از ته قلب به خاطر کتاب زیباتون تشکر میکنم
ریحانه دولتمند
۱۴۰۳/۱۰/۰۹
جالب به همه پیاما حداقل یک جواب داده شده بود که ادم رو به این فکر میندازه که کار نویسنده باشه. شخصیت مرجان من رو به شدت یاد دوستم بهاره میندازه بخصوص ک چقد بحث کردناش و حرفاش رو اعصاب میره البته گاهی هم شیرین. همه ما ادما به نقطه ۰ میرسیم اما تصمیمی ک میگیریم مارو از بقیه متمایز میکنه. اینکه خیلی‌ها مثل شخصیت داستان تونستن به زندگی برگردن قهرمان‌های واقعی هستن ک وجود خودشون رو کشف نکردن.
نازی زرین
۱۴۰۳/۱۰/۲۷
بنظر من، این کتاب بسیار عالی و ارزشمند است. واقعا لذت بردم از داستان این کتاب. این کتاب وارد لیست کتاب‌های مورد علاقه‌ام شد و بنظر من حتما این کتاب رو بخوانید چون واقعا از لحاظ روحی آرامش خاصی رو بهتون انتقال میده. شخصا این داستان به قدری منو تحریک کرد که در دوجا گریه کردم: ۱) وقتی مرجان داشت جر و بحث میکرد۲) وقتی مرجان مجبور بود اورا ترک کند.
حتما این کتاب زیبا را بخوانید
سجاد
۱۴۰۳/۱۰/۰۲
خیلی کتاب خوبی بود آخرش یکم ناراحت کننده بود ولی به نظرم نویسنده حرفای جالبی در مورد جامعه و انسان‌ها میزد، همچنین استفاده از مقداری طنز در دیالوگ‌ها داستانو جذابتر هم میکرد. صداقت نویسنده هم در جاهایی به نظرم خیلی بیشتر این کتابو جذاب میکرد چون در نهایت همه انسانیم و طبیعتا یک سری افکار همیشه از ذهنمون میگذرن. جمله آخر کتابم به نظرم جالب تموم شد.
Anita
۱۴۰۳/۱۱/۳۰
کتاب هفت روز با یک روح در مورد روح دختری پاک و ساده است که تقریباً رفتارهای بچگانه و بدون الایش دارد او میفهد که صاحب کتابخانه که شب قبل در آن جا خوابیده او را میبیند و از میخواهد که قتل او را پیدا کند در طول هفت روز پیدا کردن قاتل کتابخانه دار عاشق او میشود و بعد از رفتن او تحول عظیمی در زندگی او پدید میابد و میفهمد تا الان شیوه زندگی اش درست نبوده
علی زارع
۱۴۰۳/۱۱/۲۴
کتابی هست بسیار عالی و زیبا. ممنونم از نویسنده وناشر کتاب. و در واقع کل کتاب حاوی مطالب زیبا و..... میباشد در واقع اونهایی که دانشمند و فیلسوف و...... شدند از کتاب خواندن تجربه‌های زیادی را کسب نموده‌اند. یادمان نرود که دشمن کتاب خوانها فضای مجازی است و خواهد بود. ترک مجازی و خواندن چند صفحه کتاب درروز باعث می‌شود که عاشق کارهایی شویم که خدا پسندانه باشد
مریم نوری
۱۴۰۳/۱۱/۲۶
پنج ستاره به نویسنده هموطنمون برای این داستان کوتاه و زیبا داستان در مورد پسر گوشه گیری هست که تو لاک خودشه و تو کتابفروشی مشغوله که ناگهان دختری وارد زندگیش میشه و اون دختر بعد از دنیا میره و روحش بر میگرده و با این پسر ارتباط میگیره و ازش میخواد قاتلش رو پیدا کنه کمی دلگیر هست داستان ولی کوتاه و پر کشش هست تو یه نفس خوندمش خوب بود.
محمدرضا مولاءی
۱۴۰۳/۱۰/۱۵
۱۸۷ صفحه برای روایت: فرد شهرستانی ساکن تهران شده و یک کتاب فروشی را محل زندگی و کار انتخاب کرده. با مطالعه زیاد و مجانی چشم سوم خود را باز کرده و همیشه در توهم زندگی می‌کند. در رویاها از طرف شخص که مشخص نیست از کجا اآمده و چرا رفته و چرا به مترو پرت شده، شکست عشقی و اقدام به خودکشی می‌بیند. موفق باشین
لاوین رحیمی
۱۴۰۳/۱۰/۲۶
گاهی متنش کاملا کتابی نوشته شده یهو تبدیل میشه به عامیانه صحبت کردن و این دوگانگی تا آخر کتاب داره تکرار میشه غلط املایی هم زیاد دارهبرگرفته از بوف کور صادق هدایته با همون دید پوچ به زندگی و تمایل به عشق و لذت‌های بی معنی و گذرا... تنها نقطه قوتش استفاده به جا از اصطلاحات طنز و قشنگ بود
mahdi
۱۴۰۳/۰۹/۲۸
شاید باورش برام سخت باشه ولی کاملاً اتفاقی گوشیم رو برداشتم تا بازی جدیدی روش نصب کنم که حجم بالایی داشت و گفتم بذار یه کتاب بخونم که اومدم اینجا و این رمان جالب رو انتخاب کردم و آنقدر برام جالب بود که اصلا بازیه یادم رفت و همه رمان رو یه جا تموم کردم مرسی از نویسند من که خوشم اومد
Misa
۱۴۰۳/۱۱/۱۸
خیلی از این کتاب خوشم اومد، دیالوگ هاش عالی بودن و در چار چوب طنز هم خوب پیش رفته بود. اما دوست داشتم بیشتر به زندگی سعید و مرجان بپردازه، حتی ساده‌ترین چیز‌ها مثل سنشون هم گفته نشده بود. یا مثلا می‌تونست این ایده نوشتن رو طور دیگری پیاده کنه و ماجرا معمایی بشه. در کل ارزش یکبار خوندن رو داره:)))
سمیه محمدی
۱۴۰۳/۱۱/۰۴
چند صفحه ابتدایی کتاب رو که خوندم دیگه تمایلی به خوندن ادامه اش نداشتم... قلم نویسنده بسیار ناپخته و سراسر نصیحت بود. صفحات آخر کتاب رو هم مطالعه کردم که شاید پایان کتاب نشون دهنده این باشه که در ادامه داستان مهیج خواهد شد اما متاسفانه این طور نبود. تنها نکته مثبت کتاب موضوع جالبش بود.
زهرا غلامی
۱۴۰۳/۱۰/۱۰
این کتاب خیلی خوب بود من پیشنهاد می‌کنم این کتاب رو بخونید به خاطر حالت روان نویسی اون و حالت جذاب داستانش تعریف این داستان از زبان خوش شخص اول خیلی جذاب می‌شه دیالوگ‌های این کتاب خیلی طنز هست باعث می‌شه که احساس کنی خودت اونجا حضور داشتی برای همه خوندنش تجربه خیلی خوبیه ممنون
م کاظمی
۱۴۰۳/۱۰/۰۸
داستان زیبا، جالب و کوتاه و روانی بود ارزش یکبار خوندن داره من ازخوندنش لذت بردم ممنونم. هفت روز با یک روح نوشته‌ی پیام بخش علی داستانی جذاب و تامل برانگیز درباره‌ی مرگ است. نویسنده در این کتاب روایتگر عشقی عجیب میان یک روح و انسان است و برای مخاطبان خود داستانی جذاب و استثنایی خلق می‌کند.
پریا ایزدی
۱۴۰۳/۱۱/۲۹
در تصویر سازی بسیار قوی عمل کردن و معنای زندکی رو در وجود و نبود عشق باز بینی میکند دلیل هایی که افراد به عنوان خوشبختی میشناسند رو نشون ما میده ولی در اخر نویسنده به ما نشان میدهد که زندگی بدون عشق مانند قبرستان است حتی با وجود احساس خوشبختی باز هم جای یک چیز خالی است
اسما
۱۴۰۳/۱۱/۲۳
سلام کتاب اسم و روایت جالبی داشت هرچند که این موضوع جای کار زیادی داشت اما داستان شکلی ساده داشت که من از خوندش لذت بردم چون یه وقتایی لازمه آدم دست از خیلی جزئیات بکشه و ساده و بی آلایش به موضوع نگاه کنه و همین این داستان رو زیبا کرده بود روایتی ساده و دلنشین
Osmaan Ahuraei
۱۴۰۳/۱۱/۱۱
درود به مدیر این کتابخانه مجازی! از کتابهایی‌تان نهایت استفاده را بردم؛ یک خواهش دارم؛ اینکه کتابهای حاوی دانش باستانی به اشتراک بگذارید. چون در خارج از ایران به سر میبرم متاسفانه نمی‌توانم از کتابهایی که برای فروش عرضه شده‌اند استفاده یی ببرم. ممنون زحمات بی دریغ تان.
محسن
۱۴۰۳/۱۲/۰۳
سلام داستان تخیلی وبرگرفته ازیک فیلم سینمایی که چندماه پیش در شبکه نمایش پخش شد واین نویسنده بین داستان اصلی وموضوع اصلی یسری ناله وروتینهای روزمره رو گنجونده. درکل میتونست هیجانیترش کنه ولی داستان کپی شده از فیلم هست. اسم فیلم یادم نیست. یاعلی
زینب اسفندی
۱۴۰۳/۱۱/۱۲
داستان جالبی بود که در غالب خیلی سطحی و زننده‌ای نگارش شده. نویسنده مدام از جامعه ایی میناله وایراد میگیره که خودش بشدت یکی از خود اون جامعه است و گاهی در گفتگوها و شوخی‌های آبکیش از سطح نرمال جامعه هم سخیف تره. درکل داستانی باموضوع خوب و قلم بد هست.
فاطمه نظری
۱۴۰۳/۱۱/۱۳
داستان روایت غیرجذابی از یه ماجرای ساده ست و تعداد بسیارزیاد غلط‌های چاپی و املایی، بی‌نهایت باعث تاسفه. چطور میشه کتابی بدون ویراستاری و با این همه اشکال چاپ بشه. نمره منفی می‌دم به این کتاب و بابت وقتی که صرف کردم پشیمونم.
دیانا روزه
۱۴۰۳/۱۱/۱۳
واقعا کتاب بسیار زیبا و در عین حال کتابی با معنای عمیق بود واقعا ادم رو راجب زندگی به فکر میندازه و همچنین تقریبن طنز هم بود که این هم باعث شد بیستر لذت بخش باشه و با تشکر از کتابراه و نویسنده که این کتاب زیبا رو در اختیار ما دادند
۱۳۵۸.
۱۴۰۳/۱۰/۰۶
کتاب خوبی بود لذت بردم، یه جاهایی با نویسنده تو کتاب فروشی و حتی تو اتاق آقای کتاب فروش خودم رو تصور می کردم نوشته خیلی روان بود خواننده رو رفته رفته مجذوب میکنه، پیشنهاد میکنم کتاب رو مطالعه کنین،. من ۱ز ۱۰ نمره ۸رو میدم با سپاس
امیر حسینی
۱۴۰۳/۱۱/۲۴
یک کتاب فوق العاده زیبا
اشاره می‌کنه به کسی که در انزواست و برای اینکه دوباره متولد بشه باید درکش کنن و بهش کمک کنن
و یه روح از انسان‌ها تو این کار بهتره، شایدم به این دلیله که روح متعلق به انسانی ه که خودش درک نشده
امیرعلی محسنی
۱۴۰۳/۱۱/۲۰
به نظر من کتاب خوبی بود وبیشتر جنبه طنز داشت تا ترسناک. (منظورم جلد روی کتابه) ولی در کل کتاب خوبی بود وجملاتی داخلش بود که بسیار تاثیر گذار بود و ارزش هایلایت کردن رو داشت. امیدوارم از مطالعه کتاب لذت ببرید!
mary bahonar
۱۴۰۳/۱۱/۱۶
به محض دیدن اسم نویسنده ایشونو شناختم، حدود ده سال پیش یه کتاب ازشون خوندم؛ " آن سو تر از دیوار". تصور کنین چقدر خوب بوده که بعد از ده سال خوندن یک عالمه کتاب اسمشون رو شناختم. مطمئنم که این کتاب هم عالیه
Sh A
۱۴۰۳/۱۱/۰۲
کتاب روان و راحتی هست که خیلی اروم میشه باهاش ارتباط گرفت ومتوجه روزمره گیهای خودمون بشیم. اینکه واقعاچه چیزی برامون قابل اهمیته وهدفمون توی این دنیاچیه. منوبه این فکرانداخت که آیا واقعایک آدم هدفمندم یافقط یک انسانم؟
ماه
۱۴۰۳/۱۱/۳۰
با تشکر از نویسنده عزیز و کتابراه … داستان جالبی بود و آدم رو به فکر فرو میبره بعضی واقعیت‌های جامعه و ارتباطات… ولی جا داشت در بعضی موضوعات بیشتر توضیح داده بشه، از گذشته دختر یا قضیه قتل!
آوا
۱۴۰۳/۱۱/۲۵
من تا نصفه خوندم تا صفحه ۱۳۰ و خیلی برام جالب بود اول دانلودش کردم و میگفتم این چه کتابیه و درکش نمی‌کردم و حتی نخونده بودم وقتی کتاب هام تموم شد این کتاب رو شروع کردم و خیلی خوبه بنظرم
پارسا بهروزپور
۱۴۰۳/۱۰/۱۶
خیلی خوب بود توصیفات عالی بود عالی تمام اوهام و خیالاتی که به مغزم خطور میکنه همه ردیف شده بودن دمت گرم خیلی ماجراشو درک کردم اگه جمله عجیب غریب شد چون نمیشه درک کردنشو به زبون اورد این شکلی شده
محمدمهدی
۱۴۰۳/۱۱/۲۳
نمی خوام زیاد حرف بزنم خلاصه میگم اگه دنبال یه رمان ساده و یک کمی هم طنز توش هستین ک بتونه شما رو ببره تا یه جایی تو داستان غرق کنه، این کتاب رو حتما بخونید.
مبینا رضایی
۱۴۰۳/۱۱/۲۳
داستان خاصی نبود ولی موضوع مهم اون احساس درون بودکه نویسنده خوب بازش کرده بود حس زندانی و زنده نبودن وسط زنده ها احساس گناه احساس حقارت و اسیر ذهن بودن رو خیلی خوب توضیح دادن
سید فرهاد قنبری آتشگاه
۱۴۰۳/۱۱/۱۵
به نظر من کتاب خوب کتابی هست که ادم رو وابسته خودش کنه که تواین کتاب هم من اونجوری بودم ولی حیف که پایان خوبی نداشت ولی در کل لحن بیان و نوشتار خوب بود نویسنده قلم روانی داشت.
Aliii
۱۴۰۳/۰۹/۳۰
تصویر سازی بسیار عالی هر لحظه همراه راوی بودم شروع عالی پایان عالی از هر نظر بی نظیر بود صبحت ها طنز تلخی که استفاده شده بود و درام هایی که واسه شخصیت‌ها پیش میومد بی نظیر بود
کوثر عبدالمحمدی
۱۴۰۳/۱۱/۲۴
روز ششم را با تمام استخوان هایم درک کردم و گویی نویسنده هم مانند من عاشق فردی شده بود که نمی‌توانست پیش او بماند
خیلی خوب بود 1403/11/24
3: ۴۳
محمد
۱۴۰۳/۱۱/۱۱
با احترام خوب بود کتاب سطحی بود اما میتونست خیلی بهتر ازاین داستان رو در بیاره و کمبود‌های داشت که میتونست رفع بشه ولی اصلا داستان ترسناکی نبود
شیوا اکرمی
۱۴۰۳/۱۱/۱۰
ایده داستان خوب بود اما خیلی بچه گانه و ابتدایی نوشته شده بود مخصوصا شوخی هاشون... انگار نویسنده هرچی از کتابای دیگه خونده بود آورده بود توی داستان
محمد مرادی
۱۴۰۳/۱۰/۲۳
یه ستاره کم کردم چون جریان داستان خیلی اغراق آمیز و دور از واقعیت پیش میره. ولی واسه دوستداران ژانر تخیلی و وحشت ارزش وقت گذاشتن داره.. آخ جون کتابراه
moon girl
۱۴۰۳/۱۰/۰۱
درطول کتاب کاملابه ذهن هوشیاروفعال نویسنده پی بردم ودوستان کتاب به قدر زیباست که مجبورمیشید وارد دنیای سحرآمیزش بشید، پیشنهادمیکنم مطالعه کنید.
1 2 3 4 >>