نقد، بررسی و نظرات کتاب در قفل شده - فریدا مک فادن
4.5
180 رای
مرتبسازی: پیشفرض
Khodamokhodam Kh
۱۴۰۲/۱۰/۲۶
71
خطر افشای داستان! از بین کتابهایی که از فریدا مک فادن خوندم بخش دی از همهاش جذابتر و پرهیجان تر بود. این کتاب هم مثل بقیه کتابها ژانر وحشت و جنایی داشت. فریدا خانم خیلی در توصیف صحنهها و القای ترس کارش درسته. مترجم هم الحق و الانصاف خوب ترجمه کرده و ان حس رو خوب ترجمه کرده. داستان در مورد دختر یک جنایتکار و قاتل زنجیرهای هست که مثل پدرش نیست ولی همیشه این ترس رو داره که ژنتیکش باعث بشه مثل پدرش بشه. دوباره پس از سالها قتلهایی مثل همانها که پدرش انجام داده تکرار میشه و او به پسری که تازه باهاش آشنا شده شک میکند بعد به شریکش شک میکند و دست آخر خیلی ماهرانه صحنه طوری چیده میشه که میفهمه منشیاش خواهرشه و ان پشت همه این قتلها است. ویژگی مثبت کارهای خانم فریدا صحنه پردازی و پرداخت خوب به شخصیت اصلی رمانهایش هست و این که طوری داستان رو میچینه که پیچیدگی داستان از بین نره و در اخر شما غافلگیر میشید از این که مسبب اصلی کس دیگهای یا نقشهها از کسی هست که هیچ فکرش رو نمیکنید. این باعث جذابیت و گیرایی کارهای ایشون شده. خلاصه که بخوانید و لذت ببرید.
مثل بقیه کتاب های مک فادن تو مدت زمان کوتاهی بدون وقفه تمومش کردم. یکم اوایل کتاب من رو یاد کتاب همسر دوست داشتنی من انداخت چون تو اون کتاب هم زن و شوهر همدست بودن. با اینکه این کتاب هم مثل باقی آثار پایان بندی شوکه کننده ای داشت اما یکی دو تا نکته توش ذهن آدم رو بهم می ریخت. مثلا یکیش وارد شدن شخصیت وکیل که تا آخر مشخص نشد چرا اصلا باید پای یه همچین کارکتری به داستان باز شه وقتی تا آخر قرار نیست هیچ کاری انجام بده! چرا نورا تو هیچ کدوم از شرایط بحرانی مثل پیدا کردن دست تو ماشین سراغ کمک گرفتن از وکیل نمیره یا چرا از اول تا آخر داستان قضیه وصل کردن سیستم امنیتی انجام نمیشه، از همون اولین باری که نورا این تصمیم رو میگیره اما مدام عملیش نمیکنه (در حالیکه این موضوع با ذهن شکاک و وسواسی نورا مطابقت نداره) معلوم میشه تعمدی تو داستان هست. تو باقی کتاب های این نویسنده مثل کتاب راز خدمتکار یا اتاق دی کمتر به موضوعات اینطوری برخورد میکردم اما به هرحال این کتاب هم مثل بقیه یکی از بهترین کتاب های ژانر پلیسی جنایی بود که خوندم.
این چندمین کتاب بود که از مک فادن خوندم خیلی خوب بود مثل کتاب های قبلیش نمیتونستم کتاب رو زمین بگذارم اولش که دیدم کتاب از دید دختری نوشته شده که پدرش قاتل بوده ان هم قاتل سریالی بیش از حد هیجان زده شدم چون تا به حال کتابی نخوندم که از دید فرزندان یک قاتل باشه و این برایم خیلی جالب و جذاب بود و خیلی دوست داشتم که مک فادن بیشتر راجع به مشکلات دختر در اجتماع می پرداخت زجرهایی که با خاطر پدرش متحمل میشد یا بیشتر راجع به بعد از قتل و رفتار دیگران با دختر می نوشت ولی در همین حد هم برای من جذاب بود و البته توقع داشتم با اتفاقاتی که برای دختر میافته در پایان داستان کمی وحشت زده میشد یا استرس می گرفت ولی خیلی عادی برخورد میکرد و با تمام این تفاسیر باز هم کتاب جذابی بود
ابتدای داستان کمی جذابیتش کم بود ولی طبق معمول کارهای این نویسنده پر از غافلگیری بود و تا آخر داستان نمیشد حدس زد چه خبره با وجود این که در طول داستان سر نخهایی رو به خواننده میده ولی نمیشه حدس زد نویسنده داستان چه چیزی برایت در نظر گرفته و قراره چه جوری غافلگیرت کنه واقعا هر کدوم از کتاب های این نویسنده رو خریدم در ابتدا کمی حوصلم سر رفت و با حوصله خوندم ولی از یک جایی به بعد دیگه نمیشد کتاب رو زمین بگذارم اغراق و کلیشه نداره با وجود این که فکر میکنی در ابتدای داستان خیلی کلیشهایه خلاصه که این از ان کتاب ها است که باید صبور باشی و نه تنها از روی جلد بلکه حتی از روی نسخه نمونه هم نمیتونی قضاوتش کنی
به جرئت میتونم بگم این کتاب واقعا فوق العاده بود! از اول داستان تا پایانش تمام اتفاقات جذاب و غیر قابل پیش بینی بودند و شما حتی با جمله اخر کتاب هم شوکه می شوید پایانش جوری بود که واقعا نیازمند فصل دومه و بی صبرانه منتظرم این کتاب جلد دیگری هم ازش بیاد (شاید). به نظر من اگر یک کتاب دیگه قبل از این کتاب بود که بیست و شش سال پیش نورا رو دقیق تر و گسترده تر برای ما توضیح بده عالی تر هم میشد و خوب پیشنهادش میکنم صددرصد ممنون از نشر نون و مترجم عزیز
من کتاب خدمتکار رو هم فریدا مک فادن خوندم و با این که ان هم خیلی درخشانه اما از لحظهای که این کتاب رو شروع کردم لحظهای نتونستم بی خیالش بشوم و در ۲۴ ساعت تمومش کردم، این قدر داستان کشش فوق العادهای داره و ان قدر تمام اتفاقات پیش بینی نشده پیش میاد که هر سطر شاهد یک سورپرایز جدید هستید. شخصیتهای داستان جوری با هم مرتبط هستند که تا وقتی از جنبههای مختلف از زبون خودشون داستان رو روایت نکنند اصلا نمیتونید حدس بزنید شخصیت اصلی کیه و مهمترین اتفاقی که براش افتاده چیه!
من به عنوان یکی از طرفداران ژانر پلیسی، معمایی که کتابهای جنایی زیادی رو خواندم از خواندن این کتاب خیلی لذت بردم. فریدا مک فادن چندین کتاب در این ژانر نوشته که همه اونها رو خواندم و به جرات میتونم بگم این کتاب بهترین اونهاست. با اینکه داستان تکراری بود ولی از جذابیتهای اون کم نشده بود، روش روایت داستان و پایان غافلگیر کنندهاش و ترجمه خوب اون همه و همه عالی بودند، ممنون از کتابراه
درود خدمت دوستان کتابراهیدربارهی این کتاب میتونم بگم به چالش گرفتن ذهن مخاطب و وادار کردنت به ظن و گمانه زنی به شخصیتهای داستان از نقاط قوت نوشتههای مک فادن محسوب میشه اما تعلیقی که ایجاد میکنه برای قهرمان داستان بیش از حد هستش تا جایی که حس میکنی قهرمان داستان کند ذهن هست و اهمال کار که منطقی نیست اما به موقع قضیه رو جمع میکنه و مثل همیشه یک کار خوب و غافلگیر کننده از کار در میاره
کتاب خوبی بود مثل بقیه کتاب های مک فادن. اگر به ژانر ترسناک و معمایی علاقه دارید این کتاب واقعا جالبه براتون. پایان کتاب رو نمیشد حدس زد. اکثر کتاب های مک فادن در نهایت یه پیام دارن که به هیچ کس اعتماد نکن! حتی اگر اون شخص دوستت خواهرت همسرت و یا... باشه. خطر اسپویل: کاش درباره خواهر نورا کمی بیشتر توضیح میداد و بیشتر خواننده رو درگیر میکرد.
دومین کتابی هست که از فریدا مک فادن میخونم؛ واقعا محشر بود. غیر قابل پیشبینی و هیجانانگیز. با شروع جذاب و پایان غافلگیرکننده
قلم نویسنده طوری هست که میذاره شما حدس هایتان را بزنید و بعد خیلی حرفهای باعث میشه شوکه بشید. ترجمه خیلی خوب و روان بود.
کوتاهی فصلها هیجان خواننده رو قطعا بالا میبره که نویسنده این ترفند رو به خوبی به کار برده.
قلم نویسنده طوری هست که میذاره شما حدس هایتان را بزنید و بعد خیلی حرفهای باعث میشه شوکه بشید. ترجمه خیلی خوب و روان بود.
کوتاهی فصلها هیجان خواننده رو قطعا بالا میبره که نویسنده این ترفند رو به خوبی به کار برده.
از جذابیهای نویسندگی مک فادن این هست که تا لحظات آخر کتاب حدس اینکه چه کسی گناهکاره واقعا سخته و بهنظرم هنرمندی میخواد که یک موضوع تکراری رو به یک اثر جذاب و پرکشش تبدیل کنی
کتاب در مورد دکتر جراح موفقیه که خانواده ش گذشته خوبی نداشتن حالا مجبوره با اسم جدیدی از خودش و شغلش محافظت کنه برای این کار تا کجا جلو میره؟!
کتاب در مورد دکتر جراح موفقیه که خانواده ش گذشته خوبی نداشتن حالا مجبوره با اسم جدیدی از خودش و شغلش محافظت کنه برای این کار تا کجا جلو میره؟!
جدیدا قفلی زدم رو کتابهای این نویسنده. تا الان ۵ تا کتابش رو خوندم. از سبکش خیلی خوشم میاد. اما در مورد این کتاب کمی جا خوردم. اینکه منشی خواهر نورا از آب درآمد کمی مصنوعی و زیادی بود. با توجه به پلید بودن خواهرش که کلی نقشه کشیده بود همه چیز رو بندازه گردن نورا، عجیب نیست که چرا در مورد دادن اون آمپول برای کشتن آن زن سکوت کرد؟
من اثر بخش D مک فادن رو هم قبلا خونده بودم. کتابها این نویسنده تقریبا خط سیری یکسانی داره اما قطعا نحوه نگارش و چینش داستان جذابه و حین خوندن باعث خستگی نمیشه که بخوای کنارش بذاری
تنها نقدی که وارده نتیجه داستان به نوعی سرباز بود و به صورت قطعی نمیشد نتیجه گرفت که خب بعد از خوندن یه داستان جنایی این خواننده کتاب رو اذیت میکنه کمی.
تنها نقدی که وارده نتیجه داستان به نوعی سرباز بود و به صورت قطعی نمیشد نتیجه گرفت که خب بعد از خوندن یه داستان جنایی این خواننده کتاب رو اذیت میکنه کمی.
کتاب جالبی بود تا حدی چندین فیلم شبیه این داستان ساخته شده.. تقریبا غیر قابل پیشبینی هست و هیجان خوبی داره.. ترجمه روانی داره و داستان خدب پیش میره و از حاشیه و آب بستن به داستان پرهیز شده.. کتاب رو برای کسانی که مدتها از مطالعه دور بودن و میخوان با مطالعه آشتی کنن و خودشون رو عادت به مطالعه بدن مناسب میدونم