نقد، بررسی و نظرات کتاب میداس: پرده نمایش سیاه - فریدریش دورنمات

مردی مقتدر و ثروتمند، صاحب کارخانه و فرودگاه و غیره، این مسئله عامل بروز نارضایتیهای بسیار و دشمن تراشی شده و دشمنان مصمم به از میان برداشتن مرد هستند، شدت دشمنی تا حدیست که مرد رو وامیدارن به انتخاب خودش یکی از دو روش مرگش رو انتخاب کنه؛ یا انتخاب سناریویی که دشمنش طراحیش کرده و مرگش رو نهایتا خودکشی تلقی میکنه یا کشته شدن بدست یک شخص!!! مرد طبیعتا راضی به مرگ و انتخاب روش‌های مرگِ خود نخواهد شد! راویِ داستان روح گِرینه (مرد ثروتمند) که پرده از واقعیات و مرگ برمیداره. برداشت از کتاب؛ اینکه قدرت، ثروت، سیاست صاحب اختیار مرگ و زندگیِ افراد هستند!!! با احترام به روح بزرگ نویسنده‌ی شهیر؛ بنده علاقه‌ای به این فیلمنامه نداشتم، بنظرم داستان انسجام خوبی نداشت و پراکنده گوییها گاهی وقفه‌ای در سیر داستان ایجاد میکرد. قلم گیرایی نداشت و شکل نوشتاری کلمات درست نبود، مثل «اصلاً» که «اصلن» نوشته شده بود یا بجای حرفِ «ای» از «ئ» در بیشتر کلمات استفاده شده بود که بی تفاوتی و توهین به ادبیاته. سپاس.

من "میداس: پرده نمایش سیاه" رو خوندم و می خوام نظرمو باهاتون در میون بذارم. راستش، این کتاب یه تجربه ی خیلی خاص بود. دورنمات یه دنیای پر از ابهام و سوال درست کرده که تا آخرش آدمو با خودش می کشه. داستان گرین، که نمی دونی چرا محکوم شده، ذهن آدمو درگیر می کنه و باعث میشه به چیزای مختلفی فکر کنی. سبک نوشتار دورنمات هم خیلی جذاب و فضاسازه. انگار داری یه فیلم نامه می خونی و خودت داری توی اون فضا سیر می کنی. اگه دنبال یه کتاب هستید که متفاوت باشه و شما رو به چالش بکشه، من "میداس" رو پیشنهاد می کنم. مطمئنم از خوندنش پشیمون نمی شید!