داستایوسکی در همه آثار خود حرفی برای گفتن دارد.
و کتاب هایش همیشه درسی از زندگی به ما میدهد
کتاب همیشه شوهر داستایوسکی زبانی ساده و قابل فهم دارد و باز شخصیت گناهکار این اثر به خاطر رفتارهایی که انجام داده با خود درگیر است و خود را پیش وجدان خود محاکمه میکند
کتاب جالب و خواندنی بود وداستان آن وشخصیتها الان و در این زمانه هم در پیرامون ما تکرار میشوند واین نویسنده به خوبی چالشها و افکار درونی آنها را در داستان مطرح میکند من این کتاب را برای خواندن وتفکر بیشتر روی آدمها پیشنهاد میکنم
《همیشه شوهر》اثری جذاب از داستایفسکی که کشمکش بین معشوق و شوهر زنی خیانت کار رو به نمایش میذاره.
در ابتدا همراه شدن با داستان کمی دشواره اما بعد از مدتی اونقدر درگیر داستان میشی که وقتی به خودت میای که به آخر داستان رسیدی.
رمان های داستایوفسکی نظیر ندارند دوست داشتم داستان بیشتر ادامه داشت اما ناگهان تمام شد آن قدر مرا جذب کرده بود که هنگام تمام شدن انگار چیزی را گم کرده بودم بیان جزئیات باعث درک عمیق می شود امیدوارم که از خواندن کتاب همچون من لذت ببرید
بعضی کتابها فقط برای کشور نویسنده یا کشورهای هم زبان و هم فرهنگ نویسنده نوشته شدن، و در کشورهای دیگه که فرهنگ و زبان متفاوتی دارن، قابل درک و فهم نیستن. به نظر من کتاب همیشه شوهر یکی از همین کتاب هاس و برای من اصلا قابل درک و فهم نبود.
با اسامی مشکل داشتم البته این نوع زنها در بیشتر جوامع وجود دارد و البته شاید برای خیلی ها سن ملموس نباشد در متن که گفته در چهل احساس پیری میکرد، آدم هایی هستن در ۳۰ سالگی هم احساس پیری می کنند با اینکه اول جوانیست. در کل کمی گنگ بود.
کتاب بسیار زیبایی است این اولین کتابی بود که من از داستایوسکی گرفتم البته با ترجمه دکتر خبره زاده و از همانجا بود که من عاشق داستایوسکی و نثر زیبایش شدم
قصهای عاشقانه اما پراز فراز و نشیبهای مختلف و لبریز از احساسات...
داستایوفسکی در این اثر، با همان مهارت و درک عمیق همیشگیاش، احساساتی مانند گناه، انتقام، و پیچیدگیهای روابط انسانی را بررسی میکند. زبان و سبک نوشتاری او در این کتاب نیز ساده، اما بسیار تأثیرگذار است.
یه داستان روانشناختی و پیچیده درباره روابط انسانی، انتخابهای اخلاقی و قدرت هوس و فریب. مثل همیشه، داستایوفسکی با عمق مینویسه.
نقد:
شروع داستان کمی کند پیش میره و بعضی بخشها شاید کشدار باشه. اما ارزش خوندن رو داره
خیلی زیبا شروع میشه و مکالمههای بین شخصیت اصلی و پاول پاوولیچ خیلی زیباست مخصوصا نیشها و کنایهها و اینکه هر دو میخوان بفهمن که هرکدوم چقدر میدونه و این حس حقارت و شرم که بین شخصیتها رد و بدل میشه جذابه.
فئودور داستایوفسکی و یک اثر صاف و ساده دیگر که به بهترین نحو فلسفه پیچیده آدمی را بررسی میکند. ایرادی نمیتوان به این اثر وارد کرد. ترجمه و نگارش خوبی داشت که خواندن را راحت میکرد در کل پیشنهاد میکنم
کتاب خوبی هست به شرطی که خواننده کتاب دقت و هوش بالای داشته باشه چون در کتاب مستقیم به وقایع اشاره نمیشه ویک چیزهایی رو باید با ذهن خودت حدس بزنی ولی اخر کتاب همه چی واضح هست و پایان بندی کتاب خیلی خوبه
کتابی جالب که تقابل دو فرد (شوهر زن و معشوقه زن) را بعد از مرگ اون بیان میکنه، کاملا حس افراد همانند احساس شرم، نفرت، انتقام، تحقیر و... بیان شده و خواننده میتواند با شخصیتهای داستان همذات پنداری کند.
متن، روایات و تصاویر کتاب بسیار واضح هستند، مثل همیشه داستایوسفکی با تصویر سازی بی نظیرش خواننده را در داستان غرق میکند، البته به پر محتوایی برادران کارامازوف یا جنایات و مکافات یا ابله نیست اما بسیار پر کشش و جذاب هست
این کتاب به طور کلی ایدههای اصلی داستایوسکی را شامل نمیشود و در مقابل دیگر کتابهایش مانند ابله، جنایات و مکافات و... اهمیت چندانی ندارد. با این حال خواننده مثل همیشه تحت تاثیر قرار خواهد گرفت..
با بعضی از بخشای کتاب نتونستم ارتباط برقرار کنم.. یعنی حس میکنم بعضی بخش ها چیز اضافه ای بود! مثل اینکه خیانت او روسیه تزاری رواج داشته! کتابایی لز نویسندگان روسی خوندم همین تم خیانت رو داره! روابط با زنان متاهل!
روایت عشق و خیانت تم اصلی این کتاب است مردی که پس از مرگ زنش متوجه خیانت او به زندگی زناشوی شان میشود و مردی دیگر که با زن او در ارتباط بوده و اکنون از پیری به فکر و خیال دچار شده تقابل این دو نفر داستان این کتاب است
بر عکس کتابهای دیگه این نویسنده، این کتاب خیلی روان و گیرا نبود، اول فکر کردم شاید مشکل از ترجمه کتاب باشه اما بعد این که نسخه اصلی کتاب رو پیدا کردم و خوندم متوجه شدم متن انگلیسی این کتاب اصلا جذابیتی نداره
داستان کتاب طوری شک به خواننده میده که نمیتونی کتاب را برای لحظهای زمین بزار ولی درکل میتونم بگم درزندگی تمام اتفاقهایی که فکرش روهم بکنی ممکنه برای خودت اتفاق بیفته از کتابراه ممنونم برای انتخابهای خوبشون
داستایوفسکی عزیز تا ابد نویسنده مورد علاقه من باقی میمونه این کتاب هم خیلی عالی بود ممنون از کتابراه که بصورت رایگان اونو در اختیارمون گذاشت که توی این شرایط استرسزا اینو بخونیم حواسمون پرت بشه
داستان همیشه شوهر روایت مردی هست که فکر میکنه زندگی عاشقانهای با همسرش داشته و بعد از مرگش با حقایقی روبه رو میشه که اونو موقتا تبدیل به آدم دیگهای میکنه ولی بازهم به اصل خودش همیشه شوهر برمیگرده
فصل اول جذابیت چندانی نداشت و میخواستم کتاب را رها کنم ولی به دلیل نویسنده ادامه دادم و جالب بود اما مبهم بود و دلم واقعا برای لیزا سوخت دختر بی گناه ترک شده درکل توصیه میکنم بخوانید
متن جذابی نداشت شخصیتهای کتاب اسامی طولانی و شبیه به هم داشتند که باعث میشد راحت نشه تشخیصشون داد کلمات استفاده شده پراکنده و گنگ بودند چوری که بیشتر صفحات کتاب رو رد کردم و نخوندم
در این داستان خیانت به همسر و رساندن همسر به مرز جنون و دیوانگی به رشته تحریر درآمده وای کاش همان اوایل این (همیشه شوهر) انتقامخو دش را میگرفت از آن مرد ونه ازآن بچه بیگناه
باتشکر از کتابراه
تازه این کتاب رو دریافت کردم و با توجه به شرح داستان کتاب، فکر میکنم کتاب جالبی است.
کتابهای نویسندگان برتر روسی را دوست دارم. سپاس از کتابراه برای کتابهای خوبش
روایتی تلخ، انتقادی و با قلم تند. نگاهی سیاه اما واقعگرایانه به عشق و ازدواج. فضاش سنگینه و طنز تلخی داره. اگه از فضای مدرن روانشناسی فاصله بگیری، ارزش ادبی بالایی داره.
رمان بسیاز زیبایی بود به نظرم داستایوفسکی ارتباط بین عشق و خیانت و تنفر و دوستی به خوبی به نمایش گذاشته وبه نظرم عنوان کتاب هم بسیار جالب و قابل تأمل هست ممنون از کتابراه ومترجم
این رمان به بررسی مضامین گناه، حسادت و بخشش میپردازد عمیقاً به موضوعات عشق، خیانت و قدرت گذشته برای شکل دادن به زمان حال میپردازد شخصیتهای داستان پیچیده و جذاب هستند
کتاب خوبی بود، به کسایی که ادبیات کلاسیک را دوست دارن پیشنهاد میکنم که این کتابو بخونن، یه رمان کوتاه و جالب ازیه نویسنده عالی هست، هر کتابی ارزش یک بار خوندن رو داره
داستانی بسیار زیبا که جناب داستایوفسکی به صورتی استادانه انسان رو با اثر کار بد آشنا می کنه و خواننده در عمق وجدان خود از افتادن در چنین جنایتی می ترسه
من اصلا این کتاب رو دوست نداشتم با اینکه کلی حرف داشت. اما من با این سبک نوشتار خیلی ارتباط نگرفتم در عوص کتاب نازنین از داستایوفسکی فوقالعاده تامل برانگیز بود
کتابهای داستایوسکی همیشه اون جذابیت خودش مخصوصا آخر کتاب حذف میکنه در مورد مرد مجردیه که مریضی روانی داره یه روز دوستش میاد پیشش و داستانهای تازهای شروع میشه
کتابهای داستایوفسکی رسوم روسیهی تزاری رو خیلی خوب توضیح میده، در این مورد یک نفر نقشی اجتماعی رو به عهده گرفته و تمام شخصیتش پیرو اون هست. نسبتا جالب بود.
همونطور که خود داستایوفسکی میگه انسان موجود پیچیدهای است که باید او را شناخت. پرداختن به حالات روحی فرد گناهکار و مالیخولیای فرد در تمام داستان سلطه داره
اسم داستایوفسکی به تنهایی گویای عمق کتاب هست.. وفاداری، تنها واژهای که در طول خواندن کتاب دائم از ذهنم خطور کرد. ژرف و زیبا به این موضوع پرداخته شده است.
و کتاب هایش همیشه درسی از زندگی به ما میدهد
کتاب همیشه شوهر داستایوسکی زبانی ساده و قابل فهم دارد و باز شخصیت گناهکار این اثر به خاطر رفتارهایی که انجام داده با خود درگیر است و خود را پیش وجدان خود محاکمه میکند