نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی اگر حافظه یاری کند - جوزف برودسکی

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
ترلان تبار
۱۴۰۴/۰۱/۱۴
در پیشگفتار به جستار و انواع جستار پرداخته است. گاهی که از خواندن رمان خسته می‌شویم، جستارها می‌تواند دنیا و نگرش ما را تغییر دهند. شاید برای کسانی که هنوز، با خواندن طولانی و متمرکز درباره‌ی یک موضوع، آمادگی ندارند، مناسب باشد.
در این نوع نوشتار، انگار نویسنده صمیمی‌تر با مخاطب مواجه می‌شود و از نوشتن دیدگاه‌ها و نگاه‌ها و هیجان‌های شخصی خود، واهمه‌ای ندارد.
من جستارهای والاس و فرنزن را هم پیشنهاد می‌کنم.
ژوزف برودسکی در خانواده‌ای یهودی در لنینگراد (شهری که از آن بیزار بود) به دنیا آمد. به دلیل اشعارش از جانب مقامات روسی انگل جامعه نامیده شد و سال‌ها بعد از کار در اردوگاه کار اجباری در سیبری در نهایت به اتریش تبعید شد.
و...
زندگی بسیار سختی داشت در غربت غریبه بود و در وطنش هم غریبه‌تر. او در این روایت‌ها از تبعید، صحبت کردن و نوشتن به زبان جدید و ساختن خاطرت نو می‌گوید. زندگی دو پاره‌ای داشت. به آمریکا رفت ولی اسیر غرب نشد و استقلالش را حفظ کرد. می‌گفت به زبان روسی تعلق دارد ولی جستارهایش را به انگلیسی می‌نوشت. «بی‌در کجایی!» هم واژه‌ای جالبی بود در تعریفش. در این جستار هم با وضع شوروی در زمان استالین آشنا می‌شویم و هم فضای دانشگاهی امریکا. تناقض عجیبی بود. هرگز نتوانست به کشورش برگردد و نه اجازه دادن پدر و مادرش به دیدارش بروند.
- «در دادگاه در پاسخ به قاضی که گفته بود: چه‌کسی شما را در ردیف شاعران قرار داده؟ پاسخ داده بود: چه‌کسی مرا در ردیف انسان‌ها قرار داده؟»
- «دلش رضا نمی‌داد از پدر و م و مادرش به زبان روسی روایت کند چرا که معتقد بود به روسی نوشتن از آنان به اسارتشان تداوم می‌بخشد.»
ترانه کمالی
۱۴۰۲/۰۸/۰۱
پنج جستار عالی که خصوصا اگر اهل نوشتن و البته خواندن باشید (برایتان) دلنشین‌تر خواهد بود.
هادی قربانی
۱۴۰۰/۰۷/۱۶
واقعاٌ همانطور که در مقدمه آمده، شاعران نثرنویسان بهتری هستند.