نقد، بررسی و نظرات کتاب فرای زمین - فصل دوم: زاده نورلا - فرشته زمانی
مرتبسازی: پیشفرض
مائده توپا اسفندیاری
۱۴۰۲/۰۲/۰۷
90
سلام به شما کتاب دوستای عزیز . خوب راستش به نظم انتخاب اسامی شخصیتها و البته ایده داستان از فصل اول تا اینجا جالب بود اما یه مشکلی وجود داره اونم اینه که نویسنده جان مگه تو داستانت تخیلی نیست؟ 😐 پس باید خیلی بیشتر از داستانهای معمولی و واقعی در مورد صحنهها و اتفاقات توضیح بدی که خواننده بتونه تصور بکنه چیزی رو که توی ذهن شمای نویسنده جریان داره رو. اما متاسفانه شما حتی نصف داستانهای معمولی و واقعی هم توضیح و بال و پر ندادید به داستان و صحنهها و در کنارش داستان طولانیای رو هم دارید که خوب به نظرم این باعث میشه حوصله نویسنده سر بره و اصلا ادامه رمان رو نخونه چه برسه به این که بخواد به پیامی که شما هدفتونه انتقال بدید فکر کنه. ۲: زبان روایت داستان هم به نظرم خیلی خشکه و دلیلی نداره دو نفر توی صحبتهای روزانه اینقدر کتاب صحبت بکنه. اینا اگه برطرف بشه رمانتون از اینی که هست قشنگ تر هم میشه. ممنون از اینکه زحمت کشیدید و رمان به این بلندی رو نوشتید. 👏❤
باسلام خدمت دوستان کتابراه، سرعت اتفاقات در این فصل حتی از فصل اول هم بیشتر است و همان اشکالات فصل اول و بسیار شدیدتر به چشم میخورد، این همه سرزمین و ملکه و پادشاه و اسامی مختلف، سرزمینهایی که در آسمان هستند و مردمانی که با بی خیالی زندگی میکنند و ملکهها و پادشاهانی که معلوم نیست چه موجوداتی هستند، گاهی از یک انسان هم ناتوان تر و بی ثبات تر و گاهی با قدرت ماورایی، از قوانین آنها هم سردر نیاوردم، در جایی از طلاق گفته شده و جایی ملکه آویدا با داشتن همسر، همسری دیگر اختیارکرده، آنا هم که چون پیامبران الهی مردم را به خدا میخواند مرده زنده میکند و معجزه میکند، و به صورت غیر قابل تحملی از زیبایی صورت و قامت و رنگ و رخ قهرمانان مداوم صحبت میشود در حالی که اتفاقاتی مانند چگونگی رفتن لادمین از زمین به آسمان و بالعکس ناگهانی و بدون جزئیات است و بسیاری موارد دیگر، به خانم زمانی پیشنهاد میشود قبل از چاپ رمان بعدی، حداقل خودشان نوشته خودشان را مطالعهای بفرمایند، منتظر نوشتههای بعدی ایشان هستیم، باتشکر از کتابراه
خیلی بد. قلمش خیلی رسمی، قدیمی و زنندس. من با ذوقی که از کتاب اولی داشتم (البته اونم دست کمی از این نداشت) اومدم اینو بخونم. فقط ۲۰ خط خوندم که فهمیدم کاااااااملا بدردنخور و فقط برای وقت تلف کردنه. اخه «خاموش!» ینی چی؟؟ واقعا نویسنده ناامیدم کرد. شروع جالبی نداره که ادمو به خودش جذب کنه، قلمش رسمی، قدیمی، و کلماتی که در جای نادرست بکار رفتن. کفش کتونی زیبا😐...... نمیتونی فقط بگی کتونی؟؟ پردهی شیک😐........ واقعا بدون شرح. توصیف کردن صورت کاراکتر خیلی کلیشهای بود. تقریبا ۹۹ درصد رمانهای از طریق اینه صورت کارکتر اصلی رو توصیف میکنن و کاراکترهای دوم شخص که افراد نزدیک به کاراکتر اصلی هستن یا اصلا توصیف نمیشن یا توی ذهن توصیف میشن. در کل این رمان ارزش خوندن نداره. یه توصیه برای نویسنده عزیز: لطفا اگه میخوای بازم رمان بنویسی، اول کامل بنویس، به چند نفر نشون بده، قبلشم خودت چند بار مرور کن، بعد منتشرش کن. منتظر اصلاح این موارد تو جلد بعدی رمانت هستم
سلام عرض میکنم خدمت نویسنده این اثر
مثل همیشه این نقد هم به احترام و تشکر از نویسنده است
در اینجا با یک داستان متوسط روبرو هستیم
اگر به عنوان یک اثر عاشقانه نگاه کنیم که چاشنی فانتزی را هم دارد عالی است ولی اگر به عنوان یک اثر فانتزی نگاه کنیم ضعیف است.
به عنوان یک نویسنده باید بگم در هر دو جلد متأسفانه تنش و تضاد را ندیدم. در هر دو جلد داستانهای فرعی عملا وجود نداشت. صحنه سازی و شخصیت پردازی قابل قبول نبود. جو و احساسات بخوبی منتقل نشد. تحول و توسعه شخصیت آنچنانی را ما در داستان ندیدیم. روابط میتوانست عمیق تر باشه. شخصیتهای بد به اندازه کافی شرور ترسناک و وحشتناک نبودند. انگیزهها به اندازه کافی قوی نبودند. در داستان بیشتر میتوانستیم شاهد تاریخ فرهنگ و آداب و رسوم باشیم.
مثل جلد ۱ سیر داستانی سریع است لحظات و دیالوگهای رمانتیک کوتاه است و به طور کلی داستان غیر منطقی است
دیالوگها رسمی خشک و حوصله سر بر بود.
ایده سرزمین گم شده و فراموش شده جالب بود.
یادمون باشه کتاب نوشتن زمان میخواهد و باید چند بار اول را بخوانیم و ویرایش کنیم.
مثل همیشه این نقد هم به احترام و تشکر از نویسنده است
در اینجا با یک داستان متوسط روبرو هستیم
اگر به عنوان یک اثر عاشقانه نگاه کنیم که چاشنی فانتزی را هم دارد عالی است ولی اگر به عنوان یک اثر فانتزی نگاه کنیم ضعیف است.
به عنوان یک نویسنده باید بگم در هر دو جلد متأسفانه تنش و تضاد را ندیدم. در هر دو جلد داستانهای فرعی عملا وجود نداشت. صحنه سازی و شخصیت پردازی قابل قبول نبود. جو و احساسات بخوبی منتقل نشد. تحول و توسعه شخصیت آنچنانی را ما در داستان ندیدیم. روابط میتوانست عمیق تر باشه. شخصیتهای بد به اندازه کافی شرور ترسناک و وحشتناک نبودند. انگیزهها به اندازه کافی قوی نبودند. در داستان بیشتر میتوانستیم شاهد تاریخ فرهنگ و آداب و رسوم باشیم.
مثل جلد ۱ سیر داستانی سریع است لحظات و دیالوگهای رمانتیک کوتاه است و به طور کلی داستان غیر منطقی است
دیالوگها رسمی خشک و حوصله سر بر بود.
ایده سرزمین گم شده و فراموش شده جالب بود.
یادمون باشه کتاب نوشتن زمان میخواهد و باید چند بار اول را بخوانیم و ویرایش کنیم.
با سلام و احترام خدمت نویسنده محترم و گرامی! لازم به ذکر است که ۹۹ درصد خوانندگان این رمان دچار بیماری جان فرسای آلزایمر نیستند! بر این بنا، به یادآوری و تکرار بارها و بارهای اینکه چشمان آنا خاکستری رنگ هستند الزامی وجود ندارد. با تشکر.
همچنین در کل داستان کلمه [زیبا] به وفور مورد استفاده قرار گرفته که باعث دلزدگی مخاطب میشود.
و در ۹۹/۹۹۹ درصد مواقع لباس ملکه آهیا و دیگران دکلته بوده و اینگونه تنوع از بین رفته و باعث یکنواختی شده، چند جایی هم نام ملکه آهیا به علت اشتباه تایپی ملکه هلیا نوشته شده بود.
در کل، ایده داستان از سطح خوبی برخوردار بوده ولی در مرحله نگارش میتواند تا حد زیادی بهتر و ارزندهتر باشد.
روند داستان تا حد زیادی از کشش و ظرفیت گسترش برخوردار است که باید مورد توجه قرار بگیرد.
(با عرض پوزش یه سوال دارم: هیان که زاده عشق هست باید حدود بیشتر از ۱۰۰۰ سال سن داشته باشه و هزار سال فاصله سنی با آهیا زمان زیادی نیست؟
زودتر نمیمیره؟
همچنین در کل داستان کلمه [زیبا] به وفور مورد استفاده قرار گرفته که باعث دلزدگی مخاطب میشود.
و در ۹۹/۹۹۹ درصد مواقع لباس ملکه آهیا و دیگران دکلته بوده و اینگونه تنوع از بین رفته و باعث یکنواختی شده، چند جایی هم نام ملکه آهیا به علت اشتباه تایپی ملکه هلیا نوشته شده بود.
در کل، ایده داستان از سطح خوبی برخوردار بوده ولی در مرحله نگارش میتواند تا حد زیادی بهتر و ارزندهتر باشد.
روند داستان تا حد زیادی از کشش و ظرفیت گسترش برخوردار است که باید مورد توجه قرار بگیرد.
(با عرض پوزش یه سوال دارم: هیان که زاده عشق هست باید حدود بیشتر از ۱۰۰۰ سال سن داشته باشه و هزار سال فاصله سنی با آهیا زمان زیادی نیست؟
زودتر نمیمیره؟
از همین الان بگم من خودم یه آدم مذهبی هستم و ضد دین نیستم
این لورلا چطور جاییه که هر کی داخلشه از خدا و ایمان و غیره سخن میگه همش میگن به خدا ایمان داشته باشید، امید داشته باشید خدا همواره کمک میکنه و ما باید همش دعا کنیم و... ژانر این رمان حتی مذهبی هم نیست و هیچکدوم از شخصیتها هم به دین اعتقاد ندارن بعد همش از خدا و مقدسات حرف میزنن
این رمان دیگه زیادی گل و بلبله
همه آخر یا دختر گمشده پادشاهان شناخته میشن یا یهو موهاشون تغیر رنگ میده و قدرتای فوق العاده بدست میارن و همه موضوعا و حرفاشون خلاصه میشه در باور داشتن به خدا درحالی که هیچکدوم نه حجابی دارن و نه اخلاقیات رو رعایت میکنن بعد هی خدا خدا میکنن
اصلا چرا هرکی نیره لورلا بعد چند روز میگه من بخدا ایمان دارم و شما هم باید باور داشته باشید؟ انگار نه انگار یهدفرد عادیه و شبیه پیامبرها رفتار میکنه.
اصلا قبل از اینکه آهیا بیاد به لورلا تو کدوم کشور زندگی میکرده؟
نفهمیدم آخر ایرانی بود یا اروپایی
این لورلا چطور جاییه که هر کی داخلشه از خدا و ایمان و غیره سخن میگه همش میگن به خدا ایمان داشته باشید، امید داشته باشید خدا همواره کمک میکنه و ما باید همش دعا کنیم و... ژانر این رمان حتی مذهبی هم نیست و هیچکدوم از شخصیتها هم به دین اعتقاد ندارن بعد همش از خدا و مقدسات حرف میزنن
این رمان دیگه زیادی گل و بلبله
همه آخر یا دختر گمشده پادشاهان شناخته میشن یا یهو موهاشون تغیر رنگ میده و قدرتای فوق العاده بدست میارن و همه موضوعا و حرفاشون خلاصه میشه در باور داشتن به خدا درحالی که هیچکدوم نه حجابی دارن و نه اخلاقیات رو رعایت میکنن بعد هی خدا خدا میکنن
اصلا چرا هرکی نیره لورلا بعد چند روز میگه من بخدا ایمان دارم و شما هم باید باور داشته باشید؟ انگار نه انگار یهدفرد عادیه و شبیه پیامبرها رفتار میکنه.
اصلا قبل از اینکه آهیا بیاد به لورلا تو کدوم کشور زندگی میکرده؟
نفهمیدم آخر ایرانی بود یا اروپایی
تمام ما انسانها در جهانیکه زندگی میکنیم برای هدفی زاده شده ایم که اگر به مرحله خود شناسی واگاهی حقیقی وخدا شناسی برسیم مطمئنا ایمان واعتقاد وباور کامل به خالق را در خود ایجاد کرده ودر زندگی بکار میگیریم واز زندگی خود درهر شرایطی لذت میبریم واگر غیراز این باشد همیشه اذیت میشویم زیرا خداوند همیشه درحال امتحان بندگان خوداست واگر به خودش ایمان وباور نداشته باشیم که چقدر عاشق ماست وبرای هر امتحانی حتی اگر سخت باشد عاقبت خوبی برایمان در نظر گرفته مطمئنا برما سخت خواهد گذشت وحال خوبی نخواهیم داشت پس تمام زندگی ووجود خود را به خدا بسپاریم وازاوطلب یاری کنیم که او از رگ گردن به مانزدیک تر است وفقط اوست که خیر ما را میخواهد پس به او توکل کنیم سعی نکنیم حتما تمام کارها وچالشها را خودمان به نتیجه برسانیم خدایا ماهمه به خیر تو محتاجیم داستان شما بسیار زیبا و روحانی بود سپاسگزارم
خیلی دوست داشتم 🌹
داستانش قشنگ بود 🏩
ولی خب اشکالاتی هم داشت که از نویسنده تقاضا میکنم در نوشتههای بعدی خود این موارد را برطرف بکنند داستان با سرعت بسیار زیادی پیش میرود
قصه پیوسته نیست ماجرا و اتفاقهای کتاب یکی پس از دیگری مرتب نیستند
من خود داستان را خیلی دوست داشتم
جدا از ایرادات بازهم داستان قشنگی بود 🌈
البته اول داستان مثل جلد اول بود که آنا از زمین به لورلا سفر میکنه
ولی تفاوتهایی هم بین جلد اول و دوم پیدا شد
که به نظرم اگر این تفاوتها نبود داستان جلد اول و دوم کاملا شبیه هم بودند
ممنون از نویسنده بخاطر دو جلد این کتاب جذاب
و سپاسگزار از کتابراه 🌼
یک دختر زادهی عشق شد و سرزمین لورلا را نجات داد و دیگری زادهی نورلا شد تا دو سرزمین نورسا و لورلا را متحد کند
و چه خوب که این دو دختر شجاع هر دو شیطان را شکست دادند. 💝
داستانش قشنگ بود 🏩
ولی خب اشکالاتی هم داشت که از نویسنده تقاضا میکنم در نوشتههای بعدی خود این موارد را برطرف بکنند داستان با سرعت بسیار زیادی پیش میرود
قصه پیوسته نیست ماجرا و اتفاقهای کتاب یکی پس از دیگری مرتب نیستند
من خود داستان را خیلی دوست داشتم
جدا از ایرادات بازهم داستان قشنگی بود 🌈
البته اول داستان مثل جلد اول بود که آنا از زمین به لورلا سفر میکنه
ولی تفاوتهایی هم بین جلد اول و دوم پیدا شد
که به نظرم اگر این تفاوتها نبود داستان جلد اول و دوم کاملا شبیه هم بودند
ممنون از نویسنده بخاطر دو جلد این کتاب جذاب
و سپاسگزار از کتابراه 🌼
یک دختر زادهی عشق شد و سرزمین لورلا را نجات داد و دیگری زادهی نورلا شد تا دو سرزمین نورسا و لورلا را متحد کند
و چه خوب که این دو دختر شجاع هر دو شیطان را شکست دادند. 💝
به عنوان یک داستان تخیلی خوب بود. هیچوقت به داستان کسی نگفتم بده چون باید به فکر و ایدهها و ذهن نویسنده احترام گذاشت. هر کسی طرز فکر و ایدههای خاصی تو ذهنش داره که برای بعضیها میتونه جذاب باشه و برای بعضیها بیمزه و خسته کننده... ولی مثل اینکه دست ویراستار نداده بودید! چون مشکلات گرامری و زمانی زیادی داشت که نیاز به اصلاح داشتن. و یه مشکل دیگه که اتفاقات خیلی سریع میافتادن و انگار نویسنده برای پایان دادن عجله داشت... ولی در کل میگم داستان جذابی بود و اتفاقات تخیلی جالبی افتاد. 👌 ولی طرز نوشتن خیلی بیشتر از داستان مهمه. یک داستان بیمزه میتونه با طرز نوشتن عالی و حرفهای جذاب بنظر برسه و برعکس، یه داستان جذاب و پر از ایدههای جالب و اتفاقات تخیلی، با طرز نوشتن معمولی بیمزه جلوه میده.
با سلام و احترام
وقتتون بخیر
خیلی ممنونم از همه عزیزانی که رمان فرای زمین را خواندید. وقتی که گذاشتید، برای بنده خیلی خیلی ارزشمنده. از تمام انتقادها، نظرها و امتیازاتی که به رمان فرای زمین دادید، بینهایت ممنونم. این رمان اولین رمان بنده است و من در زمان نوشتن این رمان، به صورت حرفهای وارد مبحث رمان نویسی نشده بودم. میتوانم بگویم که نوشتن این رمان، آغاز فعالیت من در زمینه رمان نویسی بود. تمام سعی و تلاش خود را کرده و میکنم تا از نظرهای شما عزیزان و بزرگواران در نوشتن رمانهای بعدی استفاده کنم.
خیلی ممنونم از همه شما
امیدوارم همیشه سلامت و موفق باشید.
زندگیتان سرشار از عشق و شادی، در پناه خدا باشید.
وقتتون بخیر
خیلی ممنونم از همه عزیزانی که رمان فرای زمین را خواندید. وقتی که گذاشتید، برای بنده خیلی خیلی ارزشمنده. از تمام انتقادها، نظرها و امتیازاتی که به رمان فرای زمین دادید، بینهایت ممنونم. این رمان اولین رمان بنده است و من در زمان نوشتن این رمان، به صورت حرفهای وارد مبحث رمان نویسی نشده بودم. میتوانم بگویم که نوشتن این رمان، آغاز فعالیت من در زمینه رمان نویسی بود. تمام سعی و تلاش خود را کرده و میکنم تا از نظرهای شما عزیزان و بزرگواران در نوشتن رمانهای بعدی استفاده کنم.
خیلی ممنونم از همه شما
امیدوارم همیشه سلامت و موفق باشید.
زندگیتان سرشار از عشق و شادی، در پناه خدا باشید.
کتاب خیلی خوبی بود و من بسیار از خواندنش لذت بردم اما به هر حال مثل هر کتاب دیگهای نکات قوت و نکات ضعف خودش رو داشت.
نکات قوت:
۱. به طور کلی داستان زیبایی داشت که به ما یادآوری میکرد خدا در سختترین لحظات نیز کنار ماست
۲. مثل بعضی از داستانها که میشه همه اتفاقات بعدش رو حدس زد، نبود و خواننده رو جذب میکرد. البته شروعش زیاد خوب نبود اما خب اواسط داستان جذاب بود.
نکات ضعف:
۱. نویسنده در توصیف موارد به خوبی عمل نکرده بود.
۲. بهتر بود نویسنده مکالمهی اشخاص رو عامیانه تر مینوشت.
در کل کتاب خوب و جالبی بود.
نکات قوت:
۱. به طور کلی داستان زیبایی داشت که به ما یادآوری میکرد خدا در سختترین لحظات نیز کنار ماست
۲. مثل بعضی از داستانها که میشه همه اتفاقات بعدش رو حدس زد، نبود و خواننده رو جذب میکرد. البته شروعش زیاد خوب نبود اما خب اواسط داستان جذاب بود.
نکات ضعف:
۱. نویسنده در توصیف موارد به خوبی عمل نکرده بود.
۲. بهتر بود نویسنده مکالمهی اشخاص رو عامیانه تر مینوشت.
در کل کتاب خوب و جالبی بود.
سلام❣️
اول رمان رو که خوندم خیلی ذوق کردم چون فکر میکردم توی این رمان فضا یه خورده از اینکه همش تو دنیای خیالی باشه به زمین و دنیای واقعی کشش پیدا کنه و یه خورده جنبه پلیسی هم داشته باشه (من عاشق رمان و فیلم جنایی ام😍😁)
و اینکه کمی بچگانه بود.. یعنی اگه من برم و برای بچههای دبستانی این داستان رو بخونم، اونا منو همراهی میکنن و برای شخصیتها و آخر داستان که همیشهی خدا به خوبی و خوشی تموم میشه ذوق میکنن..
ولی حدیثی که از امام علی (علیه السلام) آخر رمان نوشتید محشر بود... وقتی خوندمش قلبم تپید😍💓
💖موفق و پیروز باشید💖
اول رمان رو که خوندم خیلی ذوق کردم چون فکر میکردم توی این رمان فضا یه خورده از اینکه همش تو دنیای خیالی باشه به زمین و دنیای واقعی کشش پیدا کنه و یه خورده جنبه پلیسی هم داشته باشه (من عاشق رمان و فیلم جنایی ام😍😁)
و اینکه کمی بچگانه بود.. یعنی اگه من برم و برای بچههای دبستانی این داستان رو بخونم، اونا منو همراهی میکنن و برای شخصیتها و آخر داستان که همیشهی خدا به خوبی و خوشی تموم میشه ذوق میکنن..
ولی حدیثی که از امام علی (علیه السلام) آخر رمان نوشتید محشر بود... وقتی خوندمش قلبم تپید😍💓
💖موفق و پیروز باشید💖
سلام بنظر من این عالیترین کتابیی که تا حالا خوندم شمایی که گفتید خوب نیست بله حق با شماست بعضی جاها ش یه ایرادهایی داره ولی این دلیل نمیشه که بگید کل داستان بده شما به جای اینکه به عمق داستان پی ببرید و به خوبی هاش توجه کنید به جزعیات و چیزهای بدش نگاه کردین فصل اولش خیلی عالی بود مخصوصا توصیف هاش شما باید به نویسنده هم فکر کنید به عنوان اولین داستانش خیلی عالی عمل کرده بازم بگم خیلی داستان خولی هستش از نویسندش سپاس گزارم و میخواست خواهش کنم از ایشون دلسرد نشن بازم این داستان را ادامه بدن و داستانهای خیلی بهتر از این بنویسن
یک کتاب همه چی تموم بود این کتاب جز اون کتابایی که فقط یک کتاب برات نمیشه بلکه به عنوان یک دوست میشه بهش نگام کرد البته این قضیه رو آخرهای کتاب متوجه میشین... کتاب از نگارش خوبی برخورداره طوری که به شدت انسجام بین متنها حفظ شده یعنی کلمات هم رو تایید و تکمیل میکنند همچنین از داستانکهای خوب و خلاقانهای تشکیل شده که به فهم خواننده خیلی کمک میکنه. پردازش به شخصیتها هم از نکته مثبت این کتابه و اما گوینده که با لحن و صدای خوبش تونست ما رو ب بهترین شکل از این کتاب برخوردار کنه نکات مثبت انسجام داستان جذاب گویندگی ممنون
با سلام خدمت نویسنده گرامی
از نوع تخیل شما لذت بردم و داخل داستان خداوند هیچ وقت فراموش نمیشه.
انتقاد من نسبت به نگارش داستان شما
اینه که توضیحات کافی از محل و مکان که این معرفی باعث میشه حس تخیل خواننده بیشتر بشه و خودش رو داخل داستان تجسم کنه
سرعت نگارش واقعا بالاست، و از مطالب هیجانانگیز هم که میتونه بیشتر بشه به سرعت رد میشید به نحوی که انگار عجله خاصی برای تمام کردن کتاب دارید،
امیدوارم چند تا کتاب تخیلی که از نظر خوانندگان بیشترین طرفدار رو داره بخونید و برای جلدهای بعدی استفاده کنید
از نوع تخیل شما لذت بردم و داخل داستان خداوند هیچ وقت فراموش نمیشه.
انتقاد من نسبت به نگارش داستان شما
اینه که توضیحات کافی از محل و مکان که این معرفی باعث میشه حس تخیل خواننده بیشتر بشه و خودش رو داخل داستان تجسم کنه
سرعت نگارش واقعا بالاست، و از مطالب هیجانانگیز هم که میتونه بیشتر بشه به سرعت رد میشید به نحوی که انگار عجله خاصی برای تمام کردن کتاب دارید،
امیدوارم چند تا کتاب تخیلی که از نظر خوانندگان بیشترین طرفدار رو داره بخونید و برای جلدهای بعدی استفاده کنید
رمان رو کامل از اول تا آخر خوندم، به عنوان داستان اول نویسنده خوب بود، اما موضوعی داشت که میتونست خیلی بهتر و قوی تر نوشته شود.
اوایل فقط به توصیف رنگ چشمان افراد اغراقانه پرداخته بود در حالی که به جای اینها به شخصیت افراد میپرداخت، سردرگمی شخصیتها در اواسط داستان پیش نمیومد.
داستان اوایل با سرعت آرام شروع شد اما در اواسط داستان خیلی سرعت گرفت و وقایع سریع تموم شد.
در کل نکته مثبتی که از داستان گرفتم این بود که همیشه و در همه حال باید به یاد خدا بود و دونست که همیشه خدا پشت و پناه ماست.
ممنون از کتابراه
اوایل فقط به توصیف رنگ چشمان افراد اغراقانه پرداخته بود در حالی که به جای اینها به شخصیت افراد میپرداخت، سردرگمی شخصیتها در اواسط داستان پیش نمیومد.
داستان اوایل با سرعت آرام شروع شد اما در اواسط داستان خیلی سرعت گرفت و وقایع سریع تموم شد.
در کل نکته مثبتی که از داستان گرفتم این بود که همیشه و در همه حال باید به یاد خدا بود و دونست که همیشه خدا پشت و پناه ماست.
ممنون از کتابراه
کتابها مشغول کنندهای بود. مثل قصههای پدر و مادر بزرگها بودند. و اگر این دنیای موازی مشخص میشد که دنیای پریان بود یا غیر خوب میشد. به فصلهای سال جان داده شده بود تا ملکههای با ایمان داستان باشند. ملکه السا آدم را یاد ننه سرما کلاس دوم میاندازد. تنها نقد: اینکه خانم آنا جایگاهش نزد خدا تا کجا بود که توانست مردمان یک امپراتوری زنده کند. و اینکه همیشه تجربه کردیم یا شنیدیم که شیطان با وسوسه وارد میشود ولی آنا را تهدید میکرد. باز متشکرم که زحمت خود را به رایگان در اختیارمان گذاشتید.
موضوع رمان جالب بود، اما طبق گفته دوستان خیلی کار داره، بعد یه چیزی خیلی روی مخ بود اینه که همه چیز رنگ طلایی داشته، لباسهای خانمها هم فقط دکلته بود، بعد ما نفهمیدیم اینا خارجی بودن یا ایرانی، ای کاش بیشتر به این جزییات توجه میکنید تا رمانتون جذاب تر باشه، یکی موضوع دیگه اینکه اگر قرار به صورت رسمی حرف بزنن، دیگه نباید از جملات امروزی توی متن استفاده بشه، و یک موضوع دیگه توی زمان بندیها اصلا دقت نکرده بودید کلا خیلی زمانها قاطی پاتی بود
رمان قشنگ تری میتونست باشه و اینکه کاراکترها نسبت خانوادگیشون توی این داستان فرق کرده و به کلی خواننده رو گیج و گمراه میکنه، اگه مکالمه بین دو یا چند شخص به طور عامیانه بود تاثیر مضاعفی در جذابیت داستان داشت و باید کمی ارتباطات بین افراد گسترش داده میشد؛ با این روند داستان خیلی تند پیش میرفت.
به هر حال از نویسنده تشکر میکنم بخاطر سعی و تلاشی که داشت، چرا که تمام نویسندهها قصد و نیتشون سرگرم کردن مردمشون هست و این واقعا جای تقدیر و تشکر داره❤
به هر حال از نویسنده تشکر میکنم بخاطر سعی و تلاشی که داشت، چرا که تمام نویسندهها قصد و نیتشون سرگرم کردن مردمشون هست و این واقعا جای تقدیر و تشکر داره❤
قبل اینکه این نظر روبذارم باید بگم که ساعت دو صبح است و فصل دوم رو تموم کردم و اینکه داشتم نظرات رو میخوندم بلخره هر کتابی نظرات مثبت ومنفی میگیره. منم یک نویسنده هستم اما پیش نیومده کتاب چاپ کنم فعلا ولی از بحث اصلی خارج نشم کتاب فوق العادهای بود هم شخصیتها رو دوست داشتم هم داستان رو و قلم نویسنده هم زیبا بود بهتون خسته نباشید میگم. و منتظر کتابهای دیگه شما هم هستم با آرزوی موفقیت برای شما.
هیچ چیز جدیدی در کتاب دوم به نسبت کتاب اول وجود ندارد، همان فضا همان کلمات همان کاراکترها و همان داستان، فقط اسامی تغییر کرده
داستانی کسل کننده و بی محتوا، همان عشق و عاشقیهای پیش پا افتاده، نمیدانم چرا نویسنده لازم دانسته دوباره کتاب اول را کپی کند و به خورد خواننده بدهد
به این نویسنده عزیز توصیه میکنم به جای نوشتن کتاب فعلا بیشتر مطالعه کند رمانهای کلاسیک و رمانهای نو بخواند تا توانایی خود را در نگارش و داستان پردازی افزایش دهد
داستانی کسل کننده و بی محتوا، همان عشق و عاشقیهای پیش پا افتاده، نمیدانم چرا نویسنده لازم دانسته دوباره کتاب اول را کپی کند و به خورد خواننده بدهد
به این نویسنده عزیز توصیه میکنم به جای نوشتن کتاب فعلا بیشتر مطالعه کند رمانهای کلاسیک و رمانهای نو بخواند تا توانایی خود را در نگارش و داستان پردازی افزایش دهد
باسلام! 🖐🏼💎
واقعا دست مریزاد به قلم این نویسنده عالی بود!!! 👏🏼👏🏼خسته نباشید میگم به نویسنده محترم این کتاب منو به این فکر فرو برد که من هم در این دنیا حکمتی دارم و بی دلیل آفریده نشدم و عشق من رو به خدا زیاد کرد. 🌾✨
پایان داستان فوق العاده عالی تموم شد بایک حدیث از امیرالمؤمنین علی علیه السلام. 🍁💫
منتظر قلم پرتوان شما و کتابهای زیباتون هستم ✨🎗️
واقعا دست مریزاد به قلم این نویسنده عالی بود!!! 👏🏼👏🏼خسته نباشید میگم به نویسنده محترم این کتاب منو به این فکر فرو برد که من هم در این دنیا حکمتی دارم و بی دلیل آفریده نشدم و عشق من رو به خدا زیاد کرد. 🌾✨
پایان داستان فوق العاده عالی تموم شد بایک حدیث از امیرالمؤمنین علی علیه السلام. 🍁💫
منتظر قلم پرتوان شما و کتابهای زیباتون هستم ✨🎗️
باسلام
کتاب خوبی نبود، نه تصویر سازی درستی داشت نه نویسنده تلاشی برای بهتر کردن داستان کرده بود.
انگار نویسنده هرچی به ذهنش رسیده بود را دریک پاک نویس نوشته و همانها را چاپ کرده بود.
محوریت داستان نه منطقی بود و نه کشش خاصی داشت.
خیلی از موضوعات هم در ابهام مانده بود.
توصیه میشود که نویسنده در کتابهای بعدیاش تلاش بیشتری برای منطقی کردن داستان انجام دهد.
با تشکر از کتابراه
کتاب خوبی نبود، نه تصویر سازی درستی داشت نه نویسنده تلاشی برای بهتر کردن داستان کرده بود.
انگار نویسنده هرچی به ذهنش رسیده بود را دریک پاک نویس نوشته و همانها را چاپ کرده بود.
محوریت داستان نه منطقی بود و نه کشش خاصی داشت.
خیلی از موضوعات هم در ابهام مانده بود.
توصیه میشود که نویسنده در کتابهای بعدیاش تلاش بیشتری برای منطقی کردن داستان انجام دهد.
با تشکر از کتابراه
خب از نظر داستان و موضوع ک ادامه زاده عشق بود ولی نسبت ب اون ضعیفتر بودش احساس میکنم یه ذره تکراری شدش ولی در کل متن روان بود و قلم نویسنده خوبه... منتهی ویراست خوبی نداشت از نظر اینکه یه جاهایی رو کلا اسما رو اشتباه نوشته و باید حدس بزنی کی رو میگه یه جاهایی البته کم یکی دو خط رو دوباره نوشته یکم اشتباه تایپی اینا هستش ولی جمله اخر از حضرت علی رو فوق العاده پسندیدم💜
چون ادامه داستان ینی فصل اول بود بسیار عالی
من خوشم اومد ولی میتونم بگم که تازه به خوندش شروع کردم
و اینو بگم واقعا از توصیفی که نویسنده در باره
ملکه اهیا و ولیعد هیان داشتن
عاشق شخصیتها شدم
راستی دوستای اهیا تو زمین چی شد
از اون خبری دادید؟
بازم ممنون زحمات نویسنده عزیز ❤️😘
شماهم بخونین عالیع
و دوستان اگه همچین داستانایی دارین معرفی کنین دا🥺
من خوشم اومد ولی میتونم بگم که تازه به خوندش شروع کردم
و اینو بگم واقعا از توصیفی که نویسنده در باره
ملکه اهیا و ولیعد هیان داشتن
عاشق شخصیتها شدم
راستی دوستای اهیا تو زمین چی شد
از اون خبری دادید؟
بازم ممنون زحمات نویسنده عزیز ❤️😘
شماهم بخونین عالیع
و دوستان اگه همچین داستانایی دارین معرفی کنین دا🥺
این فصل هم داستان جذابی داشت
اما توصیفاتی که بعضی جاها زیادی بود، فضاسازی کاملا مستقیم؛ جذابیتش رو کم میکرد
و اینکه من دقیق متوجه زمانبندیها نشدم. اینکه مردم این سرزمینها چقدر عمر میکنن و این اتفاقات چه زمانی افتاده، یکمی با هم تناقض داشت یا شفاف سازی نشده بود
ولی درونمایه و موضوع رو دوست داشتم
امیدوارم داستانهای بعدی رو با قلمی قوی تر و جذابتر بخونم
قلمتون مانا🌹
اما توصیفاتی که بعضی جاها زیادی بود، فضاسازی کاملا مستقیم؛ جذابیتش رو کم میکرد
و اینکه من دقیق متوجه زمانبندیها نشدم. اینکه مردم این سرزمینها چقدر عمر میکنن و این اتفاقات چه زمانی افتاده، یکمی با هم تناقض داشت یا شفاف سازی نشده بود
ولی درونمایه و موضوع رو دوست داشتم
امیدوارم داستانهای بعدی رو با قلمی قوی تر و جذابتر بخونم
قلمتون مانا🌹
من برعکس خوندم اول این کتاب رو مطالعه کردم بعد کتاب فصل اول یعنی زادهی عشق رو، و بسیار لذت بخش و دوستداشتنی هستن دو کتاب. تبریک میگم به نویسندهی کتاب و خسته نباشید میگم بهتون خانم زمانی عزیز و همچنین از کتابراه نهایت تشکر رو دارم که این امکان را در اختیار ما قرار دادند. نهایت سپاس و قدردانی از هر دو بزرگواران عزیز را دارم.
کتاب زیبا بود اما به نظر من گیرایی و قوت جلد اول رو نداشت میتونست خیلی بهتر و قوی تر باشه گاهی این حس به آدم دست میداد که انگار قصد نویسنده فقط نوشتن جلد دوم کتاب بوده بعضی صحنهها خیلی تکراری بود و آدم رو کسل میکرد مثله جلد اول نبود که دوست داشته باشی تا انتها بری لحن و نحوه صحبت شخصیتها هم منسجم نبود...
فصل دوم نسبت به فصل اول بهتر بود، هر کسی که فصل اول رو خونده بهتره فصل دوم رو هم بخونه😊😊در این کتاب نویسنده تمام سعی خودشو کرده تا روانتر وبهتر بنویسه، تا حدودی هم موفق شده 👏👏از جملات تکراری کمتری استفاده کرده، همچنین پرش به گذشته خیلی کمتر از فصل اول بود👌👌امیدوارم روز ب روز تواناتر بشه🌻🌻🌻
عالی بود فوق العاده آدمرو متوجه میکرد بعضی وقتها باید گذشت کرد.
باید ایمانت به خدا آنقدر قوی باشد که هیچ گونه گول شیطان و وس وسه هایش نشویی
بازم میگم عالی بود از خانم فرشته زمانی خیلی خیلی تشکر میکنم و امیدوارم باز این قصه رو ادامه دهد من جلد اول و دوم این کتاب را خواندم خیلی خوب است مرسی
🌹
باید ایمانت به خدا آنقدر قوی باشد که هیچ گونه گول شیطان و وس وسه هایش نشویی
بازم میگم عالی بود از خانم فرشته زمانی خیلی خیلی تشکر میکنم و امیدوارم باز این قصه رو ادامه دهد من جلد اول و دوم این کتاب را خواندم خیلی خوب است مرسی
🌹
داستاناش خوب بود ولی ایرادات زیادی هم داشت
مثلا استفاده از قلم خشک و رسمی، توصیف کردن بیش از اندازه در بعضی جاها و مخصوصا اشیا، توصیف نکردن واضحِ برخی از کاراکترهای مهم و یکسری توضیحات بی دلیل و همینطور اغراق زیاد درمورد عشق و همینطور توضیح ندادن برخی اتفاقات مثلا اینکه اونا چطوری از یک دنیا وارد دنیا دیگه میشن
مثلا استفاده از قلم خشک و رسمی، توصیف کردن بیش از اندازه در بعضی جاها و مخصوصا اشیا، توصیف نکردن واضحِ برخی از کاراکترهای مهم و یکسری توضیحات بی دلیل و همینطور اغراق زیاد درمورد عشق و همینطور توضیح ندادن برخی اتفاقات مثلا اینکه اونا چطوری از یک دنیا وارد دنیا دیگه میشن
باتوجه به کتاب اول، این کتاب بسیار ضعیف بود و باب سلیقه من نبود؛ مدام میگفت: مبل شیک، تخت شیک، لباس شیک و عبارت شیک و باکلاس مدام تکرار میشد! بنظرمن اصلا لازم نبود در مورد همه وسایل این توضیح رو میداد. اگر داستان در زمان حال بود، چرا مثل دوره قدیم حرف میزدند؟ بجای ساکت میگفتند خاموش! درکل بسیار ضعیف بود
فصل دومش خیلی شبیه فصل اولش بود.
دختری که ناگهان از زمین وارد لورلا میشه و میخواد رازهای خودشو کشف کنه. یا اینکه در کمال ناباوری خیلی قدرتمنده درحالی که تو دنیای زمین هیچی حس نمیکنه. تا میاد تو لورلا یکی عاشقش میشه.
نمیگم داستان خوبی نبود فقط ۲ ستاره کم دادم بخاطر اینکه خیلی شبیه فصل اولش بود
دختری که ناگهان از زمین وارد لورلا میشه و میخواد رازهای خودشو کشف کنه. یا اینکه در کمال ناباوری خیلی قدرتمنده درحالی که تو دنیای زمین هیچی حس نمیکنه. تا میاد تو لورلا یکی عاشقش میشه.
نمیگم داستان خوبی نبود فقط ۲ ستاره کم دادم بخاطر اینکه خیلی شبیه فصل اولش بود
داستان سراسرتکرار مکررات بود ایده داستان جالب وجذاب بود ولی درست عمل نیامده بود در قسمت دوم بانو آهیا میمیره ولی آخرهای داستان دوباره زنده میشه وبا پسرش به دنبال آنا میگرده مندرست فهمیدم؟؟؟؟؟؟ امیدوارم نویسنده نوپا وجوان با در نظر گرفتن انتقادات سازنده دوستان رمان جالب وبی نقصی بنویسن
بسیار زیبا بود. من جلد یکشم خوندم. عالی بود. درباره عشق و ایمان به خدا صحبت میکرد و موضوعش این بود. من که عاشقش شدم. و تنها ایرادی که داشت این بود که تند پیش رفت. یعنی مثلا جلد یکش ۲۰۰ و خوردهای صفحه بود. ولی این ۱۰۰ و خورده بیشتر نبود. اگر طولانی تر بود بهتر میشد. اما به هر حال عااااالی بود.
این فصل هم مثل فصل قبلی خیلی سریع تموم شد و مثل یک داستان کودکانه شکل گرفته بود
اما به هر حال با تخیل قشنگی نوشته شده بود ولی چون برای من مثل داستان کودکانه بود امتیاز کمتری ثبت کردم
امیدوارم در داستانهای بعدی و نوشتههای بعدی این نویسنده کارهای بهترین را مشاهده کنیم
با تشکر
اما به هر حال با تخیل قشنگی نوشته شده بود ولی چون برای من مثل داستان کودکانه بود امتیاز کمتری ثبت کردم
امیدوارم در داستانهای بعدی و نوشتههای بعدی این نویسنده کارهای بهترین را مشاهده کنیم
با تشکر
کتاب زیبایی بود و از خواندنش لذت بردم ولی سرعت اتفاقات این کتاب مانند کتاب اولش بود ولی میشه در این کتاب کاملا متوجه شد که نویسنده ایمان داشتن به خدا را به زیبایی توصیف کرد و این حس زیبا رو به خواننده منتقل کرد و من به شخصه فکر میکنم که این یکی نکات مثبت این کتاب بوده است
سلام گلم اسکلت داستان وخیال پردازی خوبی دارد. اما دامنه لغات ضعیف است از لحاظ ادبی. هم نمره کم میآورد. مثلا برای توصیف از کلمات شیک و زیبا زیاد استفاده شد. متاسفانه خودم هم از لحاظ ادبیات بیسوادم ولی پیشنهاد میدهم اگر درای زمینه نویسند قوی باشد داستان بسیار زیباتر ودلنشینتر میشود.
تو این کتاب واقعا پیشرفت نویسنده مشخص بود ولی داستان زودتر از چیزی که فکرشو میکردم تموم شد و خب تقریبا همه شخصیتها عاشق آنا بودن درحالی که اون هیچ کار خاصی برای جلب توجه و محبت بقیه انجام نداده بود و فقط یکم شبیه اهیا بو همین (از لحاظ داستانی)
ولی پیشنهاد میکنم بخونین جالب بود
ولی پیشنهاد میکنم بخونین جالب بود