نقد، بررسی و نظرات کتاب اسپاکو - فریده حسینی
4.2
68 رای
مرتبسازی: پیشفرض
کتاب جالبی بود فقط نویسنده لازم بود یه کم بیشتر در مورد اقوام تحقیق میکرد. اول که اسپاکو میگه پدرم بختیاری بوده و مادرم کولی، درحالی که بعدش میگه پسر عمو دختر عمو بودن. درضمن هیچ بختیاری اسم بچش رو هاویر یا ویحان یا اسپاکو نمیزاره. این اسمها تو ایل بختیاری وجود خارجی ندارند. کلا در انتخاب اسامی ضعیف عمل شده، مثل اسم آرین که واسه دختر قفله.. بعدشم حماقتهای بیش از حد اسپاکو و اصرارش واسه این انتقام نافرجام و شکستهای متوالی و حضور معجزه وار ویحان که بسیار اغراق آمیزه، دل خواننده رو میزنه. با خوندن نظرات به خوبی میشه افراد کتابخوان واقعی رو از اونایی که هر نوشتهای رو میخونن تشخیص داد..
همینطور که دوستان گفتن این کتاب یک جورایی آدم رو جذب خودش میکنه که بخونی و ببینی آخرش چی میشه
اما محتوای عجیبی داشت، اتفاقات محالی توی داستان پیش میومد که خیلی ساده بیان شده بود
و غیر از یه بخش کوچیکی مابقی کتاب ربطی به داعش نداشت و بیشتر محتوایی عاشقانه داشت
پایان داستان هم جوری تموم شده که اصلا انتظار نمیرفت
اما در کل کتاب سرگرم کنندهای بود نه آموزندست و نه اطلاعات خاصی به مخاطب میده
داستان در مورد زندگی یه دختر مغرور و شجاعه که توی مسیر انتقام مرگ پدر و مادرش کلی درد و رنج میکشه و در کنارش عاشق هم میشه
عاشق یه شخصیت ایده آل😉
اما محتوای عجیبی داشت، اتفاقات محالی توی داستان پیش میومد که خیلی ساده بیان شده بود
و غیر از یه بخش کوچیکی مابقی کتاب ربطی به داعش نداشت و بیشتر محتوایی عاشقانه داشت
پایان داستان هم جوری تموم شده که اصلا انتظار نمیرفت
اما در کل کتاب سرگرم کنندهای بود نه آموزندست و نه اطلاعات خاصی به مخاطب میده
داستان در مورد زندگی یه دختر مغرور و شجاعه که توی مسیر انتقام مرگ پدر و مادرش کلی درد و رنج میکشه و در کنارش عاشق هم میشه
عاشق یه شخصیت ایده آل😉
اگه دلتون میخوادی داستان سرگرم کننده بخونید و خیلی سخت گیر نیستید اینکتابو بخونید این داستان با اینکه ایرانیه ولی اصلا ایران توش دیده نمیشه اصلا شرع و عرف ما توش نیست و نمیتونی باهاش هم ذات پنداری کنی ولی قسمتهای عاشقانهاش و تکراری نبودن داستانش خوبه و البته داعش توش اصلا وجود نداره من فکر میکردم ماجرا تو قلب داعش اتفاق میافته ولی اصلا اینجور نبود جلد کتاب هیچ ربطی به موضوع نداره و خلاصهای که تو کتابراه ازش گذاشته شده ذهن رو به اشتباه میندازه که ماجرا سوریه و داعشه که اصلا این طور نیست
از شخصیت ویهان که عالی بود واقعا قشنگ بود پسری با عرضه شجاعی بود ولی خیلی طولش داد تا به اسپاکو گفت دوسش داره اسپاکو هم فقط دردسر درست میکرد اگه زودتر ویهان بهش میگفت دوسش داره همه چیزو براش تعریف میکرد کمر مشکلات به وجود میومد ولی در کل رو هم رفته ارزششو داشت رمان و خریدم خوندم
اوایل داستان یه دختر مستقل و پوست کلفت و یاغیه ولی از وسطاش فقط گریه میکنه و تصمیمات غلط و ابلهانه میگیره
خلاصه سمبل بدبختی میشه
کلا انگار یه شخصیت دیگه ست نه به اون همه اصرار و اشتیاق ش برای انتقام نه به یکسال پرستاری کردن
درکل ازونجایی که قصه با عقل جور در نمیاد نمیتونی خودتو جای اون تصور کنی
نه مشخص کرده که تخیلیه و نه تونسته منطقی پیش ببره رمان رو
من چون دانلود کرده بودم خوندم ولی آخرش دیگه حوصله م نکشید ولش کردم😁