رمان خیلی جالب و جذابی بود
جنگ منطق و احساس به روشنی روایت شده بود
ولی کاش بیشتر راجع به علی توضیح داده میشد چی بین شون گذشته بود که روشنا انقد سریع و راحت با ماهان تموم کرد و ازش دل کند
لذت بردم ممنون
از قسمتی که علی برگشت روال جالب پیش نرفت و اینکه شخصیت روشنا واقعا دروغگو بود برخلاف شعارهایی که میداد انگار درمونده پسر بود. اولش باهاش ارتباط گرفتم از وسطاش حوصلهام سر رفت
رمان عاشقانه زیبایی بود، به نظرم به دور از مطالب زرد و حاشیههای اضافی بود از خوندنش بی نهایت لذت بردم و بهم حس آرامش داد
این رمان در باره دختری هست که در یک شب به طور اتفاقی با ماهان آشنا میشه……
اگه استفاده از لفظ عزیزم اونم هر دم به ثانیه و پرداختن به حاشیههای اضافی و توضیحات خیلی زیادی دادن و قضاوتهای کودکانه هر کراکتر، رو فاکتور بگیریم داستان خوبی بود.
بسیار زیبا و جذاب. همسفر پیچ و خمهای یه عشق ناب و امروزی شدم. خیلی دلپذیر و دلنشین جزییات این رابطه به شیوایی روایت شده. تبریک به نویسنده هنرمند و به امید کتابهای بعدی ایشون.
سلام، رمان خیلی خوبی بود فقط عجیب بود پیشنهاد پدرام به روشنا که غیر باور بود و یکی دیگه هم شورش رو در اورده بودن از ابراز علاقه و سوال از هم که میمونی... ولی در کل دوسش داشتم.
خیلی زیبا بود چه قلمی دارن نویسنده محترم چقدر استرس میگرفتم هیجانات داستان خیلی جذاب بود با تمام شخصیتهای داستان زندگی کردم به نظر من عالی بود پیشنهاد میکنم حتما مطالعه بفرمایید.
بسیار خسته کننده بود... کتاب ۲۰۰ صفحهای رو تا ۴۰۰ صفحه کش داده بود... اغراق بیش از حد در بعضی جاها واقعا آدم رو دلزده میکرد... به نظرم هیچ بار مثبتی نداشت.
یه کتاب عالی و به یاد موندنی. در عین زیبایی پراز نکات ریز و درشت آموزنده و البته دیدگاهی فوق االعاده عالیی نسبت به موضوع. کمال تشکر از رزانا خانم عالی بی همتا
عجب دختر پرو رویی بوده نزدیک عقد یادش افتاده بره دنبال عشق قبلیش ب نظرم خیلی هندی بود دیگه معمولا همچین گناهی قابل بخشش نیس مخصوصا مردا تا اخر عمر میخوان بزنن تو چشم ادم