نقد، بررسی و نظرات کتاب تولدی دوباره - ژاله بحرینی
مرتبسازی: پیشفرض
من بیشتر از ژاله دلم برای ارجمند سوخت که اول جوونیش همش فیشای بیمارستان پرداخت کرده وچقد شرایط سختی رو برای بیماری زنش تحمل کرده و اینکه فک کن با همه شرایطی که زنش داشته ارجمند شوهرش هم ازش طلاق میگرفته اونوقت بایدرنج بیماریشو تنهایی تحمل میکرد بله همیشه تو شرایطی که فکر میکنی ازین بدتر دیگه نمیشه بدترشم ممکنه سرت بیاد مثل همین گرونیا که ادم فک میکنه دیگه بیشتر نمیشه ولی بلافاصله فرداش با دیدن قیمتا بازم سورپرایز میشه در اخر بگم که قلم نویسنده خیلی ضعیف بود البته براشون ارزوی موفقیت روزافزون و سلامتی میکنم.
خانم بحرینی در کتاب تولدی دوباره دورهای سخت از زندگی شخصی خودش را روایت میکند که البته با کمک گرفتن از والدین و اطرافیانش آن را پشت سر گذاشته است خیلی از ماها نیز ممکن است کم و بیش همچین اوقاتی را در طول زندگی بصورت کم و بیش تجربه کنیم و مهم نیست چه مقدار و چقدر این شرایط را سپری کنیم مهم این است که با توکل بر خدا و کمک گرفتن از دیگران و بدون ترس به حل مسائل توجه کنیم تا خود بحرانی که در آنیم
کتاب در مورد یک ماجرای واقعی از زبان نویسنده است. در مورد درگیر شدن با بیماری.. نویسنده صادقانه تلاش کرده احساس زندگی و قدرشناسی رو زنده کنه وازین بابت سپاسگزارم.
اما خیلی طولانی بود و ذکر بیشتر اسامی نیاز نبود و یا ارتباطات فامیلی برای من خواننده جذاب نبود. به اواسطش که رسیدم تقریبا رهاش کردم و فقط به خواندن انتها بسنده کردم.
با آرزوی سلامتی برای ایشون و همه.
اما خیلی طولانی بود و ذکر بیشتر اسامی نیاز نبود و یا ارتباطات فامیلی برای من خواننده جذاب نبود. به اواسطش که رسیدم تقریبا رهاش کردم و فقط به خواندن انتها بسنده کردم.
با آرزوی سلامتی برای ایشون و همه.
سلام. کتاب بیشتر شبیه به خاطرات نویسی شخصیه و اگر انتظار یه رمان پر کشش رو دارید اصلا ارضاتون نمیکنه. یکی از نکات منفی اش، انبوهی از اسامی اشخاص هست که ظاهرا نویسنده به خاطر یاداوری شخصی و یا تشکر از اون افراد ازشون نام برده که برای خواننده فقط و فقط ملال اوره. نکتهی مثبت این داستان تذکرش برای شکر نعمت سلامتی؛ و دادن امید به بیمارانِ سخت، مفیده.
کتابی بسیار زیبا که دو درس بزرگ داشت یکی این که شکرگذار نعمت سلامتی باشید و بسیار مراقبت کنید و دومی این که در هر زمینهای با بهترین و عالمترین آن مشورت کنید و یاری بخواهید زیرا هر پزشکی پزشک نیست و.... و اگر این کار را نکنیداگر نابود نشوید مانند خانم بحرینی گرفتار سختیهای بزرگی میشوید که مگر خداوند رحم کند وگرنه بدبختی حتمی است
بعد از خوندن این داستان کوتاه وبه شدت تکان دهنده متوجه شدم سلامتی تنها موهبتی است که داریم ولی ارزشی برایش قایل نیستیم متاسفانه.. برایم تکلن دهنده بود چون تلنگری بود سخت. متشکرم از خانم بحرینی که این تجربه رو در اختیارم قرار دادند تا قدردان وشکرکذار داشتههای ارزشمندم باشم براشون سلامتی وارامش آرزومندم
از طبیب دردها سلامت و تندرستی برای همه بیماران خواهانم
سپاس کتابراه عزیز