به نظر من مهمترین قسمتش اونجایی که در بدترین حالت ممکن بازهم دنبال زیبایی و امیده.
واقعا این امید کهانسان رو زنده نگه میداره و تا وقتیکه امید داری زنده ای!
چقدر خوبه که آدم قدر زندگیشو بدونه و از تک تک لحظه هاش لذت ببره ولی حیف که خیلی دیر متوجه میشیم!
توصیف احساسات و افکار فرد با ادبیات خیلی خوبی بیان شده بود ولی خود داستان به نظرم پایان نامشخصی داشت بطوری که من فکر کردم شاید فایلها کامل دانلود نشدهاند. شاید هم واقعا فایل دیگهای بوده که دانلود نشده. من از ویکتور هوگو توقع داستان موثرتری داشتم.
اینکه در شرایطی ک محکوم به اعدام بازم هم به زیباییها بیشتر توجه میکنه و میبینه تا اینکه نگران حکمش باشه مث بقیه جالب بود ک بازم میتونه تو این شرایط مثبت اندیش باشه. اخر داستان اینکه مردم خوشحال بودند که اعدامی اعدام میشه بسیار تلخ و غمگین بود.
به قدری متن و شیوه بیان حالات در کتاب محکوم به اعدام جذاب بود که منو به شنیدن چند باره کتاب واداشت حتی گاهی نمیتوانستم این محکوم را به عنوان یک جنایت کار تصور کنم و تنها حس همدردی و همزادپنداری با او در من شنونده بوجود میآمد
خوشم اومد اثار ایشون رو اصلن نخونده بودم اولین بارم بود ولی خوشم اومد از داستان کوتاه خوشم میاد تقریبن مثل سه تار اثر ال احمد و داستانهای کوتاه صادق هدایت ولی جزئیاتش عالی بود اولین بار بود اینقدر به جزئیات توجه کردم مفهمومش رو گرفتم......
داستان جالب و تامل برانگیزی بود، از این نظر که میزان وابستگی و نیاز ما به چیزهای پیش پا افتادهای مثل نور خورشید، که آرزوی یک زندانی هست رو بیشتر متوجه خواهیم شد. و البته گویندگی بسیار عالیای داشت این داستان. خسته نباشید میگم خدمت آقای عمرانی 🌹
توصیفهای خوبی داشت و با جزئیات بیان شده که تصور شرایط زندانی رو آسون میکنه غم و نا امیدی که زندانی داره تجربه میکنه و دنبال راه نجاته و بیتفاوتی و حتی خوشحالی کسایی که جای اون نیستن یه جور غم و ناراحتی رو رقم میزنه درکل جالب و زیباست
خیلی جالب اما من از گویندگی آقای عمرانی لذت بردم و فکر کردم من آن جا هستم و همه چیز را حس کردم ممنون آخرش مثل آخر قصه ماهی سیاه کوچولو بود که بعد از شنیدن داستان از صدها ماهی فقط یک ماهی پند گرفت و همه شب خواب نکرد و به فکر غرق شد❤
اینکه افکار شخصیت اصلی بر خلاف روند داستان پیشرفت جذاب بود مخصوصا جایی که داره درباره زیباییهای زندگی حرف میزنه و میگه اموان نداره تویه بهار همچین حکمی بدن... حکم مرگ فقط برای زمستون بوده! این جای داستان جذاب بود برام!
سلام. این کتاب صوتی من رو تو خودش غرق کرد. خیلی دوست داشتم که این محکوم تمام جزئیات اطرافش رو دقیق توصیف میکنه. اما انتظار ابراز احساسات یا دلیل قتل یا تا زمان اعدامش صحبت رو کنه رو داشتم. میخواستم بدونم ۶ هفته رو چطور میگذرونه
عالی بود خیلی عالی. واقعا نویسنده به زیباترین شکل ممکن احساسات یک زندانی محکوم به اعدام را به تصویرکشیده. امیدی که قبل از محکوم شدن دراوجود داشته وزیباییهای همه چیز رامیدیده. وبعد از حکم که نگاهش به همه چیز تغییرکرده وسرد وبی روح شده.
رمانی زیبا با قلمی روان و قشنگ؛ ترجمه خوبی داشت و گوینده هم خوب بود. دیدگاه متفاوت هوگو واقعا ستودنیه و سوژه و زاویه دیدی که انتخاب کرده بسیار جالب، متفاوت و قابل تامله. بعد خوندنش گوش دادنش ذهنتون درگیرش میشه.. من خیلی دوست داشتم.
اینکه یک محکوم به اعدام با دیدن نور خوشحال میشه و میگه روز روز خوبیه
مصداق همون شعر (وسعت کوچک رهایی را از نگاه یک اسیر باید دید) هستش
نکته مهمی که من از این کتاب برداشت کردم این بود چیزایی که واسه ما طبیعیه واسه بعضیا ارزو
قدر بدونیم
بسیار عالی و بینظیر بود. با تمام وجود میشد حس کرد و تصور کرد صدای گوینده نحوه بیان اونقدر عالی بود که قصه قابل لمس بود
و اون قسمت که مردم برای مردن یک نفر شادی میکنن در واقعیت هم همین. به امید روزی که نه مجرمی باشه نه ظلم دیده ای. سپاس
سلام و خسته نباشید. صدا و دوبله عالی بود
یک زندانی و کسی که محکوم به حبس ابد یا اعدامی هست و 80درصد زندانیان بیشتر میتونن حال این شخص و این داستان رو درک کنن و برای عموم مردم شاید قابل درک نباش.
بهرحال نتیجه و اثر مثبتی نداشت در من.
آخرین روز یک محکوم به اعدام حس غریبی دارد کسی که فشار طناب را بر گردن کم کم حس میکند آخرین ساعتها را چگونه میگذراند به چه میاندیشد چه حسی دارد آیا میتوان تمام احساس او را با ترس معنا کرد یا حسرت بیشتر از ترس در وجود او موج میزند؟
باعرض ادب احترام به شما اقای عمرانی و تموم گروه کتابراه ممنونم ازتون🙏کتاب خیلی جالبی بود پیشنهاد میکنم حتما گوش کنید کوتاه ولی مفید و ارزشمند👍👍زندگی پر از لحظات خوب و خوش هست فقط باید لذت برد از لحظه به لحظه اشباهم مهربان باشید
غم انگیز بود وپر از ناامیدی...
گاهی اوقات فکرمیکنم اون کسی که میدونه دیگه مدت زیادی زنده نیست، زندگی ازنظرش چقدر ارزشمند وقشنگه، چیزی من به شخصه دارم ولی قدرشو نمیدونم این داستان به من یکباردیگه ارزش زندگی وآزادی رویادآوری کرد...
چقدر زیبا بود. امید به زندگی داشت و چقدر حس خوبی داشت با اینکه میدونست میخوان اعدامش کنن. وکیلی که پولشوگرفته. قاضی که براش مهم نیست. زندان بان هم که فقط دستوراجرامی کنه. ومردمی که لذت میبردن ازگشته شدن هم نوع خودشون. واماطناب دار
این کتاب میتونه سرآغاز یک تجدید نظر در خصوص خود، جامعه و افراد پیرامون ما باشه. دروغ همیشه دروغه و برقراری ارتباط به همون اندازه که مفید و امید بخشه به همون اندازه هم خطرناکه چون هیچ ارتباطی بدون در نظر گرفتن منفعت نیست.
فردی که محکوم به اعدام شده بود به شدت خواستار عفو و بخشش بود تا بتواننددوباره زندگیاش را مثل یک انسان خوب ادامه دهد ولی مردم همه ازش متنفر بودند و خواستار زودتر اعدام شدنش بودندو از روزای سخت و وحشت آور درزندان بوده را روایت کرده🖤
با گوش دادن به این داستان و حسی که به خوبی انتقال داده شده مشکلات زندگی به چشم ادم خیلی کوچیک و بی ارزش جلوه میدن چون این حادثه ممکنه برای هر انسانی اتفاق بیوفته و قطعا اون قاتل هم فکرشو نمیکرد یک روزی دراین جایگاه قرار بگیره
کتاب خیلی خوبی بود با صدای گرم دل نشین. عبرتی میشه از داستان گرفت اینکه که بعضی انسانها خیلی وقت مردن فقط اونا تو 80 سالگی خاک میکنن باید قدر لحاظات زندگی دونست و همون جور که گفت مرگ شرف داره به زندگی بدون لذت و هدف.
بهترین کتابهایی که خوندم از ویکتور هوگو بوده
آخرین روز یک محکوم رو ۴، ۵ بار خوندم اما هر لحظه که جلو چشمام میبینمش بازم تشنه خوندنش میشم
بشدت خوندنش رو توصیه میکنم
مخصوصا در کتاب صوتیش که گوینده هم صدای بسیار زیبایی داره
دلم برایه اعدامیه سوخت، من راستش هیچ وقت برایه اعدام کسی مشتاق نبودم و نرفتم حتی بدترین ادمها با بیشترین گناه، چون احساس میکنم اعدام اصلا چیز خوبی نیس ادما میتونن تغییر کنن و باقیه زندگیشونو سالم زندگی کنن مگر تعداد معدودی!
خیلی زیبا و قشنک بود مخصوصا برای اونایی که وقت کتاب خوندن ندارن میتونن تو مترو... استفاده کنن' آقای عمرانی هم خیلی زیبا و با احساس شرح دادن قسمت تلخش آخرش بود مردم از اینکه یک اعدامی میبینند به جود مییان و خوشحال میشن
متاسفم که انقدراین اثر کوتاه وخلاصه شده بود. بهترین قسمت کتاب گفتگوی زندانی با کشیشه که کلا حذف شده بود. خوب چرا با همچین اثر بینظیر اینطور برخورد میکنین؟ چرا انقدر کوتاهاش میکنین؟ متوجه دلیلیتون برای این کار نمیشم
داستان بهم یاد داد از این به بعد بیشتر به نعمتای خدا دقیق شم و لذتشونو ببرم.. آقای عمرانی بیییی نظییییره صداتون جوری که وقتی تموم شد موندم یعنی ۱۹دقیقه به همین سرعت گذشت...
برام جالب بود توصیف به این واضحی و دقیقی که هرکس میتونست فضارو به راحتی تجسم کنه و لحن و بیان گوینده که تمام این ویژگیهای خوبو تکمیل میکرد و همینطور آخر داستان که مردم با دیدن شرایط سخت و مردن یک انسان خوشحال بودند
گویند که هر چیز به هنگام خوش است ای عشق چه چیزی که همه هنگام خوشی این کتاب بوی عشق نویسنده برای به تصویر کشیدن بزرگترین مشکل جامعه یعنی تلاش نکنیم که پیشرفت کنیم بلکه از پسرفت دیگران لذت ببریم را به مشام ما میرساند
ادمهایی که نوشتن داستان ناقصه باید بگم بادلو جان گوش کنید اون وقت هست که شکر میکنین که لحظهای جای اون مرد نیستید کل داستان پر بود از اون حس دهشتی که ب بهترین شکل انتقال میداد به شنونده ممنون از اقای عمرانی❤️❤️
داستان بدی نیست ولی خوب بستگی داره به روحیه و دیدگاه شما. البته من نظرم رو مینویسم که یک بار به دنیا میایی پس سعی کن خطاهای بزرگ رو انجام ندی و در دردسرهای بزرگ قرار نگیری. با آرزوی زندگی موفق و شیرین برای دوستان
نویسنده خیلی دقیق احساسات رو نوشته و خواننده بسیار زیبا و جذاب داستان رو میخونه، من بشدت به اثرات ویکتور هوگو علاقه مندم، چون ایشان یکی از بهترین نویسندگان هستند و به نظر من نبوغشون در نویسندگی بسیار بالا هست
داستان اگر چه کوتاه بود ولی تاثیر عمیقی داشت حس زندگی و امید تاهمیشه حتی تو شرایط محکوم به اعدام بودن در انسان وجود داره این وجود نور خدا در انسان رو نشون میده صدای گوینده هم زیبایی داستان روصدچندان کرده
باسلام؛ داستان کوتاه تر از حد انتظار من بود اما با این وجود فضای داستان کاملا متناسب با جزئیات گفته شده بود که کمی از ضعفهای داستان کم میکنه. بهر حال این کتاب به موضوع جذابی پرداخته که با عنوانش سازگاری داره.
کتاب، کتاب جالبی بود.
خیلی دوست داشتم ادامه پیدا میکرد یا یکم واضح تر شروع میشد ولی در کل جذاب بود اون جایی که که مجرم رو داشتن مبردن و مردم شادی میکردم واقعا حقیقت خیلی تلخی بود. کتاب من رو وادار به تفکر کرد.
انسان ها قدر زندگی رو نمیدانند تا وقتی که ازشون گرفته بشه آن قدر دچار روزمرگی می شویم که یادمون میره برای هر نعمتی باید هزاران بار شکر کنیم این هست تا موقعی که دچار یک مشکل بشویم آن وقت هست که از دید دیگهای نگاه می کنیم
داستانی جالب ولی واقعیتی تلخ، رویدادی که هر روز تو جامعه اتفاق میافته و متاسفانه برای اینکه تدبیری اندیشه بشه برای اینکه که چنین جنایتی تو جامعه رخ نده فقط اعدام محکوم و تمام، کاش میشد جهان و ادمهاش اینقدر سنگ دل نبودن
سلام. هر چند داستان کوتاه هست ولی اوج و فرود خودش رو داره. و به طرز عجیبی باعث میشه خواننده خودش رو جای شخصیت اصلی داستان بگذاره. در عین حال خیلی ساده هست و درونیات بشر رو بررسی میکنه. مفید و مختصر.
خیلی قشنگ بود، به نظرم باید این رو موقع اعلام حکم جرم در نظر داشت که آیا بخشش دور از انتظار است یا خیر، اگر ببخشیم چه اتفاقی برای آینده آن مجرم میفتد و اگر نبخشیم، چگونه میتوانیم خود را توجیه کنیم!!
در عظمت و بزرگی ویکتور هوگو شکی نیست وقتی صدای آقای عمرانی هم کنارش باشه شک نکنید دارید یه اثر جادویی رو گوش میکنید چند بار این کتاب رو گوش دادم باور کنید هر بار که گوش میدم انگار بار اول گوش دادم....
امان از قلم و توصیف ویکتور هوگو جان...
داستانی کوتاه از توصیف روز دادگاه و احساس یک فرد محکوم به اعدام.
نگاهش و احساسش در لحظهای که حکم اعدام رو میشنوه
بی تفاوتی دیگران به زیستن یا کشته شدن یک مجرم.
و...
واقعا چقدر تاثیر گذار، هیچکس توی اون زمان هیچ درکی از حالت روحی و افکار طرف نداره. چون اصلا به اونا ربطی ندارع هیچ وقت نداشته... فقط صحبتای یک شخص تو همچین موقعیتهای حساس میتونه باعث خود تخریبی طرف مقابل بشه...
صدای راوی جذاب بود اما در هر صورت یک متن بسیار کوتاه هست، کتاب پر بود از تشبیههای درست و به جا، البته که موضوع جالبی هست و شاید هیچوقت درکی از روزهای آخر زندگی یک انسان که خودش این فرجام رو میدونه نداشته باشیم
موضوع داستان متفاوت و غم انگیز بود و در عین حال آموزنده. خیلی وقتها پیش میاد که نعمتهای زیادی داریم ولی وقتی ازش دور میشیم یا از دستش میدیم بیشتر قدرشو میدونیم. حکایت داستان برای من بیانگر این نکته بود.
ویکتور هوگو توی این کتاب بیشتر به صورت قراردادی عمل کرده و فقط سعی کرده حکم اعدام رو زیر سوال ببره
به همین دلیل رمان بیش از این که یک اثر ادبی باشه، کتابی قراردادیه؛ این اثر فاقد حس انسانی و فاقد حس روانشناسی فردیه...
این کتاب قشنگ و سیاه هستش یه دردی از اعدامی به شما منتقل میکنه که میتونه جالب باشه، برای من که همینطور بوده . به نظر من بعد این کتاب یک دید جدیدی به زندگی یک مجرم و یا یک بی گناهی که اعدام میشه رو میبینید.
داستان کنجکاوی خیلی زیادی در من ایجاد کرد، ویکتور هوگو توی انتقال احساسات در این اثر خیلی خوب عملکرده متنی که باعث میشه انسان به فکر فرو بره، در کل دوستش داشتم، با تشکر از ماه آوا بابت این اجرا خوب
واقعا این امید کهانسان رو زنده نگه میداره و تا وقتیکه امید داری زنده ای!
چقدر خوبه که آدم قدر زندگیشو بدونه و از تک تک لحظه هاش لذت ببره ولی حیف که خیلی دیر متوجه میشیم!