نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی آشفتهحالان بیداربخت - غلامحسین ساعدی
4.6
18 رای
مرتبسازی: پیشفرض
Ali Fattahi
۱۳۹۹/۰۷/۰۴
20
واگن سیاه، سیاه همچون شب، همچو هوایی که به ریههای سیاهی گرفته مان به کمند میکشیم و غرقه در سیاهی تیره افراخ آلایشها و چرکها و پلشتیهای جوهر وجودمان میکنیم. واگن سیاه و تیره زده از تیره باران صدر آسمان ماتم گستران و دودههای گریزان از تازیانه آتش همچو سرای زنگار گرفته و شوم زده ذهنمان در میان انبوهی از این اذهان و اندیشها همچون مانده زیر آوار، در خموشی و فسردگی و عمودهای قهر پی بر بر کشیده، اندر حال سرشت و سرنوشت و مسیر نازک و باریک آهنگ نیمه تمام، گونه تر میکنیم با همان اشکهای سیاه سپهر ریشه مان و جوهرمان و رگ و پی و اعصاب درهم تنیده و گاه از هم گسسته. هیچی اندر پوچیم و نیستی اندر پوک. جمله مان در فریاد سکوت تنیده شده به دست عنکبوت استبداد نامی، سهیم هستیم و یک واج، غریوهای مرئی و نامرئی مان را در خاک سرد درونمان، همان خاکی که ریشه خشکیده درختی، البته درخت که نه، بوته ای، نه بوته هم نه، جوانه ای، آری جوانهای نامیده به امید، سرور، بزم، محبت، انسانیت و شاید هم عشق همچون نوزادی که مشت جانش یکبار برای همیشه بر کولون در سینه کوفته شد، و به انتظار پاسخی و حتی ندایی ننشست، خم ره را به پا گرفت و رفت، زنده بگور میسازیم، اما نوری کم سو، به سان شعله یک شمع، در این ولایت مدفون در تاریکی و سکوت و نموری، شعله میگیرد با تمام وجود، از بن بنیادش. گمان میبرم بادی خواهد وزید در هستی درون تهی غم گسار...
با سلام و احترام
باز هم یکی دیگر از نوشتههای با ارزش از ساعدی که این مجموعه شامل داستانهای کوتاه در مورد افرادی است که به هر صورتی حال خوبی ندارند و حال خوب هیچ نیست جز شناختن خود درون آنها. با کمی تفاوت با آثار دیگر ساعدی که در آن شخصیتهای غیر ایرانی هم به چشم میخورد. مطالعه یا شنیدن آنرا به همه پیشنهاد میکنم.
باز هم یکی دیگر از نوشتههای با ارزش از ساعدی که این مجموعه شامل داستانهای کوتاه در مورد افرادی است که به هر صورتی حال خوبی ندارند و حال خوب هیچ نیست جز شناختن خود درون آنها. با کمی تفاوت با آثار دیگر ساعدی که در آن شخصیتهای غیر ایرانی هم به چشم میخورد. مطالعه یا شنیدن آنرا به همه پیشنهاد میکنم.