نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی گربه زیر باران - ارنست همینگوی

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
پروانه اکبری_نویسنده
۱۴۰۲/۰۸/۰۵
زنی که مجبور و شاید محکوم به زندگی با مردیه که با هم تفاوتای بیشمار دارن، افسردگی زن مشخصه، نفهمی مرد هم واضحه
همه‌ی ما یه آشپزخونه‌ی کاملیم، اگه روزانه ظرف احساس، ظرف توجه، ظرف احترام و ظرفای دیگه مون توسط عزیزانمون پر نشه، سمت اونایی میریم که ظرفامونو پر میکنن
شعری اولیا
۱۴۰۱/۱۱/۳۰
داستان کوتاهی بود که با ظرافت خاصی چندین نکته را یادآوری می‌کرد. هیچ کلمه‌ای در این داستان اضافه نبود. انگار هر کدام از کلمات نکته‌ی خاصی را حمل نی کردند. و نکته‌ی مهم این بود که چقدر به رفتارمان با دیگران توجه داریم… و رفتار ما چگونه بر دیگران و زندگی شان اثر دارد …
مرواریدبیگلری‌فرد
۱۴۰۱/۰۸/۰۳
میدانید درتمام عمرم یکی ازکتابهایی که عاشقش شدم وهستم بسیار که ازطریق برنامه های صوتی باراول باآن آشنا شدم همین کتاب است دیوانه واردوستش دارم وپیشنهاد میکنم حتی درجایی مثل کاخ سفید واشنگتن طلاکوبش رادرکتابخانه پرزیدنتی تاابدبگذارند گربه زیرباران هم صوتی وهم الکترونیکی🤩
fpouh
۱۴۰۱/۰۶/۱۳
عالی و عالی. نشون میده چطور عشق آدمها به مرور زمان ممکنه سرد بشه. اکثرا برداشت اینه که شوهر این زن مقصره اما اینکه کی مقصره از نظر من معلوم نیس، شاید این زن هم در اینکه مرد خودشو با کتاب خودندن مشغول کرده در زندگی مقصر باشه. در کل این نمونه خیلی از زندگیاس متاسفانه.
محمد علی فرهادی
۱۴۰۳/۰۴/۲۰
سلام کتاب پر محتوی بود سبک خیلی عالی نوشته شده بود. در داستان می خواست بگه زندگی مشترک باید دو جانبه باشد. نه که یکی یک دیدگاه و دیگری دیدگاهی مخالف درست است کتاب خواندن مفید است ولی باید درک و شعور آدم را هم بالا ببرد نه که باعث جدایی دونفر شود
سارا رضایی
۱۴۰۲/۰۴/۰۲
البته نظر خاصی ندارم جریان به مسافرت رفتن یک زن و شوهر است که امریکایی‌اند و به ایتالیا رفتن ودر یک هوتل ساکن شدن زن با روحیه لطیف و طبیعت و حیوانات دوست اما مردی بی روح و خشن و زور گو و در اخر هم عشق زن به رئیس هوتل که مردی با درک و فهم و ارام است
محدثه محمدی
۱۴۰۱/۰۲/۲۰
کتاب خوندن صرفا شعور نمیاره، فقط برای گرفتن اطلاعات بیشتره. به نظر من همه میتونن کتاب بخونن ولی کمتر کسی میتونه درک کنه اون مطالب رو. گاهی وقتا حتما نیاز نیست کتاب بخونیم تا درک از زندگی بیشتر بشه، گاهی فقط نیازه که خوب ببینیم و بشنویم تا بفهمیم
Fatemeh Soroush
۱۳۹۹/۰۳/۲۷
خوب بود من از این داستان این برداشتو داشتم که باهم خوب رفتار کنیم به هم دیگه توجه کنیم و باهم توری رفتار نکنسم که دیگه از هم زده بشیم و دیگران بیان وارد زندگیمون شن خیلی معنی دار بود و شاید هر کسی به معنی واقعی داستان نرسه
مهدی قاسمی
۱۳۹۸/۰۸/۱۶
اولین داستان صوتی که گوش کردم، گویندگی خوشم اومد توصیفات عالی بود دقیقا ادمو میبرد تو اون زمان و مکان ولی اگه جای خانوم صدای خانوم بود قشنگ تر بود موزیک عالی بود داستان هم بااینکه کوتاه بود خیلی پرمعنی و قابل تامل بود ممنون که رایگان کردید!
Monir Naghikhani
۱۳۹۷/۰۶/۱۴
درحدیک داستان کوتاه خوب بودوحس خوبی بهم داد، گوینده، موزیک عالی بودن، ممنون ازشما
Amir_eht
۱۴۰۲/۱۱/۲۸
بسی لذت بردم. کتاب خوندن دلیل بر این که آدم کامل باشه نیست. آدم باید بره زیر بارون، دلش برای بچه گربه‌های خیس شده قنج بره. آدم باید معاشرت کنه. صرفا کتاب خوندن تو رو آدم نمیکنه. ممنون بابت زحماتی که برای انتشار کتاب کشیدین
مهران
۱۴۰۲/۱۱/۱۰
داستان کوتاه و پر مغزی بود و اصلا یک جورهایی درس زندگی بود. یعنی وقتی به شریک زندگیت اهمیت ندهی، بهش عشق نورزی، به او احترام نگذاری، احساساتش رو درک نکنی و نفهمی اش، به‌موقع نیاز، نیاز آن را براورده نکنی. مجبور می شود گربه‌ی دیگری را نوازش کند
marjan eslami
۱۴۰۲/۰۵/۲۳
زمان‌هایی در زندگی میرسد که انسان از عمق وجود چیزی رو مطالبه میکند که شاید در نظر دیگران اصلا اهمیتی نداشته باشد. خواستن گربه و تمایل برای به دست آوردنش، تکه ایی از روح خسته و گمشده در روزمرگی‌های زندگی یکنواخت یک زن را به تصویر میکشد.
سیمین شمس
۱۴۰۱/۱۱/۲۱
اجرای خیلی خوبی بود، گوینده بطرز جالبی صدا و احساس زن را بیان می‌کند. ماجرا درباره عدم تفاهم و تفاوت فکری زن و شوهر و در مقابل، تشابه فکری زن و پیرمرد صاحب هتل صحبت میکند. صاحب هتل خواسته زن را ناگفته میبیند و او را به خواسته‌اش می‌رساند
آنیتا ارزانی
۱۴۰۱/۰۱/۰۶
اگر کسی را دوست داریم.،
بخاطر خودش دوستش داشته باشیم،
انزمان است که بچشم او مینشینیم و علائق او، چه کوچک و چه بزرگ میشود علائق ما،
اما اگر چنین نشد،
او را بخاطر خودمان میخواستیم،
وقتی فهمید، طناب خواستن یکطرفه، زود پاره میشود.
Alireza Mahmoodi
۱۴۰۰/۱۲/۰۷
داستانی کوتاه جالب از نویسنده‌ای مشهور و اجرای عالی جناب آقای میلاد تمدن با موزیکی لذت بخش که از تنهایی زن و مرد می‌گوید وعلاقه جورج به مطالعه کتاب و آرزوی زن به داشتن گربه و بی اعتنایی مرد به خواسته زن مدل زندگی مدرن و امروزی
متشکرم
mohammad ebrahimi
۱۴۰۰/۱۰/۲۷
چه قدر خوب رهامون کرد با پایانش
صدای گوینده جالب بود
شبی پر ارمش قبل از خواب
برداشت پایانی
جنگ، لذت کثیف خودخواهی، حس خفته جنسی، حس سرکوب،
به نظرم داستانی که ارامش خاصی داره اما تموم که میشه باید خیلی در مورد کاراکترهاش تامل کرد
Saro Moradi
۱۴۰۰/۰۶/۲۴
یک رمان جذاب کوتاه با تایم کوتاه
پند اموز، پر احساس، زنانه و یا حداقل (همان) پر احساس
با راوی خوب و سیر داستانی خوب و چند تا پند و اندرز خوب از نویسنده در برداشت از داستان
- با توجه به تایم و نویسنده و زیبا بودن اثر ارزش خواندن رو داره
H E
۱۴۰۰/۰۴/۲۷
آدم‌ها وقتی چیزی را به دست می‌آورند یادشان میرود که چه قدر آن چیز برایشان مهم بوده و برای داشتنش تلاش کردند و احساسات شخص مقابل را سرکوب میکنند، بعد از سال‌ها هم میگویند تو اون آدم چند سال قبل نیستی! و دنبال دلیلش هم نمی‌گردند متاسفانه.
سمیرا ن
۱۳۹۹/۱۲/۲۵
ایکاش کتابها تا این حد خلاصه نمیشدن، فکر می‌کنم چیزی که باید ازین کتاب یاد گرفت اینه که وقتی ما خواستها و نیازهای طرف مقابل رو با بی توجهی یا بی تفاوتی نادیده می‌گیریم این نیاز و توجه ممکنه از طرف شخص دیگری تامین بشه و این آغاز جدایی هاس
Sheri Kamali
۱۳۹۹/۰۲/۱۴
داستان زیبا و با مفهومی بود زن از سمت همسرش توجهی نمیدید وهمین باعث شد که جذب کسی بشه که بهش توجه کرده صدای گوینده هم بسیار آرامش بخش بود شب که میخواستم گوش بدم داستانو وسطش خوابم میبرد بس ارامش گرفتم 😊تشکر فراوان از تیم کتاب راه 🙏🙏
مونا رقیقی
۱۳۹۹/۰۱/۲۸
داستان کوتاه زیبایی بود، گوینده هم بسیار عالی بود. خیلی زیبا احساس یک زن رو بیان کرده بود. پیرمرد با توجهی که به خواسته کوچک خانم کرد، قطعا جایگاه خاصی در ذهن زن پیدا خواهد کرد، جایگاهی که به راحتی و با توجه کافی میتونست از آن همسرش باشه.
رها کیانی
۱۳۹۸/۰۸/۰۴
نیاز داشتن به چیزهای کوچیک و ساده.. مثل یه صحبت کوتاه، یه لبخند.. یا شاید هم یک گربه که خستگی و تنهایشو توی بارون زیر یه میز سبز احساس میکنی... گاهی زندگی همین چیزهاست.. شبیه مدیر رستوران باشیم و حواسمون به ادم‌ها باشه.
Sadaf Akhlaghi
۱۴۰۳/۱۲/۰۶
وای چقدر خوب بود این کتابخیلی زیبا بیان کرد که سواد صرفا شعور نمیارههمسر زن صرفا فکر می‌کرد فقط باید کتاب بخونه اما هیچ بهره‌ای از درک کتابا نبرده بوداما یه کارمند هتل مردم رو بهتر درک می‌کرد و ارتباط برقرار می‌کرد.
مرجان اسماعیلی
۱۴۰۲/۰۵/۱۳
داستان زن و شوهری امریکایی در یک هتل در ایتالیا. مرد کتاب میخونه و زن تنهاست‌. گربه‌ای رو زیر بارون تو حیاط میبینه دلش میخواد اون گربه رو داشته باشه اما وقتی میره تو حیاط گربه دیگه نیست.... آخر داستان رو دوست داشتم.
زهرا نگاری
۱۴۰۱/۰۲/۱۶
منم دلم خیلی خیلیییی زیاد گربه میخواد🥺
در کل داستان درمورد زنی بود که شوهرش بهش توجه نمیکرد و کمبوداشو دلش میخواست از راهای دیگه جبران کنه و آرزوهایی کوچیک که شاید برای بقیه کوچیکه ولی برای خودش دنیاست
امیر حسین قاسمی
۱۳۹۹/۱۰/۱۵
به نام خدا
سلام
این داستان فوق العاده احساساتی بود پیام و داستان مشخص و جمع و جور بود اما فکر میکردم نویسنده یه نوجوان خوش ذوق هست که در حال تجربه اندوزی هست، البته شاید همین حسن کار نویسنده باشه.
Fatemeh Motalebi
۱۳۹۹/۰۹/۱۹
داستانی زیبایی بود که به من نشان داد هر چیزی رو که از ته دلت بخواهی می‌تونی بدست بیاری یا از تلاش خودت و یا از سمت دیگران حتی با اینکه ممکنه کسی به خواسته‌های دلت توجه نکنه یا آن‌ها رو مسخره بداند.
مهسا الویری
۱۳۹۸/۰۷/۱۵
نویسنده با اینکه مرد بود ولی حس یک زن رو خیلی قشنگ نشون داده. عالی بود👌 هم متن و هم صدا
فرلی طاهری
۱۳۹۸/۰۱/۱۴
صدای گوینده بسیار آرامش بخش بود طوری که خودم رو در داستان تصور می‌کردم
Nazanin -k
۱۳۹۷/۰۸/۰۹
کلا داستان‌های کوتاه صوتی رو دوست دارم.... کاش همه دلخواسته‌ها همینجوری سریع اجابت میشد.
mohsen ebi
۱۳۹۷/۰۶/۱۳
همه چیز عالی بود. صدا پیشه, خود داستان , ترجمه و موزیک. ممنون از تهیه این کتاب و رایگان کردنش.
Mojgan Hatai
۱۴۰۲/۰۷/۰۲
بسیار شنیدنی و آموزنده روایت تکراری بی توجهی همسران به همدیگر... اما آنقدر ظریف بیان شده که از خواندنش لذت می‌برید.
مردی بی احساس و زنی رومانتیک که فقط در کنار هم زندگی می‌کنند.. نه همسری
مرجانه غفاری
۱۴۰۲/۰۱/۰۵
جالب بود اینکه میخواست بگه کتاب خوندن صرف، شعور نمیاره و حس تنهایی زن رو القا میکرد، که شوهرش حس زنانگی رو ازو گرفته و، توجه مرد صاحب هتل اون شوق زندگی و زنانگی رو در او بیدار کرده
عبدالکامل عبادی
۱۴۰۱/۱۰/۱۲
سلام!
همینگوی خواسته بگه که قدر همدیگه ولحظات زندگی رو بدونیم و مهربونی کردن نسبت به همنوع یا شریک زندگی رو فراموش نکنیم چراکه زندگی یعنی استفاده خوب از تمامی لحظات آن و کنار هم و با هم بودن است
تی بانو ص دق
۱۴۰۰/۱۲/۰۲
این داستان کوتاه اساسی‌ترین مشکل روابط بین زوجین را مطرح کرده بود:
عدم توجه و گوش نکردن به یکدیگر.
و آنهم به زیباترین شکل ممکن.
ارزش شنیدن دارد. دوازده دقیقه از زندگی‌تان را با تصویرسازی زیبا پر کنید.
یزدان پناه مهدیار
۱۴۰۰/۰۷/۰۲
جالب نیسن نویسنده قلم و تجسم قدرتمندی دارد ولی در این کتاب باکلمات بازی گرده وهمزمان با بیان ظاهر قصه به وجود باطن!! اشاره میکنه و کشش عاطفیه بوجود اومده بین زن و صاحب مسافره خونه اشاره میکنه.
Elham T
۱۳۹۸/۰۹/۰۲
دنیای آدمها چقدر میتونه متفاوت باشه
داستان‌های خارجی روح و لطافت زیبای داستان‌های ایرانی رو نداره
در کل خوندن داستان از نویسنده‌های مطرح جهان افق دید رو وسیع میکنه
زیبا
ممنون
Sayeh Fatehy
۱۳۹۸/۰۱/۱۵
هرکاری برای معشوقت نکنی، یکی‌دیگه انجام میده و اونو از تو میگیره... عالی بود
سید فاطمه علوی
۱۴۰۳/۱۲/۲۱
کتاب جالبی بود. نویسنده با داستان کوتاهی به خوبی موفق به بیان شیوایی شده بود. همسر سطحی نگر دنیای بسیار متفاوتی از همسر خود داشت. و توجه به جزئیات خانم جالب و تامل برانگیز بود
لولیتا پروانه
۱۴۰۳/۱۰/۱۶
یک دنیا حرف، یک زندگی شکست خورده، زنی در جستجوی توجه و محبتی که از او دریغ شده و مردی خودخواه و زمخت از جنس مردانی که تا زنی را به چنگ آوردند بی‌توجهی را آغاز میکنند
📚 احسان نظری 📚
۱۴۰۳/۰۱/۱۳
داستان بوی تنهایی میداد. تنهایی انسان مدرن و پناه بردن به هر چیز خارج از چارچوپ خانواده. صاحب هتل حس بهتری به زن میداد طوری که او را به فکر میانداخت که تغییری در چهره خود دهد.....
Bahar rowshan nahad
۱۴۰۲/۱۱/۲۲
به نظرم دقیقا به مقوله‌ی زندگی در لحظه اشاره کرده و این که با حواس پنج گانمون هوشیار زندگی کنیم و به رویدادهای اطراف کنش مناسب نشان دهیم. نه این که درگیر ذهن و روزمرگی شویم.
Eti Atshani
۱۴۰۲/۰۹/۰۷
خیلی خوشایند بود. داستانی کوتاه و لطیف که، حس تنهایی و نیاز به جاری شدن عشق بین دو موجود را نشان میداد. من که عاشق حیوانات هستم این را به خوبی احساس کردم با سپاس
رافعی
۱۴۰۱/۱۲/۱۹
مردی که فقط در کنار همسرش هست، بدون توجه و محبتی، این درحالی است که هستند دیگرانی که قدر این خانم مهربان را میدانند و برایشان قابل احترام است، بین زن و شوهر طلاق عاطفیست
Neda Asdm
۱۴۰۱/۱۲/۱۱
داستان کوتاه و جالبی هست، صدای روایت کنندگان خیلی زیباست و نحوه روایت هم عالیه، فقط داستان خیلی کوتاهیه، دوست داشتم ادامه داشت ‌ و طولانی تر بود.
با سپاس از کتابراه
مهسامحمدی
۱۴۰۱/۱۱/۲۲
قلم زیبا، توصیف آب و هوایی و شرایط زمان و مکان بسیار عالی،
داستان کوتاه زندگی زنی که صرفا جذب دیده شدن و اهمیت از غریبه‌ای میشه در حالیکه همسرش فاقد این ویژگی هست.
Massi ,Ebi
۱۴۰۱/۱۰/۲۷
من خیلی مفهوم این داستان رو نفهمیدم. فکر کنم کاری که شوهرش باید میکرد مدیر هتل برای خانوم انجام داد و این باعث سردی بین زن و شوهر شده.
ممنون کتابراه عالی بود. 💓
س س
۱۴۰۱/۱۰/۲۲
داستان در مورد این بود که مرد همسرش و نیازهای معنوی اون رو درک نمیکرد ولی یه غریبه آرزوی اون که داشتن گربه بود برآورده کردبرداشت من این بود نمیدونم درسته یا نه
A.asgari
۱۴۰۱/۰۹/۰۵
کتاب کوتاه و عالی بودو معنی مفهموش این بود کتاب خواندن شعور نمیارهو اهمیت دادن به زن چقدر مهم است که زن احساس پوچی نکند و تنها دلخوشی‌اش مویه بلند و گربه باشد
<< 1 2 3 4 5 6 7 >>