نقد، بررسی و نظرات کتاب چیزهایی پیش میآید - نسیم عزیزی
مرتبسازی: پیشفرض
شروع داستان و به طورکلی موضوع خیلی تخیلی بود و باعث میشد خیلی دور از ذهن باشه و زیاد به دل نشینه، فقط لحظههایی که باآدمها صحبت میکرد باعث میشد حس کنم توی دنیای ماهستن. بااین حال میخوندمش و جالب بود. نقش اصلی بااینکه خیلی عاشق بود ولی کارهایی انجام داد و تصمیمهایی گرفت که ازنظرم خیلی اشتباه بود و باعث میشد از زیبایی رمان کم بشه (مثلا اینکه با کسی که قراربود با معشوقهاش ازدواج کنه دوست شد! دوستی باارزشِ و دیدیم که همین کارش باعث شد آخر داستان... ) میخوندم و جالب بود ولی متاسفانه پایان داستان اذیت کننده بود، میشد خیلی جالب تر و زیباتر و عاشقانه تر، با اتفاقهای بهتر، داستان پیش بره و تموم بشه (البته موضوع تغییر میکرد). درحقیقت تخیلی و تلخ بود، با عشقی که تاثیر بدی داشت. البته نظرمن این هستش. طولانی شد. ممنون و خسته نباشید.
سلام کتاب خوبی بود! ولی اگه بجای تارا اسم شخصیت داستان دنیا بود شاید درکنار رویا، شایدمی شد نتیجه گرفت، که این دختران هنرمند، همان دنیا وزیباییهای آنست که انسانها را به جدال باهم مجبور میکند واین موضوع بارها تکرار میشود!! ولی الآن دقیقا داستان نکته آموزندهای نداره وبسیارتخیلی است،، کتابهای جدید اکثرا نشان درمورد شخصیتهای روان پریش نوشته شده اند، درصورتیکه که الان جوانان به داستانهای واقعی وانگیزشی وامید دهنده، وآموزنده نیاز دارند نه گذران وقت صرف!کم کم دارم پشمیون میشم ازخوندن کتابهایی که نویسندهاش معروف نیست!
یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب
کز هر زبان که میشنوم نامکرر است!
قصهی عشق، قصهای تاریخی و ذات گرایانه است که با وجود و سرشت آدمی عجین است و بسیاری از حوادثی که تاریخ را شکل داده یا معنا و اصالت بخشیده قصههای عاشقانه است!
عشق گوهری الهی است که در وجود انسان به ودیعت گذاشته شده و این جوهر او را از سایر موجودات متمایز ساخته است.
بسیاری از اَعمال و کُنشهایی که انسان را در تاریخ جاودانه ساخته و گاهی با روحِ منطق در تضاد بوده است نتیجهی حضور گوهر و کمال «عشق» در وجود آدمی بوده است!
البته باید توجه داشت که عشق در تضاد و تقابل با عقل نیست؛ بلکه کمال عقل است.
متأسفانه در سالهای اخیر در بعضی از کتابها و رمانهای ضعیف فارسی این «گوهر» سهوأ و گاهی تعمدأ به ابتذال کشیده شده و آنرا با «هوس» یکی دانستهاند.!!
با سپاس فراوان