نقد، بررسی و نظرات کتاب معجزه فروشی نیست - دوریس لسینگ
3.8
103 رای
مرتبسازی: پیشفرض
سما جعفری
۱۴۰۳/۷/۲۵
00
این کتاب به تبعیض نژادی میان سفیدپوستان و سیاه پوستان اشاره دارد. گرچه اربابان در این قصه رفتار نسبتا خوبی با خدمتکاران خود دارند، اما این فاصله و عدم برابری وجود دارد و حتی در کودکی به بچه آموزش داده میشود. در رابطه با درمان، فکر میکنم در واقع هیچ گیاه دارویی خاصی در کار نبود. خدمتکار فقط سعی کرد برای آرامش بچه و مادرش این کار را به ظاهر انجام دهد و در حقیقت این عشق او به بچه بود که معجزه کرد و بیناییش را بازگرداند. برای همین حدمتکار علاقه ای به اعتراف کردن این قضیه نداشت و میخواست عشق معجزه آسایش مخفی بماند.
در واقع داستان نژادپرستی را بیان کرده بود دیگ سفید پوست به سیاه پوستها ظلم میکنند آن جا که تدی به آن کودک گفت کاکاسیا خدمتکارشان کیدون خیلی ناراحت شد اما هنگامی که تدی او را مار نیش زد کیدون اورا با یک گیاه دارویی درمان کرد چشمهایی که ممکن بود نابینا شود خانوادهاش تا مدتهای طولانی از او قدردانی کردند و داستان را همه جا تعریف کردند دکتر سفید پوستها از او خواست که آن گیاه دارویی را بگوید اما کیدون نمیخواست این اسرار را فاش کند آخر این داستان معلوم نشد که آن گیاه را به آنها گفت یا نه.
داستان خوبی بود.
آغازش رو خوب شروع کرد و در اواسط هم داستان رو جذاب کرد.
اینکه رنگ و نژاد و... انسانها مهم نیست و ذاتشون مهم هست. یه روزی تدی از بچهی اون خوشش نمیآمد و ازش دوری میکرد، در حالی که مدتی بعد مادر همون بچه سلامتیش رو نجات داد.
اما این سه ستاریای که دادم به خاطر پایان داستان هست که به نظرم ناقص بود و نویسنده میتونست اون رو به زیبایی تموم کنه ولی نکرد
آغازش رو خوب شروع کرد و در اواسط هم داستان رو جذاب کرد.
اینکه رنگ و نژاد و... انسانها مهم نیست و ذاتشون مهم هست. یه روزی تدی از بچهی اون خوشش نمیآمد و ازش دوری میکرد، در حالی که مدتی بعد مادر همون بچه سلامتیش رو نجات داد.
اما این سه ستاریای که دادم به خاطر پایان داستان هست که به نظرم ناقص بود و نویسنده میتونست اون رو به زیبایی تموم کنه ولی نکرد