نقد، بررسی و نظرات کتاب حال دلم - روشنک صادقی
مرتبسازی: پیشفرض
Zahra
۱۴۰۳/۴/۲۵
00
با سلام و احترام به نویسنده محترم، داستان خیلی خوب شروع شد بخصوص که دلنازم عاشق شاهین شده بود اما این که اخرش با خودکشی تمام شد و به هم نرسیدن در همین دنیا، خیلی اخرش خواننده رو غمگین میکنه در صورتی که اول و وسطهای داستان با عشق سوزان شاهین جذاب تر شده بود ولی در کل خوب بود خیلی ممنون از نویسنده محترم..
کتاب روند بدی نداشت اما بعضی قسمتها باور پذیر نبود و با واقعیت جامعه در تضاد بود... مثلا اینکه یک مرد پخته در یک نگاه عاشق دختر بچهای بشه و به همین راحتی حضانت بگیرن. تناقض در احساساتش که اگر قصدش ازدواج بود چرا بهش میگفتم دخترم...!! اینکه شاهین اصلا برای پدر و مادرش ارزشی قائل نبود!!! آخرشم که خیلی بد تموم شد...
نگارش بسیار زیبا.... قلم بسیار جذاب اما متاسفانه داستانی بی محتوا اصلا نه اموزنده نه سرگرم کنننده
خیلی ادمو جذب میکنه من خودم تو دوساعت کلشو خوندم اما چرا اینقدر غیر واقعی حیف این همه استعداد از به تصویر کشیدن داستان که اینجور تخیلیش کردین نویسنده محترم🙁
به هرحال برای تقویت قوه تخیلات بخش احساسیش عالیه👍❤
خیلی ادمو جذب میکنه من خودم تو دوساعت کلشو خوندم اما چرا اینقدر غیر واقعی حیف این همه استعداد از به تصویر کشیدن داستان که اینجور تخیلیش کردین نویسنده محترم🙁
به هرحال برای تقویت قوه تخیلات بخش احساسیش عالیه👍❤
گوگل که سرچ کنی این توضیحات رو میاره
کتاب حال دلم اثری نوشته روشنک صادقی از نویسندگان و شاعران معاصر ادبیات فارسی ایران است که در انتشارات بین المللی صفر تا صد به چاپ رسیده است. در این کتاب داستانی کوتاه با مضمون عشق و عاشقی را میخوانیم که با نگاهی جدید این موضوع را مورد بررسی قرار داده است
کتاب حال دلم اثری نوشته روشنک صادقی از نویسندگان و شاعران معاصر ادبیات فارسی ایران است که در انتشارات بین المللی صفر تا صد به چاپ رسیده است. در این کتاب داستانی کوتاه با مضمون عشق و عاشقی را میخوانیم که با نگاهی جدید این موضوع را مورد بررسی قرار داده است
سلام خدمت نویسنده محترم عالی و بی نظیر بود همه داستانها که خوب تمام نمیشود چون زندگی ادمهای زیادی هستن که اخرش تلخ تموم میشه چرا باید داستان هایمان همشون ب خوبی خوشی تموم بشه بنظرم ب جامعه واقعی نظر داشت کافی دورو بر خودتون نگاه کنید دلنازها میبینید که درگیر اینجور زندگی تلخ هستند
جملههای تکراری برای توصیف همه چی زیاد داشت، ولی داستان بد نبود که البته بد تموم شد. آخرش چی شد اصلا؟ دلناز زنده موند؟ پس اون برگهی پزشک قانونی که عموش نشون داده بود چی بود؟ اگه برگه جعلی بوده یعنی یه پسر 38 ساله انقد زود باور میکنه و تو صدم ثانیه خودکشی میکنه؟؟؟؟؟ اون زنی که اولش بود دلناز بود؟
از اول تا اخر رمان خوب بود و خواننده رو تشویق به خواندن میکرد ولی متاسفانه اخر داستان پایان مناسبی نداشت و نمیدانم نویسنده به چه دین و مذهبی معتقد هست ولی اعتقاد به تناسخ و اینکه روح در طی سالها چندین جسم مادی رو تجربه کنه واقعا بعید بود و اگر میدانستم چنین پایانی دارد قطعا نمیخواندم